«جشنواره بینالمللی فیلم زنان هرات» به همت «خانه فیلم رویا» و «بنیاد آرمانشهر (آسیای باز)» با هدف حمایت از فیلمسازان زن و آثاری با موضوعات مربوط به زنان از سال ۲۰۱۳ بهطور مستمر در افغانستان برگزار شده است. «رویا سادات»، فیلمساز برجسته افغان [که این روزها و در زمان انتشار آنلاین این مصاحبه فیلم نامهای به رئیسجمهور به کارگردانی او به عنوان نماینده سینمای کشور افغانستان در نودمین دوره جوایز اسکار معرفی شده] بههمراه گیسو جهانگیری، جامعهشناس سیاسی و فعال حقوق بشر، روسای این جشنوارهاند.
[چهارمین دوره این جشنواره با حضور فیلمسازانی از ایران، هند، روسیه و ایالاتمتحده از ۱۹ تا ۲۲ اکتبر (۲۸ مهر تا ۱ آبان ۹۵) برای نخستین بار در باغ بابُر، قصر ملکه کابل برگزار شد. از سینمای مستند ایران من یک بازیگر شادم ساخته سامره رضایی و صحنههای از یک طلاق ساخته مشترک محمدرضا جهانپناه و شیرین برقنورد در بخش رقابتی جشنواره حضور داشتند که در مراسم اختتامیه به ترتیب برنده جایزه بهترین مستند و بهترین کارگردانی شدند. در آیین افتتاحیه جشنواره نیز، رخشان بنیاعتماد بهپاس یکعمر فعالیت حرفهای، تندیس ویژه جشنواره را دریافت کرد.]
سادات اولین فیلمساز زن پس از سقوط طالبان در افغانستان است و تمامیِ آثار او بر بیعدالتیها و محدودیتهایی که بر زنان اعمال میشود متمرکز است. در حاشیه برگزاری جشنواره فرصتی دست داد تا به گفتوگو با این فیلمساز پرکار و پرامید بنشینم.
ایده برگزاری چنین جشنوارهای چطور شکل گرفت؟ اساساً چه شد که حس کردید نیاز است جشنواره فیلمی برای زنان در افغانستان برگزار شود؟
خب، من پیش از اینکه از مسئولین برگزاری جشنواره باشم، فیلمسازم. از سال ۲۰۰۱ همراه خواهرم الکاسادات مشترکاً کمپانی فیلمسازی «خانه فیلم رویا» را تاسیس کردیم. در طول این سالها، فیلمهایی که هردوی ما ساختهایم بهنحوی با مسائل مربوط به حقوق زنان و همینطور قوانینی که در این حوزه وضع شده سروکار داشته؛ مثلاً تلاش کردهایم با ساخت مستندهایی پژوهشی، نشان دهیم قوانین جزایی در حوزه زنان و خانواده چقدر پاسخگوی قوانین مدنی هستند. از سوی دیگر، هردوی ما سالهاست که در جشنوارههای فیلم زنان، ازجمله جشنواره آسیایی فیلم زنانِ دهلینو، شرکت میکنیم. با تماشای فیلمهایی با موضوع زنان از سرتاسر جهان، به این نتیجه میرسید که زنان فیلمساز گوشهگوشه جهان دغدغههای مشترک فراوانی دارند. شخصاً همیشه علاقهمند بودم جشنواره بینالمللی مشابهی را در افغانستان برگزار کنم. در کشور ما درباره مشکلات زنان طوری صحبت میشود که انگار چنین مسائلی منحصر به اینجاست و اطلاعرسانی درباره این مشکلات هم بسیار محدود است. این نکته هم باید در نظر گرفته شود که علیرغم همهگیر بودن ستمهایی که بر زنان روا میشود، جنس حوادثی که مثلاً برای زنان در هِرات میافتد، با زنان بَکتیا متفاوت است. در کشور ما خشونت در همه ارکان علیه زنان وجود دارد؛ جامعه ما بیتردید مردسالار است و در دوره پس از جنگ به سر میبرد اما نباید فراموش کرد که نوع خشونتهای علیه زنان با توجه به بافت فرهنگی و سنتی خانوادهها و همینطور تاثیرپذیری فرهنگی از مهاجرانی که از اقصینقاط جهان دستهدسته بازمیگردند، در هر شهر متفاوت است. درنهایت با توجه به تمام این مسائل، به کمک یکی از دوستانم که در شبکهای تلویزیونی مشغول بود، کار بر روی طرح برگزاری جشنوارهای بینالمللی را آغاز کردیم. در همین اثنا، آقای روحالله امینی از موسسه «آرمانشهر (آسیای باز)» با ما تماس گرفت و گفت که این موسسه علاقهمند است به مناسبت روز جهانی زن، تعدادی از فیلمهای زنان فیلمساز افغانستان را نمایش دهد. ما هم پیشنهاد دادیم حالا که شما چنین قصدی دارید و ما هم روی طرح جشنوارهای با مضمونی مشابه کار میکنیم، هر دو برنامه را یکی کنیم؛ چون کار مشترک مسلماً نتیجه بهتری دارد. آنها باعلاقه پذیرفتند؛ جلسهای گذاشتیم و تصمیم گرفتیم که اولین دوره جشنواره در هرات برگزار شود.
