دور تلویزیون را باید خط کشید


کارگردان مستند ماده ۶۱ گفت: خوشحالم که دوربینم را جایی نمی‌برم که نمی‌توانم مدافع آن باشم و این موضوع برای یک مستندساز بسیار مهم است.
مهوش شیخ الاسلامی کارگردان مستند ماده ۶۱ که در جمع دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران حضور داشت، در بخشی از سخنانش یادآور شد: من از پیش از انقلاب، فیلمسازی می‌کردم و مطمئنا با مسائل اجتماعی‌، فرهنگی‌، سیاسی بسیاری در پشت و جلوی دوربین آشنا بود‌ه‌ام. بعد از ۶ سال تحقیق درباره‌ی این فیلم، وارد زندان شدم که معقوله سخت و وحشتناکی برایم بود. وی ادامه داد: گاهی برای خودم جای تعجب دارد که چطور در طول چهار روز فرصتی که در اختیارم قرار دادند، این فیلم را به سرانجام رساندند، زیرا این مدت زمان بسیار کوتاهی بود و باید هرچه زود‌تر فیلم می‌گرفتم.
شیخ‌الاسلامی گفت: با وجود بیش از سی سال تجربه‌ی فیلم‌سازی، آنقدر خودم را باخته بودم که برای خودم جای تعجب داشت. این فیلمساز تصریح کرد: بنابراین بسیار زود به خودم مسلط شدم و با زنانی که در این فیلم حضور دارند صحبت کردم، البته این زنان بسیار دشوار جلوی دوربین قرار گرفتند زیرا دوربین‌های بسیاری با وعده‌های کمک از آن‌ها فیلم گرفته بود اما کمکی به آن‌ها نکرده بود. بنابراین سخت بود تا با آن‌ها ارتباط برقرار کنم تا جلوی دوربین قرار بگیرند.
شیخ الاسلامی گفت: صداقت من موجب شد این فیلم پیش برود. به طوری که این زنان آنقدر به من نزدیک شدند که کم کم دوربین را فراموش کرده و با اعتمادی که نسبت به من کسب کرده بودند با من درد و دل می‌کردند. او ادامه داد: در این فیلم دروغ وجود ندارد و خوشحالم که دوربینم را جایی نمی‌برم که نمی‌توانم مدافع آن باشم و به عقیده من این موضوع برای مستند ساز بسیار مهم است.
این کارگردان اظهار داشت: زندان رفتن کار آسانی نیست اما پیگیری و سماجت در کار مستند موجب شد که من به این محیط ورود پیدا کنم و فکر می‌کنم اولین بار و آخرین باری است که یک دوربین توانست این چنین وارد زندان شود. شیخ الاسلامی اضافه کرد: بعد از چهار سال که از ساخت این فیلم می‌گذرد و آن را می‌بینم باورم نمی‌شود که این من بودم به زندان رفتم و این فیلم را ساختم زیرا بعد از این فیلم چند ماه بیمار روانی بودم و ساخت این فیلم مرا خیلی عصبی کرد و من در تمام این مدت تلاش کردم خودم را کنترل کنم. من در این فیلم با ۲۶ زن مصاحبه کردم و این فیلم کاملا مستند است. او درباره امکان پخش فیلمش از طریق صدا و سیما اذعان کرد: این فیلم در بهترین دانشگاه‌ها در کشورهای دیگر به نمایش گذاشته شد و در مورد آن ساعت‌ها بحث شد، در حالی که در ایران چنین اتفاقی نیفتاد. گرچه در چند دانشگاه پخش شد اما...
این کارگردان ادامه داد: دور تلویزیون را باید خط کشید زیرا برای پخش یک فیلم از طریق تلویزیون آن فیلم را باید تکه پاره کرد و بسیاری از قسمت‌ها را حذف کرد که من اجازه چنین کاری درباره‌ی فیلمم نمی‌دهم. شیخ الاسلامی افزود: من سعی کردم تناقض‌ها و تضادهایی که وجود دارد را در این فیلم نشان دهم.
او در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه فیلم هیس دختر‌ها فریاد نمی‌زنند تابوی این مسائل را در جامعه شکست و فکر می‌کنم در حال حاضر می‌توانید این فیلم را پخش کنید‌، گفت: فیلم هیس... یک داستان است که ممکن است بگویند‌ تخیلات کارگردان هم در آن آورده شده است اما فیلم من مستند است، بنابراین اجازه پخش آن را نمی‌دهند. این کارگردان درباره‌ی یکی از زیبایی‌های فیلم مستند گفت: فیلم مستند می‌تواند ارتباط عمیقی با افراد جامعه برقرار کند. من با زنانی که در این فیلم وجود دارند ارتباط عمیقی برقرار کردم به طوری که یکی از شخصیت‌های فیلم مرتب از زندان با من تماس می‌گرفت و حتی بعد از نمایش فیلم، گروهی از دختران او حمایت مالی کردند تا آنان را به دانشگاه و کلاس‌های متفاوت بفرستند.
