در سینمای مستند، تهیه‌کننده نداریم
[ گفت و گو با فرهاد ورهرام ]


"فرهاد ورهرام" با اشاره به اینکه اغلب تهیه کنندگان سینمای مستند ایران نقش واسطه را دارند تاکید می کند متاسفانه ما کارگردانی که مسلط به ژانر خاصی در سینمای مستند باشد نداریم و به همین خاطر نمی توانیم یک هزارم شبکه های مطرح دنیا مستندهای جذاب بسازیم.
مروری کوتاه بر سینمای مستند ایران تا امروز نشان می دهد که سابقه ی طولانی این گونه ی سینمایی نتوانسته آنطور که شایسته است بر مخاطبان و علاقه مندان آن بیفزاید. مستند با وجود جشنواره ای مجزا به نام سینماحقیقت که هر سال در زمان معلومی برگزار می شود نه تنها جایگاه ویژه ای در میان مخاطبان سینمای ایران پیدا نکرده، بلکه غالبا مجموعه های تلویزیونی مستند که دیدن آن هزینه ا ی برای مخاطب ندارد، با بی مهری اهالی فرهنگ مواجه می شود و نمی تواند مردم را مدت کوتاهی پای تلویزیون بنشاند. عبور از بوروکراسی پیچیده ی تلویزیونی اولین مشکلی است که گریبان گیر مستندسازان می شود. اما این تازه اول ماجراست. بعد از تصویب پروژه با توجه به رتبه بندی هایی که برای برنامه های مستند قائل هستند مستندساز با بوجه ای اندک باید کار را در کوتاه ترین زمان ممکن تحویل بدهد. برنامه ای که زمان پخش آن معلوم نیست. انگیزه ای که یک مستندساز برای ساخت پروژه های عظیم مستند، مانند مجموعه های چند قسمتی، با این روال و مصائبی این چنینی همه از بین می رود و بیشتر مستندسازان ما کم کارترین هنرمندان عصر خود می شوند. نقش کمرنگ تهیه کننده و موثر نبودن اعمال قدرت او بر نحوه ی پخش برنامه های مستند، نکاتی است که در این گفت وگو آنها را با فرهاد ورهرام مطرح کرده ایم.

