چهار اپیزود کوتاه و متفکرانه در کنار هم، مستند «فصول در کوینسی: چهار پرتره از جان برجر» را شکل میدهند. مستندی که کارگردانی آن بر عهده دوستان و ستایندگان برجر یعنی کالین مک کیب (اپیزود راههای گوش دادن)، کریستوفر راث (اپیزود بهار)، بارتک ژیادوز (اپیزود نغمهای برای سیاست) و بدون شک معروفترین آنها، تیلدا سوئینتون بازیگر برجسته سینماست که در این پروژه در مقام فیلمنامهنویس، تهیهکننده اجرایی و کارگردان اپیزود پایانی یعنی خرمن، مشارکت داشته است.
فیلم که اکثر دقایق آن پیرامون خانه روستایی برجر در اوت ساووا در کواینزی فرانسه و در چهارفصل فیلمبرداری شده، اثری است درباره زندگی و آثار جان برجر، هنرمند، منتقد و رماننویس انگلیسی که بیشترین شهرتش را مدیون سریالهای ۱۹۷۲ بیبیسی و کتاب «راههای نگریستن» و رمان برنده جایزه بوکر یعنی «G» است.
هرچند این مستند ۹۰ دقیقهای برای اولین بار بهطور کامل در جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمد، اما هر یک از چهار اپیزود فیلم این قابلیت را دارند که بهطور مجزا و بهعنوان فیلمهای کوتاه در گالریها، فضاهای هنری و حتی پلتفرمهای ویاودی به نمایش درآیند.
فیلم با اپیزود «راههای گوش دادن» که بهطور کاملاً واضح، برگرفته از یکی از آثار خود برجر است آغاز میشود و کارگردانی آن بر عهده فیلمساز و منتقد ادبی، مک کیب است.
این فیلم کوتاه ۲۶ دقیقهای که یک هفته پیش از کریسمس ۲۰۱۰ ساخته شده، زمانی را به تصویر میکشد که سوئینتون به ملاقات برجر میرود که بیش از ۲۰ سال است که با او دوست است و در یکی از روستاهای دامنه پوشیده از برف آلپ زندگی میکند. این دو دوست نقاط مشترک زیادی دارند. پدران هر دوی آنها نظامیانی آرام بودهاند و روز و محل تولد هر دوی آنها یکی است و علاوه بر این هر دوی آنها نسبت به درک جهان پیرامون خود بسیار کنجکاو و حساس هستند.
تیلدا درحالیکه برای آماده کردن کرامبل، سیبی را پوست میگیرد همراه برجر از پدرانشان یاد و در و مورد آثار برجر صحبت میکنند.
تمامی این اپیزود کوتاه به گفتوگو میگذرد و حتی روایتهای سوئینتون که هر ازگاهی داستانی روایت میکند، چیز زیادی به بینش ما نمیافزاید، حتی در آن قسمتی که برای مثال کتاب قطعههای کوتاه ادبی بنتو اثر برجر را انتخاب کرده و توضیح میدهد که این کتاب «درباره شیوه تفکر ذهنی اوست»، اظهاراتش چندان مورد تحلیل قرار نگرفته و در فیلم بهخوبی به تصویر درنمیآید.
«بهار»، عنوان اپیزود دوم است که کارگردان آلمانی، راث، به تصویر درآورده است. از عنوان اینطور به نظر میرسد که خود بهاندازه کافی توضیحدهنده است اما درواقع چنین نیست و این اپیزود در مدتزمان کوتاه ۱۹ دقیقه نمیتواند به تعاملی جامع با عقاید برجر بیانجامد.
شاید جای تعجب نباشد که با توجه بهقرار گرفتن محل خانه برجر در جامعهای کوچک و روستایی، حجم گستردهای از نوشتههای او در مورد حیوانات و رابطه آنها با انسان است که راث عمدتاً در ارتباط با مرگ به بررسی آن میپردازد، چراکه بورلی همسر برجر و مادر راث هر دو اندکی قبل از ساخت فیلم از دنیا رفتهاند؛ همچون اپیزودهای دیگر، در اینجا نیز همهچیز گویی حالت کلاژ دارد و متونی که شنیده میشود و بریدههایی که از مناظر سینمایی و تلویزیونی به روایت اصلی فیلم افزوده شدهاند بهنوعی برگر را در حال شکلدهی به عقاید خود نشان میدهند.
اگر اپیزود «بهار» پایان باز را القا میکند به آن علت است که برخی از تاملات جذاب، مردد رها میشوند.
«نغمهای برای سیاست» در طول تابستان و توسط مک کیب و ژیادوز فیلمبرداری شده است. رویداد اصلی در این اپیزود نوعی مناظره به سبک برنامههای گفتوگومحور بین برجر، مک کیب و سه هنرمند جوان دیگر است که بهصورت سیاهوسفید فیلمبرداری شده است. همانطور که از نام این بخش برمیآید، تمرکز اصلی این اپیزود بر سیاست است و به موضوعهایی از قبیل پایان سرمایهداری و آثار زیانبار انبوه اطلاعات پرداخته میشود. ولی در زمان کوتاه ۲۰ دقیقهای این اپیزود، فرصت چندانی جز برای پرداختن سطحی و کلی به پارادوکسهای جذابی نظیر این واقعیت که ادعا میشود سرمایهداری در حال مرگ است اما هنوز راهکار دیگری برای جایگزینی آن ارائه نشده است، وجود ندارد.
خرمن که توسط سوئینتون کارگردانی شده و دوقلوهای نوجوانش، خاویر و هانر، نیز در آن ایفای نقش میکنند، آرامترین شکل معاشرتگونه را در آغاز خود دارد که در آن برجر بنا به دلایلی مربوط به سلامتش در پاریس مانده است و فرزندان سوئینتون برای ملاقات ایوز، پسر هنرمند برجر، به کواینزی رفتهاند.
این قسمت مانند نمایشی نهچندان قوی از سایر درونمایههای موردبحث در اپیزودهای قبلی عمل میکند و بدینصورت بسیار وابسته به نمایش اپیزودهای قبلی است. برخی از ایدههای تکراری شامل پدرها/ والدین و گذشت زمان در جوامع کوچک و تفاوت نسلهای گذشته و آینده مطرح میشود که البته بسیار مهم است.
درمجموع، این اپیزودهای کوتاه تکههایی از زندگی برجر را در مقام یک انسان، هنرمند و متفکر بدون ارائه دیدگاهی کلی مطرح میکنند، ضمن آنکه بر اساس شیوه بهرهگیری از دانش قبلی در مورد آثار او به بررسی برخی از دلمشغولیهای اصلی وی میپردازند. درهرصورت، با تماشای این فیلم کنجکاوی تماشاگران ناآشنا با آثار برگر نسبت به او و آثارش جلب خواهد شد.
+ فصول در کوینسی: چهار پرتره از جان برجر
(مکابی، راس، سوئینتون، ژیادوز/ انگلستان)
جان برجر، هنرمند، فیلسوف، نویسنده و داستانگوی پرکار و اومانیستی رادیکال، کانون این اثر زنده سینمایی چهارقسمتی است. در سال ۱۹۷۳، از منطقه شهری لندن به روستای کوچک کواینزی در آلپ نقلمکان میکند. این مستند جنبههای مختلف زندگی برگر را در این روستای دورافتاده آلپ بررسی میکند. فیلم در این چهارفصل، ایدهها و موتیفهای آثارش را با بافت و تاریخچه خانه کوهستانیاش ترکیب میکند و ... .