در ادامه این نشست که ۱۲ آبان ماه برگزار می‌شد، لیلا شعبانی مدرس دانشگاه در نقد و بررسی فیلم ماده ۶۱ گفت: واقع‌گرایی شیخ الاسلامی آمیخته به انتقاد اجتماعی‌، حقوقی‌ و احساس بشردوستانه است. در واقع ماجراهای خود را از موقعیت و زمینه‌ای واقعی می‌گیرد. موقعیت واقعی افراد‌، شور بختی و رنج زمانه خود را توصیف می‌کند. افرادی که از یک طرف یک جانی بالفطره نیستند که میل به کشتن قربانیانشان در ذات آن‌ها باشد و از سوی دیگر نقش جامعه‌، محیط‌، آدم‌های دور و برشان خصوصا در لحظه‌ای بحرانی آنان را به یک جنایتکار یا قاتل مبدل ساخته است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: این کارگردان دلایل مختلف رفتار شخصیت‌هایش را توضیح می‌دهد اما به طور عمیق به روانکاوی آدم‌هایش نمی‌پردازد و آنان را با توصیف ظواهر و حرف‌هایی که بر زبان می‌آورند به مخاطبانش معرفی می‌کند و این امکان را برای مخاطبان فیلم خود فراهم می‌کند تا قادر باشند همه چیز را ببینند و بشنوند، مقتولان را به درستی معرفی می‌کند. شعبانی اضافه کرد: او انگیزه قاتل در قتل قربانی‌اش را به طور کامل بازتاب می‌دهد و به زندگی ویران شده اعضای خانواده قاتلان نزدیک می‌شود. افرادی طرد شده‌،‌‌ رها شده و وامانده که داغ ننگ بر پیشانیشان خورده و گله‌مند از اینکه دیگر مانند عضوی از جامعه با آنان رفتار نمی‌شود.
این استاد دانشکاه درباره محتویات ماده ۶۱ قانون بیان کرد: طبق ماده ۶۱ قانون مجازات اسلامی هر کسی از دفاع از نفس‌، ناموس یا مال خود و یا دیگری و یا آزادی تن خود یا دیگری در برابر هرگونه تجاوز فعلی و یا خطر قریب الوقوع عملی انجام دهد که جرم باشد، ‌در صورتی که دفاع با تجاوز وخطر متناسب باشد وعمل ارتکابی بیش از حد لازم نباشد و توسل به قوای دولتی بدون فوت وقت در عمل ممکن نباشد و یا مداخله قوای مذکور در رفع تجاوز و خطر موثر واقع نشود‌، قابل تعقیب و مجازات نیست. شعبانی گفت: این فیلم از امید و ناامیدی‌، نزدیکی و عدم‌ آزادی و حبس‌، عشق و مرگ‌ و نیز‌‌ رها کردن حس عواطف انسانی و ممانعت از بروز آن می‌گوید و از سه زاویه متفاوت ذهن و زبان کارگردان که در مقام راوی داستان است، دریچه نگاه قاتل که ماجرا بر حول شخصیت او می‌گردد و توصیف قتلی که مرتکب شده و مشکلاتی که برای خودش و دیگران به وجود آورده است ‌ و ‌‌نهایت نگاه به مقتول آن را روایت می‌کند.
او خاطر نشان کرد: فیلمساز با اینکه در سراسر فیلم درصدد دفاع از حقوق زنان بر می‌آید‌ اما نگاه قطعی به هیچ چیز ندارد. اعتراض وی علیه ساختارهای خشن و نادیده گرفتن ماده ۶۱ انعطاف پذیر است. این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: گرچه روایت این مستند‌، روایت چند پاره از زنان مرتکب به قتل است که در فیلم حضور دارند، ‌ زیبا‌شناسی و فیلم‌شناسی آن را به حاشیه می‌کشاند. روایت‌ها به موازات هم صورت می‌گیرد. اکثرا دوربین ثابت‌، مستقیم و رو به زنان است اما ما از ابتدای فیلم‌، ‌ هیبت دادگاه از بالا به پایین را که فیلمبرداری شده و رفته رفته در فضای دادگاه‌، نور‌پردازی روشن و تیره دیده می‌شود را می‌بینیم. گویی از آغاز ما را به دنیایی برزخ گونه هدایت می‌کند و مخاطبان را در فضای مبهم‌، راز آلود و اضطراب‌آور قرار می‌دهد. عبور از تونل‌ها و زیرگذرهای خیابان با نور‌پردازی قرمز نشان داده شده است‌، عبور از زندگی که در فضایی دلهره آور و وحشت‌زده سپری می‌شود. عمده تصاویر فیلم در فضای بسته زندان فیلم‌برداری شده است‌، گویی این زنان در قفس گرفتارند.
شعبانی معتقد است: این زنان به دلیل آگاه نبودن از حقوق قانونی شان‌، شرم‌، ترس از بی‌آبرویی و پیامدهای آن‌، احساس بی‌حمایتی از جانب خانواده‌ و آشنا نبودن با مراکز حمایتی دولت و وضعیت نامناسب مالی به جای مراجعه به مراکز قضایی – انتظامی با آن شرایط کنار می‌آمدند بنابراین حمایت اجتماعی‌، رسیدگی به خشونت‌ها‌، آگاه سازی‌ زنان از حقوق قانونی‌شان‌، باز تعریف دوباره قوانین متناسب با نیاز روز آنجامعه برای آن‌ها ضروری است. در ادامه این نشست، نیره توکلی این فیلم را تکان دهنده خواند و گفت: این فیلم بهترین پاداش برای کسی است که آن را ساخته است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: این فیلم یکی از مهم‌ترین مستندهای سینمای ایران است که با جست‌وجو در اینترنت می‌توان متوجه شد که چقدر در ابعاد مختلف اهمیت داشته است. مستند ماده ۶۱ به وضعیت زنان در زندان اوین می‌پردازد. زنانی که در دفاع از حیثیت‌، ناموس و شرف مرتکب قتل شده‌اند. زنانی که دفاع از آزادی تن خود را به بهای سنگین‌تری پرداخت کرده‌اند.

 

منبع: ایسنا | تاريخ: 1392/08/14
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد