هادی آفریده که مدتی است قصد تولید فیلمی در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی را دارد اکنون از روند کندی کارها در این مرکز گلایهمند است و باور دارد:" ریتم کند کارهای مرکز میتواند در سطح دنیا رکورددار باشد."
این مستندساز عنوان کرد:" مدتی است روندی که مرکز گسترش در برخورد با مستندسازان مستقل و آنهایی که سینما را برای سینما میخواهند و نه برای مقاصد تبلیغاتی و جناحی، حالت قهرآلود دارد." وی در ادامه به ذکر یکی از مشکلات خود با این مرکز پرداخت و گفت:" از سال 87 تحقیق یک پروژه را با واحد پژوهش مرکز گسترش شروع کردم و قرار بود که تولید این فیلم در بهار سال 88 شروع شود، اما متاسفانه به خاطر مسائل اجتماعی که در بهار 88 وجود داشت و همچنین تغییرات مدیران مرکز تولید این فیلم برای مدتی متوقف شد."
آفریده ادامه داد:" طرح من درباره 30 پیرمرد پردهخوان بود که همهی آنها بالای 70 سال سن داشتند و به همین دلیل لازم بود که این کار هر چه زودتر شروع شود؛ اما مدام مدیران مرکز میگفتند که باید کمی صبر کرد. من صبر کردم که ابتدا این مدیران به فضای سینمای مستند اشراف پیدا کنند و پس از آن گفتند که باید منتظر باشم که شورای بررسی فیلمنامه و تولید تشکیل شود. مدتی هم برای آن شورا منتظر شدیم؛ اما در نهایت بحثهایی هم مبنی بر فقدان بودجه در مرکز مطرح میشد و بدین ترتیب مدام به ما میگفتند که پول نداریم و شورا هم هنوز تشکیل نشده است. با این وجود در همان روزها بر روی سایت مرکز هر روز میخواندیم که فیلمهایی با موضوعات داغ اجتماعی توسط افرادی که مسوولان مرکز، مستندساز مینامیدند ساخته میشد."
آفریده در ادامهی این گفتوگو عنوان کرد:" من که 10 سال در زمینه سینمای مستند تجربه دارم و دوستان دیگرم که سالها در این حوزه فعالیت کردهاند، هیچ کداممان این افراد را نمیشناسیم و جالب اینکه طرحهای این افراد به سرعت تصویب میشد و حتی در شرایطی که گفته میشد بودجه وجود ندارد آنها فیلم میساختند."
کارگردان مستندهای نقل گردآفرید و خاطره نیآوران در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار کرد:" به هر حال من آنقدر صبر کردم تا شورای تولیدات این مرکز تشکیل شد و بدین ترتیب در اولین روزهای کاری این شورا خیلی سریع طرح من را تصویب کرد. اما حتی شش ماه پس از تصویب این طرح علیرغم اینکه دائم با مرکز در تماس بودم و بارها برای مسوولان بخش های مختلف، حساسیت این پروژه را توضیح دادم، هیچیک از این افراد توجهی به صحبتهای من نکردند؛ تا اینکه به هر حال یکی از پردهخوانان فوت کرد و باز هنگامی که من به مرکز رفتم و این موضوع را گفتم ترتیب اثری داده نشد. در نهایت حدود چهار ماه پیش با من تماس گرفتند و گفتند که برای عقد قرارداد به مرکز بروم. در آن جلسه حسین خورشیدی معاون فرهنگی مرکز عنوان کرد که مرکز حاضر است با مبلغی معادل نصف پیشنهاد من این فیلم را بسازد. من هم به خاطر اینکه میخواستم این فیلم ساخته شود این مبلغ را قبول کردم و قرار شد یک هفتهی بعد من برای عقد قرارداد نهایی به مرکز بروم. اکنون چهار ماه گذشته و من دائم در حال پیگیری این موضوع هستم، اما هنوز یک هفته به سر نیامده است."
آفریده در عین حال گفت:" در زمانی که با حسین خورشیدی صحبت میکردم، او از من پرسید که آیا میتوانی این فیلم را تا جشنوارهی فجر آماده کنی و من گفتم که فعلا مهمترین نکته برای من آن است که در ماه محرم که زمان پردهخوانی این افراد است بتوانم فیلم را کلید بزنم. او به من گفت که یک هفتهی آینده مشکل قرارداد شما حل میشود و میتوانید کار را شروع کنید. اما اکنون چهارماه گذشته و ماه محرم هم نزدیک است، اما علیرغم همهی پیگیریهای من، مسوولان بخشهای مختلف مرکز از این موضوع اظهار بیاطلاعی میکنند و هیچکس خود را موظف نمیداند که به من پاسخ قانع کننده ای بدهد. من اکنون باید مشغول فیلمبرداری باشم، اما هنوز تکلیفم معلوم نیست و هیچکس هم اقدامی نمیکند و گویی تمام صحبتهایی که صورت میگیرد تنها در حد شعار است."
آفریده عنوان کرد:" اکنون یکی دیگر از این 30 نفر سرطان حنجره گرفته و قدرت تکلم خود را از دست داده است و باز با این وجود همچنان ما موفق به آغاز فیلمبرداری نشدهایم." این مستندساز خاطرنشان کرد:" در سابقهی کاری خودم و یا پیشکسوتانم به یاد ندارم و جایی نخواندم که در هیچکجای دنیا با مستندسازان اینگونه برخورد کنند. در واقع این ریتم کاری کند میتواند رتبهی اول را در سطح دنیا داشته باشد. امروز تنها در یک صورت میشود با مرکز راحت کار کرد و آن هم شرایطی است که حاضر باشیم فیلمهای سفارشی مرکز را بسازیم. این فیلم سوژهای مذهبی دارد و دربارهی افرادی است که پردهخوان مذهبی هستند؛ حتی طرح این فیلم در جشنواره فیلم های دینی قم هم برگزیده شده است و ما میبینیم که حتی به این فیلم هم اجازهی تولید نمی دهند. یعنی حتی فیلم مذهبی هم نمیتوان ساخت، حال چه برسد به ژانرهای دیگر. "
آفریده ادامه داد:" زمانی که تیم جدید مدیران مرکز تازه آغاز به کار کرده بودند، اعلام کردند که ساخت فیلمهای مذهبی دومین گزینهی آنهاست. اما گویی این موضوع هم در حد شعار بوده است و این دوستان برای هیچ نگاه و ایدهای به غیر از فیلمهای سفارشی احترام و اهمیتی قائل نیستند."
این مستندساز در ادامهی صحبتش خاطرنشان کرد:" از زمانی که تیم جدید مدیریت مرکز مستقر شدهاند مدام میگویند که بودجه نداریم. حال من نمیدانم که بودجههای این بخش کجا میرود؟ اکنون سه هفته از جشنواره سینما حقیقت میگذرد و دوستان هنوز میگویند که ما بودجه نداریم. من نمیدانم در این شرایط خبرهای تولیدی که بر روی سایت مرکز قرار میگیرد از کجا میآید و اصلا سازندگان این فیلمها چه کسانی هستند که نه در انجمن مستندسازان، نه در انجمن فیلم کوتاه و نه در دفاتر مختلف انجمن سینمای جوانان و تلویزیون حضور نداشته و هیچکس آنها را ندیده است. نمیدانم این بیعدالتی چه معنایی دارد و جز اینکه جریان سینمای مستقل را نابود کند چه دستاوردی به همراه خواهد داشت؟ در اصل سکوت این مدیران در پاسخ به تمامی گلایهها و پرسشها نوعی بیاحترامی به مستندسازان محسوب میشود. اما من اگر این بار هم جوابی نگیرم این موضوع را از طریق خانهی سینما و اگر نشد ارشاد و مراجع دیگر پیگیری میکنم تا حداقل به عنوان یک شهروند بدانم که بودجهای که برای سینمای مستند و تجربی ما در نظر گرفته میشود به کجا میرود. اکنون بیش از یکسال است که مستندسازان بیکار و خانهنشین هستند. من به مرکز گسترش پیشنهاد می کنم که طرحی پژوهشی در رابطه با تعداد موبایل های قطع شده مستندسازان را در دستور کار خود قرار دهد تا شاید مسئولان این مرکز تا حدی دریابند که این روزها اوضاع مستندسازان چگونه است. من نمیدانم به کدام گناه نکرده این اتفاق میافتد. آقای آقامحمدیان که سه ماه پیش در یک برنامهی رادیویی و در گفت و گو با خود بنده میگفتند به حمدلله هیچوقت مشکل بودجه نداریم، پس اکنون مشکل از کجاست؟"
این مستندساز در عین حال افزود:" مسوولان مرکز گسترش فراموش نکنند که مستندساز واقعی حتی اگر چندسال هم در خانه بماند دوام خواهد آورد. ما دهها مدیر دیدهایم که آمدهاند و رفتهاند؛ اما مهم خاطرهای است که از این مدیران بر جای مانده. ما سالهاست فراز و نشیبهای مختلفی را در مرکز دیدهایم؛ اما با این وجود معتقدیم که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی خانهی ماست و نه خانهی مدیرانی که میآیند و میروند. این مدیران در واقع برای خدمت به ما میآیند و باید پاسخگوی ما باشند و بگویند که بودجهای که متعلق به بیتالمال است چگونه هزینه میشود."
هادی آفریده در پایان گفتوگویش خاطر نشان کرد:" اگر اکنون بیشتر مستندسازان از نحوهی عملکرد مرکز ناراضی هستند و مدام نسبت به این مرکز انتقاد میکنند، بخشی از این مشکل به عدم اعتماد مدیران جدید برمیگردد، آنها مدام فکر میکنند که همه میخواهند آنها را خراب کنند و کار آنها را با مشکل مواجه کنند؛ در حالیکه طیف بزرگ مستندسازان هدفی جز سربلندی سینما ندارند. اکنون بیش از یکسال از مدیریت جدید مرکز میگذرد و من فکر میکنم که باید کمی با هم گفتوگو کنیم و کمی نسبت به هم مهربانتر و صادقتر باشیم. بد نیست کمی هم به این موضوع بیندیشیم که این روند تا چه زمان میتواند ادامه داشته باشد و چه حاصلی از آن بر جای خواهد ماند؟!