فتح الله امیری در این چند سال به طور مستمر، به تولید مستند دربارهی حیات وحش فعالیت داشته است. امیری دربارهی حیات حیوانات مختلفی همچون خرس، پلنگ، خفاش و... مستند ساخته و کوشیده تا رفتار طبیعی این حیوانات را به ثبت برساند. جدا از نگاه دقیق امیری در کارگردانی باید اشاره کرد که وی تاکنون لوازم جالبی را برای تصویربرداری از حیوانات طراحی و ساخته که در ثبت لحظات هیجان انگیز زندگی حیوانات بسیار به او یاری میرساند.
مستند در جستوجوی پلنگ ایرانی را میتوان کاملترین فیلم امیری در حیطهی حیات وحش به شمار آورد. مستندی که با هدف جستوجوی یافتن یکی از گونههای نادر حیوانهای وحشی ایرانی آغاز میشود، اما در ادامه به همین بهانه به حرکات و زندگی طبیعی خرسها و گونههای دیگر حیوانات نیز میپردازد.
خوشبختانه تلویزیون ایران به دلیل سیاستهایی که در پخش مستند دارد، تاکنون آثار بیشماری را از حیات وحش پخش کرده است. عمدهی این مستندها در تلاش هستند تا زندگی طبیعی حیوانات را روایت کرده و فرهنگ زیستی آنها را برای مخاطب به نمایش بگذارند. این مستندها بسیار جذاب هستند، زیرا انسان با خط کشی که با عنوان فرهنگ میان خود و طبیعت انجام داده است، همواره حیوانات را جزئی از طبیعت میداند که بیرون از منطق فرهنگی انسان قرار میگیرند. این درحالیست که بسیاری از نشانهشناسان حیات جانوری، در بررسیهای خویش، به نتیجهی مهمی نائل آمدهاند که حیوانات در اکثر موارد دارای فرهنگهای زیستی خودویژهاند که این رفتارها برای انسان قابل درک نیست و بنابراین آنها را به مثابهی یک دیگری فرهنگی درک نکرده و با برچسبی کلی به کل طبیعت الصاق مینماید.
لویی لوتمان نشانهشناس مکتب تارتو که در حوزهی نشانهشناسی فرهنگی آثار بسیاری نوشته معتقد است که حیوانات گاهی از انسانها متمدنتر هستند. او در کتاب فرهنگ و انفجار به حیواناتی اشاره میکند که برای جنگ در برابر یکدیگر صفآرایی میکنند. اما به محض اینکه یکی خود را در مقابل دیگری ضعیف میبیند، با بلند کردن دم به آن یک این نکته را خبر میدهد و بنابراین جنگ آغاز نشده بدون خونریزی و مثله شدن به پایان میرسد. در حالیکه انسان به هیچ وجه اینگونه نیست. پسگاه فرهنگهای جانوری میتوانند از انسان کارآیی بیشتری داشته باشند. از همین رو کشف فرهنگ زندگی جانوران که در قالب مستندهای حیات وحش رخ مینماید، میتواند جالب باشد. اما از این فیلمها جذابتر، فرا مستندهایی هستند که به چگونگی ساخته شدن مستند دربارهی حیوانات میپردازد.
فتح الله امیری نیز این دو شکل مستندسازی حیات وحش را با یکدیگر میآمیزد. او ابتدا با مدد گفتار متن قصد خود را از تولید این مستند بیان میدارد. نخستین نکتهی مهمی که در پژوهش وی میتواند جذاب و قابل تامل باشد، اشارهای است که امیری به پیشینهی پژوهش مستند خود میکند. اتفاقی که میتواند یکی از ارکان پژوهش در مستند محسوب شده و مخاطب را به این منزل برساند که محقق پیش از این تمامی منابع موجود دربارهی موضوع مورد نظر خود را مورد کندوکاو قرار داده و آنچه تصویر شده است، یا موضوعی تازه را بیان میکند که پیشتر پیشینهای نداشته و یا اینکه اثری است که میبایست یافتههای قبلی را نه تکرار که کامل نماید.
امیری در ابتدای مستند خود کار را به دستهی نخست منتسب میداند. یعنی ما قرار است با مستندی رو به رو باشیم که برای نخستین بار به موضوع پلنگهای ایرانی میپردازد. اشاره به همین نکته که در گفتار ساده ولی در عمل پژوهش بسیار مشکل به نظر میرسد، میتواند پوشهای تازه برای مخاطب در ذهن ایجاد نماید.
در ادامه که سفر گروه آغاز میشود، مراحل شکلگیری همین مستند نیز در کنار موضوع اصلی به تصویر کشیده میشود. اینجاست که کارگردان فرصت پیدا میکند تا به گونههای دیگر زندگی در حیات وحش نیز بپردازد. او و گروه تحقیق خود در طول سفر با حیواناتی همچون قوش، خرس، راسوی وحشی و.. برخورد میکنند که به مدد دوربین استتار شده، میتوانند رفتار طبیعی آنها را ثبت کنند. رفتاری که میتواند به محققان دیگر در یافتن چگونگی فرهنگ رفتاری این حیوانات یاری رساند.
یکی از بهترین لحظات این مستند زمانی است که خود امیری به همراه محقق همکارش به سمت خرسی میروند که با تولههایش به گشت و گذار آمده است. آنها مجبور میشوند به خرس نزدیک شوند. امیری یکی از بهترین لحظاتی که شاید به مدد تخیل در فیلم داستانی شکل میگیرد، در این مستند در صحنهای واقعی متصور میشود. خرس به سمت این دو حمله میکند و همین صحنه یکی از پرتعلیقترین لحظاتی است که میتواند در یک اثر سینمایی رخ دهد. از این دست صحنهها در فیلم بسیار است. زمانی که گروه موفق میشوند نخستین تصاویری را که از پلنگ ثبت کردهاند ببینند، تعلیقی دیگر ایجاد شده است. کارگردان به عمد در همان ابتدا تصاویر را در اختیار تماشاگر قرار نمیدهد. او در آغاز واکنش افراد گروه سازنده فیلم را به تصویر میکشد. این واکنش انسانی مخاطب را به هیجان میآورد تا به دیدن تصاویر بیشتر میل کند. بنابراین پس از این مقدمهی کوتاه تصاویر اصلی در اختیار مخاطب قرار میگیرد و از همین روی امیری میتواند به حسی سینمایی نیز در مستند خود نزدیک شود، که تجربهای با ارزش به شمار میآید.
از دیگر نکات مثبت مستند در جستوجوی پلنگ ایرانی تصاویر زیبایی است که از طبیعت در فیلم مشاهده میشود. این تصاویر زیبا حسی از آرامش را با خود به ارمغان میآورد. این تصاویر از خشونت زندگی حیوانات مورد اشاره در فیلم کاسته و سبب شده تا مخاطب به نوعی با زندگی آنها درگیر شود. از این روست که در فصل توضیح گروه سازنده فیلم به مردم روستا بیشتر دوست داریم تا مردم دریابند که باید با این حیوانات که جزئی از سرمایههای ملی ایران هستند همراه شوند. کارگردان میداند که شاید مخاطب را نتوان از طریق مستقیم گویی تحت تاثی قرار داد، بنابراین ابتدا زمینههای بصری مناسب را برای او تدارک میبیند و در ادامه این بخش را به عنوان مکمل به کلیت فیلم الحاق مینماید.
یکی دیگر از نکاتی که میتوان در این مستند مورد تامل قرار داد جدیت فیلمساز و گروهش برای یافتن پلنگ ایرانی است. امیری و گروهش نیتی میکنند و چند سال پای این نیت میایستند. همین نگاه کارگردان میتواند روی ذهن مخاطب نیز تاثیر گذارده و قضیه را برای او نیز جدی کند. به گفتهای دیگر امیری در این مستند توانسته تا دغدغهی خود را به دغدغه مخاطب تبدیل نماید و همین سبب شده است، مستند نسبتا طولانی در جستوجوی پلنگ ایرانی ریتمی متناسب و دور از ملال داشته باشد.
فرامستند موضوعی است که کمتر مستندسازی به تولید آن توجه نشان میدهد. فرامستند میتواند پشت صحنهی یک مستند باشد که خود ذاتی مستندگونه باشد و یا اینکه با توجه به نمونهی کار مورد بحث خود، قائم به ذات بوده و به فیلمی مستقل بدل شود. پس به زعم نگارنده مستند در جستوجوی پلنگ ایرانی بیشتر یک فرامستند است. زیرا موضوع اصلی میتوانست در یک اثر ۲۰ دقیقهای خلاصه شود؛ اما جنس نگاه امیری سبب میشود تا ما با دو مستند در یک مستند رو به رو باشیم.