ارتباط سینما با علوم اجتماعی و بهخصوص جامعهشناسی هیچگاه گسسته نبوده است؛ اما هیچگاه هم این ارتباط همانند سالهای اخیر در کانون توجه کارشناسان و محافل دانشگاهی قرار نداشته است. سینما محصول صنعتی شدن و مدرنیته است و جامعهشناسی نیز در نظر بسیاری متخصصان، علم مطالعه روابط و مناسبات اجتماعی در همان جوامع شهری است که سینما در آنجا پا گرفته است. همه ما بارها و بارها درباره تاثیرات این مدیوم هنری بر شیوه زیست و تفکر در جوامع متفاوت شنیده و خواندهایم؛ از منتقدانی که سینما را ابزار تحمیق تودهها فرض کردهاند تا دولتمردان نگرانِ نفوذ فرهنگ بیگانه که خود جهت تسلط ایدئولوژیک بر دیگران از همین ابزار استفاده میکنند. همین دلایل نشان میدهد باور به اینکه رسانههایی چون سینما تنها نمایانگر وضعیت موجودند و سهمی در شکلدهی به واقعیت اجتماعی ندارند تا چه حد سادهانگارانه است. در رشد و گسترش چنین باورهایی سهم سینمای مستند حتی بیشتر از سینمای داستانی است. سینمای مستند اغلب با ادعای ثبت بیطرفانه جهان پیرامون، تلاش داشته است خود را تنها امکان عرضه واقعیت اجتماعی معرفی کند. ازاینرو در تصور بسیاری از افراد، مستندهای اجتماعی با نمایش مناسبات رایج در جامعه و معضلات آن نقش مهمی در آگاهیبخشیِ اجتماعی ایفا میکنند؛ اما تلقیِ ذاتگرایانه از واقعیت که بر این تفکر حاکم است با بازتولید وضعیت موجود، آشکارا راه را برای ادامه نفوذ و کنترل جامعه توسط صاحبان قدرت هموار میکند. این همان نقد خانمانبراندازی است که جامعهشناسی انتقادیِ امروز، هم بر اسلاف خود هم بر باورهای منتج از آن اندیشهها که راه به مقوله بازنمایی گشودهاند، وارد میکند. پرهیز از اصالت بخشیدن به واقعیت اجتماعی و تلاش برای آشکارسازیِ سازوکار گفتمانهای قدرت که برسازنده واقعیت موجودند عمده راهکاری است که جامعهشناسان امروزی برای خروج از وضعیت فعلی به مستندسازان پیشنهاد میدهند. «مستند جامعهشناختی» نامی است که طی چند سال اخیر از دل همین تفکر انتقادی برآمده و بر شیوههایی از مستندسازی تکیه دارد که به لحاظ عملکردی و معرفتشناختی تفاوتهای عمدهای با شیوههای رایج ساخت مستندهای اجتماعی دارد. حاصل ورود نگاه انتقادیِ جامعهشناسی به سینمای مستند تنها شکلگیری گونهای فیلم مستند با عنوان «مستند جامعهشناختی» نیست، بلکه گسترش و انتقال این نگاه به عرصههای نقد و نظر است؛ اینکه منتقدان و علاقهمندان سینمای مستند بتوانند در تفسیر مقولات واقعیت و بازنمایی با ویژگیهای رهاییبخش روبرو شوند که مداخله و فعالیت را جانشین انفعال میکند.
در پرونده پیشِ رو بیش از هر چیز سعی شده چارچوبهای این اندیشه انتقادی تبیین و اهمیت وجودیِ «مستندهای جامعهشناختی» در شرایط زیست امروزیمان روشن شود. این پرونده حاصل چند سال بررسی و تحقیق جامعهشناسان و پژوهشگران سینمای مستند است که با همکاریِ رخداد تازه و رایبُن مستند بهزودی مطالب دیگری هم در همین حوزه منتشر خواهد شد.
***
مستند جامعهشناختی؛ بازتعریف رابطه سیاست و امر واقع > قسمت اول