چرا هرات؟
در آن سالها دلایل مختلفی برای این تصمیم وجود داشت؛ هرات پیشینه غنیِ تاریخی و فرهنگی دارد اما سینماهای قدیمی شهر در دوره طالبان بهطور کامل تخریب شدهاند. بعد از سقوط طالبان، دولت هیچگاه همت نکرد سینماهای این شهر را بازسازی کند. جالب است که اهالی هرات، خیابانهای محلِ سینماهای قدیمی را به نام آن سینماها میشناسند اما سالهاست که دیگر سالن نمایشی در این اماکن وجود ندارد. درنتیجه فکر کردیم با برگزاری جشنواره در چنین فضایی، اعتراض و اشارهای بهجای خالیِ سینماها هم خواهیم داشت. این را هم باید اضافه کنم که در آن سالها آمار خشونت علیه زنان در هرات، نسبت به ولایات دیگر کشور، بالاتر بود؛ بنابراین جشنواره فرصتی را نیز فراهم میآورد که در خلال نمایش فیلمها، درباره این مسئله عیانتر بحث شود. گرچه امکاناتی که برای برگزاری یک جشنواره بینالمللی نیاز است در افغانستان وجود ندارد، تمرکز بیشتر بر مسائل سیاسی- امنیتی است و کمتر به برنامههای فرهنگی پرداخته میشود، اما نهادهای مدنی در برگزاری آن کمکهای بسیاری کردند. شخصاً باور دارم که جوامع بعد از جنگ، نیازِ مبرمی به کار فکری و فرهنگی دارند. سینما هم ازنظر تفریحی و هم ازنظر تاثیری که بر روانِ جامعه دارد، ضروری است.
چطور ایدهتان را عملی کردید؟ آیا در افغانستان برای برگزاری یک جشنواره نیاز به اخذ مجوزی خاص هست؟
برگزاری جشنوارههای فیلم بخشی از اختیارات کمپانیهای فیلمسازی در افغانستان است. از طرف دیگر، افغانفیلم، از شاخههای وزارت اطلاعات و فرهنگ و نماینده دولت در حوزه سینما، با کمپانی ما همکاری نزدیکی دارد. به همین خاطر نیازی نداشتیم که مجوز ویژهای برای برگزاری جشنواره بگیریم. پیش از برگزاری جشنواره با خانم ماریا بشیر، اولین دادستان زنِ افغانستان در هرات و از فعالین حقوق زنان، همینطور با والیِ شهر بهنمایندگی از دولت جلسههای متعددی گذاشتیم تا درباره ساختار جشنواره به اجماع برسیم. ازآنجاییکه در افغانستان، جشنواره فیلم خیلی کم برگزار شده است، لازم بود درباره اهمیت سینما توضیحات فراوانی بدهیم؛ درنتیجه شروعِ نسبتاً سختی داشتیم. در هرات نهادهای تاثیرگذار متعددی داریم؛ مثلاً شورای علما هست و همینطور افرادی که اساساً مخالف تصویر و فیلماند. البته مخالفت آنها ناشی از ناآگاهیشان از آن سینمای متعهدی است که ما به دنبالش هستیم. با گفتوگوهای فراوان این گروهها و افراد هم به کار ما علاقهمند شدند و از جشنواره حمایت کردند. جالب است که درنهایت حتی کسانی که انتظار داشتیم تعصب به خرج دهند، خانوادههای خود را به تماشای فیلمها فرستادند. فعالین حقوق زن هم جشنواره را بسیار یاری کردند و هرکدام مسئولیت بخشی را بر عهده گرفتند، مهمانانی از سرتاسر جهان برای حضور در جشنواره دعوت کردند و از امکانات شخصیشان مایه گذاشتند. درواقع با توجه به امکانات محدود، این دوستان و علاقهمنداناند که داوطلبانه تیم اجرایی را همراهی میکنند. تلاش ما این است که بتوانیم جشنوارهای استاندارد داشته باشیم اما مسلماً در سالهای اول کاستیهایی هست. در سه سال اول، جشنواره در قلعه اختیارالدینِ هرات برگزار شد. در آنجا اتاق بسیار بزرگی هست به نام حرمسرا. ما از این اتاق سالن سینمایی موقت درآوردیم اما پس از برگزاری جشنواره به خاطر تاریخی بودن آن مکان، همهچیز به حالت اول برمیگشت. این دوره هم جشنواره در باغ تاریخی بابر کابل برگزار شد چون مشکلات امنیتی امکان استفاده از چند سینمای شهر را نمیداد. در آنجا هم مجبور به ساخت سالن سینمایی موقت شدیم؛ پرده نصب کردیم و تا آنجا که میشد فضا را تاریک کردیم. آنچه حاصل شد مسلماً با استاندارهای نمایش فاصله زیادی دارد اما یکی از اصلیترین دغدغههای ما این است که نبود سینماهای مناسب در کشور را بهنقد بکشیم و به نظرم برگزاری جشنواره در چنین فضایی همین کار را میکند.
گفتید که هم از طرف افغانفیلم و هم نهادهای مستقل حمایت میشوید. این حمایتها شامل حمایتهای مالی هم هست؟ بودجه جشنواره چطور تامین میشود؟
ریاست افغانفیلم و دستاندرکاران این سازمان شور و شوق زیادی برای همکاری با ما دارند اما امکانات محدودی در اختیارشان است. کمکهای آنها عموماً به این صورت است که اگر تجهیزات مناسب یا نیروی کار متخصصی دارند، به رایگان در اختیار ما بگذارند یا مثلاً ضیافتی برگزار کنند و تمام حاضرین و مهمانان را دعوت کنند. بهطور مشخص از طرف وزارت اطلاعاتوفرهنگ هیچ کمکی صورت نمیگیرد. وزارت فرهنگ بودجه کافی برای همراهیِ ما دارد و مسئولین اگر بخواهند میتوانند ازنظر مالی به جشنواره کمکهای زیادی کنند. حالا امیدواریم در سالهای آینده این اتفاق بیافتد چون نسبت به گذشته توجه وزارتخانه به فیلم و سینما بیشتر شده است. در سال اول برگزاری جشنواره، «آرمانشهر» و «خانه فیلم رویا» مشترکاً تصمیم گرفتند که از منابع مالیِ این دو نهاد استفاده کنند. اصولاً تمام کارها از دریافت فیلمها تا تبلیغات و غیره، همه و همه در «خانه فیلم رویا» بدون بودجهای اختصاصی انجام میشود؛ البته اوضاع سالبهسال سختتر میشود و معلوم نیست تا کِی بشود به این روش ادامه داد. در افغانستان تجربه برگزاری چنین رویدادهایی بسیار محدود است؛ سمینارهایی با موضوع توانمندسازی زنان برگزار شده اما از نیازهای برگزاری یک جشنواره بینالمللی اطلاع چندانی وجود ندارد. به همین خاطر مسئولین دولتی همیشه از هزینههای برگزاری جشنواره تعجب میکنند؛ مثلاً میپرسند چرا آنقدر برای چاپ بروشور و کاتالوگ هزینه میکنید، چرا آنقدر مهمان دعوت میکنید، چرا موسیقی هست... چنین مسائلی نشان میدهد که آشنایی و آگاهی از چنین برنامههایی بسیار کم است. در تمام این سالها نهاد «زنان سازمان ملل» حامی اصلی ما بوده است، اما همکاری آنها تمام احتیاجهای برنامه را پوشش نمیدهد. مثلاً سال گذشته برای بخش چاپ هیچ بودجهای نداشتیم و «آرمانشهر» از بودجه چاپ کتابهایشان جشنواره را حمایت کرد. مسئله دیگر این است که کمپانیهای فیلمسازی در افغانستان بخش خصوصی محسوب میشوند و انجیاُها و نهادهای فعال بهسختی با ما همکاری میکنند؛ ما باید با بازار آزاد تعامل کنیم اما همانطور که میبینید حتی سالن سینمایی در اینجا نیست که جشنواره را در آن برگزار کنیم چه برسد به رفع سایر نیازها. البته خوشبختانه «آرمانشهر» کنار ما هست و میتوانیم از روابط آنها برخوردار شویم. جدای از اینها، ارگانهایی هم مثل سفارت نروژ هستند که بهعنوان شرکای جشنواره با ما همکاری میکنند؛ مثلاً چاپ تمام کاتالوگهای جشنواره یا تامین هزینه تعدادی از مهمانها از بلیط تا اقامتشان را تقبل میکنند. امیدوارم در سالهای آینده، ارزش سینما و حرکتهای فرهنگی برای دولت ما و نهادهای کمککننده بیشتر معلوم شود.
انشاالله. فیلمها در جشنواره شما در چند رشته رقابت میکنند؟ بخشهای جنبی جشنواره به چه ترتیباند؟
با توجه به امکانات محدود فیلمسازی در افغانستان، فیلم بلند داستانی کمتر ساخته میشود و فیلمسازان در عرصه مستند، فیلمهای کوتاه داستانی و انیمیشن پرکارترند؛ بنابراین برای ما مهم بود که به تمام این شاخهها به یکمیزان توجه شود. درکل، فیلمها در چهار بخشِ فیلمهای بلند داستانی، فیلمهای کوتاه داستانی، فیلمهای مستند و فیلمهای انیمیشن به رقابت میپردازند. از همان سال اول فیلمهای بسیار خوبی از سرتاسر جهان برای شرکت در جشنواره ما فرستاده شدند و خیال ما از بابت فیلمهای بینالمللی راحت بود اما در بخش افغانستان بسیار نگران بودیم چون تولید سینمایی در کشور بسیار پایین است. خوشبختانه از زمان شروع به کار ما، بسیاری به بهانه حضور در جشنواره هم که شده دستبهکار ساخت فیلم میشوند. شرایط کار بسیار دشوار است؛ فیلمسازان محلی در بسیاری از موارد بهنوبت از تجهیزات استفاده و از جیب خود هزینه میکنند؛ اما با این اوصاف خوشحالیم که در این دوره بیستودو فیلم از افغانستان داریم. در سه سال گذشته رقابت فیلمهای افغانستان از رقابت بینالمللی جدا بود؛ در چهارمین دوره با پیشنهاد کمیته انتخاب به این نتیجه رسیدیم که فیلمهای داخلی قدرت رقابت با آثار بینالمللی را دارند و هر دو بخش را ادغام کردیم. معمولاً در جشنوارهها در کنار نمایش فیلمها برنامههای جانبی مثل کارگاهها، نشستها و مستر کلاسهایی با حضور شخصیتهای برجسته برگزار میشود. چیزی که شخصاً بسیار علاقهمند بودم و در مشورت با دوستانمان در «آرمانشهر» هم از آن استقبال شد، برگزاری نشستهای گفتوگو بود. در سه سال برگزاری جشنواره در هرات، دو نشست بسیار جدی داشتیم با موضوعات منحصر به زنان. کارگاهی هم داریم که یک و نیم ماه پیش از آغاز جشنواره، برگزار میشود. حاضرین در کارگاه، در دو مرحله نظری و عملی، زیر نظر اساتید بزرگ سینمای داخل و خارج از کشور، آموزش میبینند و در پایان، دو فیلم کوتاه سه تا پنجدقیقهای میسازند که در مراسم اختتامیه نمایش داده میشود. در سه سال گذشته این کارگاه بهطور منظم برگزار شد اما این دوره به خاطر محدودیتهای مالی امکانش را نداشتیم. امیدواریم که در دورههای آینده مجدداً بتوانیم این کارگاه را برگزار کنیم. در سال اول و دوم مستر کلاسهایی با حضور فیلمسازان مطرح بینالمللی هم برگزار شد؛ حتی در سال دوم مستر کلاسی با حضور خبرنگار برجسته هندی، خانم باسویی، با موضوع آزادی بیان در ژورنالیسم برگزار شد. تمام تلاش ما این است که از دانش مهمانان حاضر در جشنواره برای ارتقاء سطح سواد فعالان بومی کشور استفاده کنیم.
بازار فیلم چطور؟
فعلاً نداریم اما مصممیم از سالهای آینده بازار فیلم را هم به مجموعه جشنواره اضافه کنیم. فکر میکنم هنوز یکی دو سالی وقت لازم داریم تا توجه مردم، دولت و فعالان بینالمللی را بهسوی جشنوارهمان جلب کنیم. بهطورکلی اما از دهه پنجاه و شصت که اوج شکوفایی سینمای داستانی افغانستان بود تا همین حالا که فعالیتها عمدتاً بر فیلمهای کوتاه و مستند متمرکز است، آثاری که به مسائل زنان پرداختهاند بیشتر موردتوجه داخلی و خارجی قرارگرفتهاند؛ بنابراین مهم است که بتوانیم بخش بازار را هم در جشنواره خود داشته باشیم.
فرآیند ثبتنام، پذیرش تا داوری فیلمها به چه صورت است؟ انگار این دوره با دورههای پیشین کمی متفاوت بود.
متقاضیان حضور در جشنواره، حالا چه خود کارگردانان چه تهیهکنندگان، فُرمی را که در وبسایت جشنواره هست پر میکنند. فیلمها یا از طریق پست یا بهصورت آنلاین به دبیرخانه جشنواره فرستاده و برای کمیته انتخاب، نمایش داده میشوند تا آثار گزینش شوند. امسال یک استثناء وجود داشت. سه نفر از اعضای کمیته انتخاب به دلایلی شخصی محدودیت زمانی داشتند و انتخاب فیلمهای بخش مسابقه بهسرعت انجام گرفت. پس از تعیین فیلمهای این بخش، فیلمهای بسیار خوب دیگری به دست ما رسید که جا داشت در جشنواره به نمایش دربیایند؛ بنابراین این فیلمها را در بخش خارج از مسابقه گنجاندیم؛ حضور این فیلمها در بخش خارج از مسابقه هیچ از ارزش آنها کم نمیکند، چهبسا آثار مطرحی که جوایز فراوانی در جشنوارههای دیگر به دست آوردند و در این بخش به نمایش درآمدند. البته به این خاطر که تصمیمات در این حوزه بهسرعت گرفته شد، کمی مشکلات فنی ایجاد شد و نتوانستیم فیلمسازان را بهموقع از گزینش آثارشان آگاه کنیم. اتفاقاً دو فیلم از ایران هم دچار این مشکل شد. بابت این اتفاق متاسفیم اما هدف ما نمایش فیلمهای خوب در جشنواره است و خوشحالیم که این آثار در جشنواره ما به نمایش درآمدند.
کمیته انتخاب را چه کسانی تشکیل میدهند؟
ما همان شیوه معیاری را که در بیشتر جشنوارههای جهان وجود دارد، پیش گرفتیم. در سال اول هفت نفر و در سالهای بعد، پنج نفر کمیته انتخاب فیلمها را تشکیل دادند. این افراد از میان نویسندگان، منتقدین و فیلمسازان و متخصصان این حوزه انتخاب میشوند. امسال محمدابراهیم عارفی (رئیس افغانفیلم)، انجینیر لطیف احمدی (رئیس موسسه سینماتوگرافیِ افغانستان و از پیشکسوتان فیلمسازی)، محمد آریوبی (استاد سینما در دانشگاه کابل و فیلمساز)، مریم کاکر (استاد سینما در دانشگاه کابل و تهیهکننده) و کلمانس کَن (کارشناس ارتباط بینالملل از کشور فرانسه) اعضای این کمیته را تشکیل دادند. کمیته انتخاب از میان بیش از دویست فیلمی که به دبیرخانه جشنواره رسید، آثار برتر را برای داوری برگزید.
