از بیروت تا کیوتو، همراه با نورمن فینکلشتاین
[ گفت‏وگو با نیکلاس روسیر؛ درباره‏ی فیلم مستند رادیکال آمریکایی ]

شارلوت کوک | مریم باقری

محاکمات نورمن فینکلشتاین، یکی از بهترین فیلم‏های مستندی است که مجبورت می‏کند در هنگام دیدنش بارها نظرت را عوض کنی و در نهایت نتوانی دقیقا بگویی که در مورد این شخصیت جنجالی چه احساسی داری. زمانی‏که سراغ دیدن این فیلم رفتم هیچ اطلاعاتی درباره‏ی شخصیت نورمن نداشتم؛ ولی باید بگویم که این فیلم یکی از بهترین فیلم‏های مستندی بود که در طول این یک‏سال دیده بودم. شخصیت فینکلشتاین بسیار جذاب است و دو کارگردان فیلم به تو این امکان را می‏دهند که بتوانی ورای شخصیت ظاهری، او را ببینی و با چندو‏چون زندگی مردی که چنین صریح نظراتش را اعلام می‏کند، آشنا شوی. تماشای این فیلم فوق‏العاده در کنار تماشاگرانی که از رفتار و نظرات فینکلشتاین به وحشت افتاده‏‏اند و دایم در صندلی‏هایشان تکان می‏خورند، بسایر جالب است.
رادیکال آمریکایی یک فیلم مستند تحقیقی درباره‏ی یکی از شخصیت های دانشگاهی آمریکا، نورمن فینکلشتاین است. او فرزند یکی از بازماندگان فاجعه‏ی هولوکاست است، که در حال حاضر یکی از منتقدان سرسخت اسرائیل و سیاست‏های آمریکا در منطقه‏ی خاورمیانه است. او نویسنده‏ی پنج کتاب جنجالی نیز هست که صنعت هولوکاست یکی از آنهاست. فینکلشتاین مرکز بسیاری از بحث‏های جنجالی است؛ که از جمله آخرین آنها می‏توان به مخالفت وی با اشغال فلسطین در دانشگاه دو پول اشاره کرد.  برخی او را به یهودی بیزار از خود متهم می‏کنند و برخی دیگر او را انقلابی می‏نامند.
رادیکال آمریکایی، از بیروت تا کیوتو همراه فینکلشتاین دور دنیا سفر می‏کند و تلاش‏های او را برای رساندن صدایش به گوش موافقین و مخالفین‏اش نشان می‏دهد و امکان دیدن چهره‏ی درونی این مرد را، ورای تمامی این بحث‏ها و گفت‏وگوها فراهم می‏کند.

از آنجایی که فینکلشتاین یک شخصیت جنجالی است، اکثر مردم ترجیح می‏دهند که از چنین تصویری فاصله بگیرند. انگیزه‏ی شما برای دنبال کردن چنین داستانی چه بود و چطور توانستید او را راضی کنید تا با شما همکاری کند؟
ما، فینکلشتاین را دوست داشتیم؛ به‏خاطر اینکه او با تصوری که از یک روشنفکر داشتیم بسیار فرق می‏کرد. هیچ اهمیتی به عرف و عادات مرسوم جامعه نمی‏داد و راه خودش رو می‏رفت. به سرتاسر جهان سفر می‏کرد و دیدگاه خودش را نسبت به جهان داشت. ‏همه‏ی اینها را از مادرش به ارث برده بود. جایی که بسیاری از مردم از اینکه ابراز عقیده کنند می‏ترسند؛ او به راحتی عقاید خودش رو اعلام می‏کرد و همیشه بر خلاف عقاید عمومی صحبت می‏کند.
می‏توانم بگویم او انسان نادری است. اما خب، اخلاق‏های بدی هم دارد که فعالیت‏هایش را تحت‏الشعاع قرار می‏دهد. به‏هرحال، انسان چند وجهی است که هم میتواند دوست داشتنی و هم غیرقابل تحمل باشد.
خیلی وقت‏ها احساس می‏کردیم که هیچ راهی برای ساخت فیلمی درباره‏ی فینکلشتاین نمی‏تواند وجود داشته باشد. یک سوالی همیشه برایمان به‏وجود می‏آمد که آیا اصلا زندگی او ارزش تبدیل شدن به فیلم رو دارد یا نه؟ که البته جواب قطعی در آخر بله بود.
کمپانی سوم با شرکایش شروع کرده بودند تا فیلمی درباره‏ی فینکلشتاین در خاورمیانه بسازند، البته نتوانستند آن را به پایان برسانند. اگرچه سرمایه‏ی عظیمی از جانب نمایندگی نیوزلند فیلم در اختیار داشتند، اما پروژه‏شان در همان ابتدا متوقف ماند و پیش نرفت. وقتی می‏خواهی با شخصیتی مثل فینکلشتاین فیلم بسازی، باید اعتماد به‏نفس زیادی داشته باشی؛ چراکه او همیشه در حال بحث کردن است. هیچ‏کس دیگر نمی‏توانست این داستان را به پایان برساند. نتیجه این بود که من و دیوید در یک موقعیت مناسب با کمک همدیگر تمامش کنیم. نورمن در ابتدا خیلی محتاط بود؛ ولی وقتی جدیت و تعهد ما را نسبت به کار دید، هر روز اعتمادش به ما بیشتر و بیشتر می‏شد.
روند ساخت فیلم با او به چه شکل بود؟ آیا در محتوای فیلم دخالت می‏کرد؟ یا شما آزاد بودید از هر چه می‏خواهید فیلم بگیرید؟
او به هیچ وجه دخالتی در فیلم نداشت و در اکران فیلم مشخص شد که ما از آزادی کامل بهره‏مند بودیم. حتی پس از تمام شدن کار، فیلم رو به او نشان ندادیم؛ چون می‏خواستیم فیلم رو به جشنواره بفرستیم. ما دوست داشتیم که او فیلم رو ببیند (که البته هنوز ندیده) اما موافقت او شرط اکران فیلم نبود.
وقتی فیلم را تمام کردیم، نورمن به نظر کمی عصبی می آمد؛ که البته قابل درک بود. به تدریج از همکاران و دوستانش شنید که  فیلم نسبت به زندگی او صادق بوده و همین باعث شد که خیال‏اش راحت تر شود.
فینکلشتاین، از آن دسته شخصیت‏هایی است که  نظراتشان را به دو دسته تقسیم می‏کنند. من در دو سانس نمایش این فیلم حضور داشتم و واکنش‏ها کاملا با آنچه که فکر می‏کردم تفاوت داشت! انگار شما فیلم را به‏گونه‏ای ساخته‏اید که مردم را مجبور کنید تا آنچه را که در مورد او فکر می‏کردند را دوباره بررسی کنند. تا به حال با واکنشی روبرو شده‏اید که شگفت‏زده‏تان کند؟
من فکر می‏کنم که مردم از هر دو گروه موافق و مخالف، بنا به دلایل مختلف فیلم را دوست دارند. ما در فیلم شنونده‏ی افکار متفاوتی هستیم. بسیاری از آنهایی که طرفدار پروپاقرص نورمن هستند، در بعضی از قسمت‏های فیلم احساس ناراحتی می‏کنند و در مقابل خیلی از آنهایی که مخالف فینکلشتاین هستند، گفته‏اند که ما در کارمان صادق بوده‏ایم.
در نهایت از هر دو گروه توانسته‏اند با فیلم ارتباط برقرار کنند. ما باور داریم که حتی اگر کسی هشتاددرصد هم با فینکلشتاین مخالف باشد و یا هیچ چیز از درگیری اسراییل و فلسطین نداند، اما باز می‏تواند از فیلم لذت ببرد و با آن ارتباط برقرار کند. این تجربه‏ای بود که از تماشاگران‏مان به دست ‏آوردیم.
تجربه‏ی نمایش در هات داکس چطور بود؟ و بعد از این، فیلم قرار است در کجاها اکران شود؟
خیلی خوب بوده. آنها احترام زیادی برای فیلم‏سازها قائلند و افسوس می‏خورم که چرا سال گذشته فیلم را شرکت ندادم. دیروز برای چهارصد نفر فیلم را نمایش دادیم و شنیده‏ام که تمامی بلیت‏ها برای روز شنبه هم به فروش رفته است.

رادیکال آمریکایی
تصویر و کارگردانی: دیوید ریجن و نیکولاس رسیه، طرح و پژوهش: دیوید ریجن، صدا: الی کن، تدوین: کمرون کلندنیل، موسیقی: جاد گرینشتاین، تهیه: دیوید ریجن و نیکولاس رسیه، 2009، 84 دقیقه.

 

منبع: رای ُبن مستند | تاريخ: 1389/08/18
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد