جغتایی در"حباب سرد"دوربین اش را به رو و زیر آب های خلیج فارس برده تا به زندگی چند غواص و دریانورد که به دنبال کشتی های غرق شده اند بپردازد. این گفت و گو به بهانه ی حضور و نمایش فیلم در جشنواره ی بین المللی فیلم فجر انجام شده است.
قبل از شروع گفت و گویمان اشاره کردی که غواصی؛ اول با غواصی آشنا شدی یا با سینما؟
من اول غواصی یاد گرفتم. روی سکوهای نفتی کار می کردم و به خاطر سن کم، جثه کوچک و ریزم یک وقت هایی به من امتیاز می دادند و می گفتند تو عکاس یا فیلمبردار کار باش. خودم هم عکاسی و فیلمبرداری را دوست داشتم. فیلمبرداری صنعتی و زیر آب را همان جا یاد گرفتم و بعد از گذشت شش هفت سال هم وارد سینما شدم.
علاقه و آشنایی به غواصی از کجا شروع شده بود؟
برادر بزرگم غریق نجات استخر بود و من هم به واسطه ی او خوب شنا می کردم و حتی با سن کمی که داشتم، کمک مربی بودم. به قول معروف از بچگی علاقه ی آبی داشتیم. بعدها هم غریق نجات استخر شدم. برادر بزرگترم در دوران سربازی اش یک ماسک غواصی دیده بود و همین کنجکاوی باعث شد تا غواصی را پی گیری کند و به این سمت برویم.
سینما از چه زمانی برایت جدی شد؟
این بر می گردد به هفت هشت سال پیش که خواستم وارد سینما شوم تا کارگردانی را یاد بگیرم. فکر کردم گروه فیلمبرداری برای این منظور بهترین جایی است که می توانم تا به کارگردان نزدیک تر باشم و چیزهای زیادی یاد بگیرم. چون تا آن زمان به دلیل شیوه ی خاصی که در فیلمبرداری زیر آب هست و تجربه هایی که از گذشته داشتم، احساس کردم دیگر باید زبان سینما را هم یاد بگیرم. در این سال ها در 17 فیلم سینمایی دستیار اول فیلمبردار بودم و یک فیلم هم به عنوان فیلمبردار کار کردم، که مدیر فیلمبرداری اش آقای تورج اصلانی بودند.
حباب سرد اولین فیلمت است؟
نه؛ من دو فیلم نیمه کاره دیگر هم دارم. یکی قبرستان کشتی هاست. درباره ی کشتی ها و لنج های غرق شده در خلیج فارس و دریای عمان؛ کشتی هایی که در کنار اسکله و عمق کم جمع شان کرده اند و قبرستانی را شکل داده اند. این فیلم به دلیل شرایط سخت کاری اش و همین طور هزینه ی بالا کامل نشد. بعد هم فیلم دیگری را شروع کردم درباره ی آدم ها و ماهی گیرانی که در کنار نیروگاه بوشهر زندگی می کردند. فیلم کمبودهایی داشت؛ آن هم تدوینش نیمه کاره ماند.
همین آشنایی با دریا و غواصی بهانه شد که به سمت این سوژه بروی؟
در این فاصله دنبال جذابیت های دریا می گشتم. می خواستم کاری که ارائه می دهم، این جذابیت ها را نشان دهد. دریایی که بسیار از چیزهایی که دیده ایم و درباره اش می دانیم زیباتر و جذاب تر است. همین طور همیشه دوست داشتم که حرف ها و خاطرات غواص ها را جایی ثبت کنم. خاطراتی که حتی برای کسانی که با این فضاها آشنایی ندارند گاهی تخیلی به نظر می رسند. وقتی سال ها با غواص ها و روی آب زندگی می کنی، متوجه می شوی که انگار غواص ها مثل آدم های جنگند. آنها می دانند که هر لحظه شان در زیر آب با مرگ همراه است. ناخودآگاه انگار وظیفه ام بود، احساس می کردم باید این فیلم را بسازم. این ها بهانه ای شد برای شروع.
خواستی این سختی ها را نشان بدهی؟
بله، البته این مشکلات و رنج ها بیشتر از این چیزی است که در فیلم آمده؛ که آن هم بر می گردد به تجربه ی من. زیر آب، تمام حواس بدن تغییر می کنند؛ تنفس، صداهایی که می شنویم تنها صدای نفس های خودمان است. که اگر در هر لحظه ای قطع شوند برابر است با مرگ. یا اگر عمق زیاد را کمی سریع به سمت بالا بیاییم، باز هم با مرگ و یا فلج شدن روبروییم. هر روز و هر ثانیه یک غواص با مرگ دست و پنجه نرم می کند. می خواستم زندگی غواص ها و بخشی از زندگی شان را به تصویر بکشم. غواص هایی که در عمق زیاد و در زیر آب کار می کنند، هیچ شبی را نمی توانند بدون کابوس پشت سر بگذارند و آرام بخوابند. همیشه در خواب هایشان کابوس می بینند.
خودت هم از این کابوس ها داری؟
زیاد. خودم همیشه از روی سکوهای نفتی و از ارتفاع سی چهل متری به داخل آب شیرجه می زنم؛ اما همیشه در خواب هایم از روی یک پل پنج متری به داخل آب می افتم. این کابوسی است که همیشه دارم.
اما ما این هیجان و فاصله کم مرگ، زندگی و نزدیک شدن به شخصیت هایت را در فیلم کم می بینیم.
کاملا درست است و حق با شماست. برای این که من نتوانستم کامل نشانش دهم. مشکل از من است و نه آن فضا. پرداختن به شخصیت آدم ها هم همین طور. به هر حال این توانایی های من در آن زمان است. من با همه ی آنها دوست بودم و برای من هر کاری می کردند؛ که شاید این دلیلی بود که دیگر خودشان نباشند. یک بخش هم به روحیات خود غواص ها برمی گردد. مثلا به خاطر عوض شدن بخشی از گروه غواصی، کسانی که جدید می آمدند، دیگر در مقابل دوربین این قدر راحت نبودند و یا حتی نمی گذاشتند که از آنها تصویر بگیرم.
این موضوع را چطور انتخاب کردی؟
انتخاب موضوع اصلا سخت نبود. برای این که هزاران موضوع بکرتر از این هم هست که متاسفانه کسی به آنها توجه نمی کند. من از 16 سالگی در دریا و آن مناطق کار کرده ام. یک بخش کارمان هم این بود که می رفتیم و کشتی ها و لنج های غرق شده را شناور می کردیم. اما در رابطه با این فیلم، برای بیرون آوردن یک کشتی شش ماه مشغول بودیم؛ مشکلاتی پیش آمد و کشتی شناور نشد و پروژه تعطیل شد. اما من چون با غواص ها و گروه آشنا بودم از آنها وقت گرفتم تا برای کارم کشتی و یا لنج دیگری را پیدا کنم. این لنج را آدم های بومی منطقه معرفی کردند. اما نقطه ی غرق شدنش را دقیق نمی دانستند. با یک گروه دو سه نفره رفتیم و پیدایش کردیم و تصویربرداری را دوباره شروع کردیم.
چه مدت روی لنج بودید؟
چهار ماه؛ و در این چهار ماه به تناوب تصویر می گرفتم.
چقدر فیلم زیر آب است؟
نیمی از فیلم زیر آب و در عمق 45 متری فیلمبرداری شده. فیلمبردار خودم بودم و در روز هم فقط یک بار در این عمق می شود کار کرد. شرایط نوری هم گاهی بد بود، که تمام این ها سختی کار را بیشتر می کرد.
از نظر تجهیزات و فنی چطور؟
مشکل نوار خام داشتم؛ مشکل شارژ باتری داشتم و ... مجبور بودم باتری هایم را با یک موتور برق شارژ کنم. که نوساناتش باعث شد چند باتری از بین بروند.
هزینه ی تولید را از کجا تامین کرده بودی؟
به صورت شخصی. مابین کار، در همان منطقه کار غواصی می کردم تا پول دربیاورم و بخشی از هزینه ی سنگین فیلم را تامین کنم.
فکر می کنی چرا در فیلم های مستندمان به این موضوع ها زیاد پرداخته نمی شود؟
از دلایلش هزینه و زمان بالایی است که باید صرف کار کرد. برای همین فیلم، با حساب پیش تولید، یکسال و نیم صرف تولید فیلم شده.
الان که دوباره فیلم را می بینی نظرت درباره اش چیست؟
راضی ام. به خاطر این که آن موقع و در آن شرایطی که داشتم بهتر از این نمی شد کار کرد. شاید اگر دوباره بخواهم با استفاده از راش هایی که دارم کار را تدوین کنم، خیلی متفاوت تر شود. اما دیگر این کار نکردم. چون تمام شده.
سئوال آخر، دریا برایت چه حسی دارد؟
من سال های عمرم را از بچگی زیر و یا روی آب گذراندم. همیشه با طبیعتی زندگی کرده ام که آرامش مطلق بوده. حالا از آدم های شهری فرار می کنم تا به آن فضا برسم؛ به آبی دریا.
حباب سرد: تصویربردار، نویسنده و کارگردان: امیر جغتایی/ تدوینگر: امیر ادیب پرور/ صدابردار: مهدی صالح کرمانی/ مدیر تولید: حسن اصلانی/ تهیه کنندگان: تورج اصلانی، امیر جغتایی/ 35 دقیقه
این گفت و گو ابتدا در نشریه روزانه ی جشنواره ی فیلم فجر منتشر شده است.