تعداد فیلمهای ارسالی نسبت به سال گذشته چه تفاوتی داشت؟
کمتر شد. در سال اول پانصد فیلم و در سال دوم بیشتر از سیصد فیلم به دبیرخانه ارسال شده بود. البته دلایل این کاهش متفاوت است. مثلاً ما در دور اول، قیدی برای سالِ تولید فیلم مشخص نکرده بودیم اما در سالهای بعد محدودیت زمانی داشتیم.
داورها چطور انتخاب میشوند؟ آیا تاکید ویژهای بر ملیت یا جنسیت وجود دارد؟
ما نمیخواهیم که جو حاکم بر جشنواره تکجنسیتی باشد؛ البته تفکر و دیدگاه زنانه حاکم است اما اینکه شرکتکنندگان و مخاطبان ما فقط زنان باشند، نه. بههرحال وقتی برای تغییر و ایجاد جامعهای انسانی تلاش میکنیم، دیگر زن و مرد معنا پیدا نمیکند. خودِ من یکی از منتقدین سرسخت شیوههای آموزش زنان در افغانستان هستم. سمینارها و نشستهای بیشماری برای بالا بردن ظرفیتهای زنان برگزار میشود اما آن زن روستایی که در چنین جلساتی شرکت میکند، شوهری هم دارد که دهقان است، کارگر است و هیچوقت با چنین مسائلی سروکار نداشته. همین عدم برابریِ دانش، اصطکاکی جدی در رابطه این دو نفر ایجاد میکند و گاهی به نتایج بسیار بدتری میانجامد. به همین خاطر تلاش ما این است که خانوادهها، مردان و زنان، باهم به تماشای فیلمهای ما بنشینند و در نشستها ما حاضر شوند. همین سیاست در انتخاب داوران هم اعمال میشود. داوران ما هم میتوانند مرد باشند و هم زن و تاکید جنسیتی ویژهای وجود ندارد. خوشبختانه تا به امروز تمام کسانی که به حضورشان در تیم داوری علاقهمند بودهایم، در جشنواره ما شرکت کردهاند. این نکته را هم باید اضافه کنم که حضور داوری از ایران برای شخص من بسیار مهم است؛ چون هر دو کشور همزبان هستند. هرساله تعداد زیادی فیلم ایرانی در جشنواره ما شرکت میکنند و فیلمهای افغانستانی هم حضور پررنگی دارند بنابراین مهم است که داوری فارسیزبان هم در میان هیئت داوری باشد. دیگر کشورها هم بسته به جشنوارهها و افرادی که میشناسیم متفاوت است. مثلاً جشنواره «اینک، صدای زنان» آمریکا یکی از حامیان ماست که بهطور ویژه برای دعوت داور و مهمان ویژه از آمریکا کمکمان میکنند؛ آنها درواقع پل ارتباطی ما با جامعه سینمایی آمریکا هستند. جشنواره فیلم «دهلینو» هم به همین ترتیب. اینطور شده که ما هر سال حتماً از ایران، آمریکا و هند داور داشتهایم.
اولویت خاصی برای انتخاب فیلمها دارید؟ آیا تنها آثار فیلمسازان زن را میپذیرید؟
نه، فیلمسازان مرد هم میتوانند در جشنواره شرکت کنند به این شرط که موضوع آثارشان بهنحوی به زنان مربوط باشد؛ اما درباره فیلمسازان زن، همینکه پشت دوربین اندیشه زنانهای باشد کافی است؛ به این معنا که موضوع آثار فیلمسازان زن هر چیزی میتواند باشد. در وضعیت فعلی کشور ما زنان بسیار آسیبپذیرند و زندگیشان شدیداً متاثر از جنگ و خشونت است – چه خشونتهای خانوادگی چه خشونتهایی که جامعه بر آنها روا میدارد؛ بنابراین اولویت ما نمایش آثاری است که به بهبود زندگیِ زنان و همینطور سیاستها و قوانین مربوط به آنها کمک میکند.
آیا محدودیتی برای نمایش فیلمها دارید؟ تیم مدیریتی یا نهادهای دولتی نظارت مستقیمی برگزینش آثار دارند؟
خوشبختانه تابهحال چنین چیزی نبوده. کمیته انتخاب مستقیم فیلمها را دریافت میکنند و از میان آنها گزینش میکنند. تلاش ما هم این بود که اعضای کمیته افراد مستقل و متعهد باشند که دلشان برای جامعهای انسانی بتپد و متاثر از تعصبات قومی یا مذهبی نباشند. البته گاهگداری پیشآمده که کمیته فیلمی را برگزیده که شیوه نگرشش به موضوعات حساسیتبرانگیز بوده و به مذاق گروهی خوش نمیآمده. در این مواقع پیشنهاد شخصی من این است که با دقت بیشتری عمل کنیم چون میخواهیم کارمان را ادامه دهیم. البته منظورم این نیست که طرفدار سانسورم بلکه معتقدم من و تمام کسانی که توقع تغییر داریم باید آرامآرام پیش برویم. در غیر این صورت، مثل بسیاری تجربههای دیگر پرشتاب جلو میرویم اما زود متوقف میشویم. درنهایت اگر تصمیم به حذف بخشی از فیلم گرفته شود، حتماً با اجازه و آگاهی فیلمساز خواهد بود. اگر هم احساس کنیم حذفِ ما به بدنه فیلم آسیب میزند بهطورکلی از نمایش آن صرفنظر میکنیم.
استقبال کدام کشورها از جشنواره بیشتر بوده؟
در سه سال گذشته از هند، ایران و آمریکا به دلیل روابط نزدیکتری که با فیلمسازان این کشورها داریم بیشترین میزان متقاضی را داشتیم. تفاوت عمده امسال با سالهای گذشته در این بود که از آسیای مرکزی، قزاقستان و خصوصاً روسیه، فیلمهای زیادی به دست ما رسید. بهطورکلی آسیای مرکزی و جنوبی نسبت به آمریکا و اروپا فعالتر بودهاند.
پیش از جشنواره شما، جشنواره بینالمللی فیلم کابل چند سالی در افغانستان فعالیت کرد اما پس از مدتی از کار بازماند. چه میشود که جشنوارهای پس از مدتی متوقف میشود؟ چه چالشهایی جشنوارهها را در افغانستان تهدید میکنند؟
جشنواره بینالمللی فیلم کابل از ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ برگزار شد و تا جایی که اطلاع دارم به خاطر مشکلات مالی و عدمحمایت دولت از ادامه فعالیت بازماند؛ بنابراین یکی از مسائل مهم، همیشه مشکلات مالی است. پیشتر هم گفتم که در افغانستان برای برگزاری برنامههای فرهنگی همت و علاقه چندانی وجود ندارد؛ بیشتر وقت و انرژی برگزارکنندهها بهجای آنکه صرف خلق و خلاقیت شود، صرف قانع کردن افراد و گروهها میشود؛ بنابراین متصدیان در اغلب موارد دلسرد میشوند و انگیزهشان را برای ادامه مسیر از دست میدهند. نیروی کار هم بخش مهمی از برگزاری چنین رویدادهایی است؛ تجربه در این زمینه بسیار کم است نبود نیروی کار متخصص هم درنهایت مشکلساز خواهد بود.
و سوال آخر. آینده جشنواره را چطور میبینید؟
به آینده جشنواره خوشبینم. بهخاطر محدودیت دسترسی افراد عادی به فیلمها، همینطور دلگرمی اهالی سینما لازم است که این جشنواره ادامه پیدا کند؛ بنابراین تمام تلاشمان را میکنیم که علیرغم مشکلات کار را ادامه دهیم.
وبسایت جشنواره
www.afghanistanintwomenfilmfestival.com
+ بخشی از این گفتوگو ابتدا در دوازدهمین شماره فصلنامه سینماحقیقت منتشر شده است.