ورهرام نبض سینمای مستند را در دستان تهیه کنندگان می داند. او با اشاره به نبود بخش خصوصی در سینما، به خصوص سینمای مستند گفت:" کارگردان مستند، نقشی در دیده شدن اثرش ندارد. در حال حاضر تنها تهیه کننده ی مجموعه های مستند تلویزیون است که مدیران هم نقش واسطه ای در تهیه و تولید آنها دارند. ممکن است تلویزیون ترجیح بدهد سال های متمادی مستندی را بایگانی کند و بعد آن را نمایش بدهد. تهیه کننده هم هیچ اعتراضی نمی تواند داشته باشد؛ چرا که هزینه ی واقعی ساخت این گونه برنامه ها بر عهده ی تلویزیون است. اصلا اگر بخواهیم دقیق تر نگاه کنیم، تهیه کننده در سینمای مستند ایران معنی ندارد. کاری که آنها می کنند سفارش برنامه است و خیلی پیگیر پخش شدن یا نشدن برنامه ها نمی شوند." وی ادامه داد:" ارد عطارپور، رزاق کریمی و طباطبایی از معدود کسانی هستند که حاضرند هر از گاهی برای سینمای مستند هزینه کنند. اما مشکل اینجاست که اگر این اتفاق هم بیفتد باز مشکل اکران مستندها وجود دارد. سال هاست خانه ی هنرمندان و فرهنگسرای هنر برای نمایش مستندهای فاخر برنامه ریزی کرده اند و ما در ماه شاهد اکران این مستندها هستیم، اما آیا سینمای مستند ارزش بیشتر از اینها را ندارد؟"
کارگردان مستند خلوت جنگل با بیان اینکه مستند حوزه های گوناگونی دارد و برای تسلط بر این حوزه ها مستندساز باید بر یکی از آنها تمرکز کند و تحقیقات خود را به سرانجام برساند، افزود:" هنوز در مورد طبیعت ایران مستند درستی ساخته نشده. شما اگر یک میلیارد تومان به من بدهید باز هم نمی توانم برنامه ای در خور و شایسته تحویل بدهم. دلیلش هم نبود مدیر، سناریو و تحقیق است. متاسفانه ما کارگردانی که مسلط به ژانر خاصی در سینمای مستند باشد نداریم و به همین خاطر است که نمی توانیم یک هزارم شبکه های مطرح دنیا مستندهای جذاب بسازیم. شما اگر پشت صحنه ی مستندهای این شبکه ها را ببنید به راحتی متوجه می شوید که پشت این اتفاق ها فکر، اندیشه و سال ها جستجو پنهان است. وی با اشاره به مستند باد صبا خاطر نشان کرد:" چرا ما هنوز بعد از چهل سال از مستند باد صبا به نیکی یاد می کنیم؟ این مستند با گذشت سال ها هنوز بهترین کاری است که برای نشان دادن ایران ساخته شده است و بعد از آن ما نمونه ی مثال زدنی نداریم. انجمن تهیه کنندگان سینمای مستند به این نتیجه رسیده که باید خودشان دست به کار شوند و چاره ای برای این مشکلات پیدا کنند. از میان مستندهای ساخته شده می توانیم به تهران انار ندارد به عنوان نمونه ای نسبتا موفق اشاره کنیم. آن هم به خاطر حمایت های مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی توانست اکران شود. مرکز می تواند تا حدودی از مستندها حمایت کند و نسبت به تلویزیون بوروکراسی پیچیده ای ندارد. کارگردان مستند یاد و یادگار ادامه داد:" اگر مستندسازی بخواهد از بوروکراسی سخت و پیچیده تلویزیون عبور کند باید چند صفحه فرمی را پر کند که استاد خط میخی هم نمی تواند از پس خواندن و پر کردن این فرم ها به راحتی بربیاید. جالب است که بعد از این همه در نهایت باز هم به در بسته می خورد. این مشکلات را ندارد؛ اما از طرفی جایی هم برای عرضه و نمایش فیلم های مستندی که تهیه کنندگی آنها را عهده دار است ندارد و بیشتر فیلم هایش را در جشنواره ی سینماحقیقت یکبار برای همیشه نمایش می دهد." ورهرام یکی دیگر از مشکلات سینمای مستند را ضعف موضوعات و عدم پرداخت صحیح به آنها دانست و عنوان کرد:" ما تا امروز هنوز نتوانستیم فیلم مستندی که مناسب ایران باشد بسازیم. مثلا بارها مستندهایی درباره ی معماری و شهرسازی کشورمان ساخته شده و همه مان دیده ایم. اما این گونه مستندها برای توریستی مناسب است که هیچ اطلاعاتی در مورد ایران ندارد، نه برای کسانی که سال هاست در این سرزمین زندگی کرده اند. مستند در وهله ی اول باید درام و ساختار مناسب داشته باشد. تا به حال به این فکر کرده اید که چرا تماشاچی برنامه های مستند تلویزیونی بعد از پنج دقیقه دیدن برنامه سریع کانال را عوض می کند؟ دلیلش کاملا روشن است. چون مخاطب هیچ وقت جواب سوال هایش را با دیدن مستند نگرفته و به همین خاطر دیگر نمی تواند به این مجموعه ها اعتماد کند." این مستندساز با تاکید بر اینکه تا زمانی که محدودیت ها برای انتخاب موضوع و پرداختن به آنها وجود دارد نمی توانیم مردم را به دیدن مستند تشویق کنیم افزود:" یکی از خصوصیت های بازر برنامه ها و فیلم های مستند این است که زبان مردم باشد و بدون هیچ قید و شرطی بتواند نا هنجاری های جامعه را به تصویر بکشد. خیلی وقت ها این خط قرمزها سلیقه ای می شود و این مساله بسیار دردناک است. یادم می آید برای یکی از صحنه های مستند طبیعت بی جان، پیرمردی در حال کشیدن سیگار بود؛ اما زمان پخش این صحنه حذف شد. اگر محدودیت های این چنینی در مورد مستند وجود داشته باشد دیگر نمی توانیم اسم مستند را روی این برنامه ها بگذاریم."
"فرهاد ورهرام" متولد سال 1327 و دانش آموخته ی رشته ی فیلمبرداری از مدرسه ی عالی تلویزیون و سینما و کارگردانی از دانشکده ی هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران است. ساخت مستندهای چوکا، نخل، بازار در اردهال، صیادان بلوچ، آبگینه، تاراز، قتل شتر، عروسی مقدس، باغ های زیرزمینی، یاد و یادگار، آسمان، گذر شهر بر آب و خلوت جنگل و ... بخشی از کارنامه ی کاری او را تشکیل می دهد.

عکس: امیر پورمند، ایسنا

 

منبع: مهر | تاريخ: 1389/02/16
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد