مجموعهی مستند یک فیلم، یک تجربه به بررسی چگونگی ساخت و تولید فیلمهای ماندنی و تاثیرگذار تاریخ سینمای ایران میپردازد. هماکنون این مجموعه از شبکهی مستند بازپخش و نمایش داده میشود. نگارنده با توجه به اینکه سازندهی دو فیلم از فیلمهای سری دوم این مجموعه و شاهدی بر تلاش همکاران و مشکلات تولید بوده، مواردی را که خود نیز با آن در هنگام ساخت روبرو شده مطرح میکند.
انتخاب فیلمها:
بیش از هر چیز ملاک انتخاب فیلمهای سینمایی و فیلم ساختن دربارهی آنها در هر مجموعهای این چنینی به کارشناسانی آگاه و باتجربه نیاز دارد. آیا هر اثر سینمایی ارزش بحث و بررسی در قالب فیلمی مستند دارد؟ این سئوال چالشبرانگیز میتواند ذهن هر تهیهکننده را به خود مشغول کند. برای هر فیلمی میتوان فیلمی مستند از چگونگی مراحل تولید و حتی پخش و اکران ساخت؛ اما توجه به رسانهای که پخش این فیلمها را به عهده دارد، فلسفهی ساخت آنها را مشخص میکند. ساخت فیلمهای پشت صحنه و همراه کردن آن با فیلم اصلی در یک دیویدی برای هر فیلم سینمایی میتواند منطقی و درست باشد؛ اما وقتی پای رسانهای چون تلویزیون پیش میآید، دیگر جایز نیست هر فیلمی در این گردونه قرار گیرد.
یکی از محورهای انتخاب میتواند بر اساس ماندگاری اثر در طول زمانی باشد. فیلمی که ارزشهای هنری و زیبایی شناسانهاش پس از گذشت زمان همچنان حفظ و تازگی خود را از دست نداده باشد و به رمز ماندگاری دست یابد. به عبارت دیگر اثر از چنان قوت و استواری در فرم و محتوا برخوردار باشد که همیشه ارزش دیدن دوباره را داشته باشد.
وجه دیگری که گویا تهیهکنندهی این مجموعه، همانطور که از نام مجموعه پیداست، به آن اهتمام دارد تجربهگرایی است. تجربهگرایی که منجر به یافتن زبان و بیانی نو و بدیعی در سینما شده است. سینماگران تجربهگرا همواره در حال یافتن راههایی تازهاند؛ راههایی که منجر به تازگی در شکل و فرم و به نوعی تعریفی دوباره در مدیوم میشود.
ویژگی مستندها:
این گونه مستندها به شدت به متریال و مواد موجود و باقیمانده از اثر اصلی وابستهاند. عکسهای صحنه و پشت صحنه، فیلمهای آرشیوی مثل حضور فیلم در جشنوارهها، اسناد و مکاتبات مربوط به فیلم، تهیهی این گونه مواد متاسفانه به دلیل نبودن آرشیو مناسب اغلب به سختی و با زحمات زیاد به دست میآید. متاسفانه ما هنوز به اهمیت اسناد و مدارک و هر چیزی که میتواند خاطرهای از یک فیلم در آینده ایجاد کند پی نبردهایم و اگر حتی پی هم برده باشیم کمتر به آن نگاهی جدی داریم. کمتر تهیهکنندهای پیدا میشود که مکاتبات تولید، قراردادها و حتی عکسها و پوسترهای فیلمش را به صورت مناسب و منظمی آرشیو کند. حتی جای بسی تاسف است که حتی نگهداری نسخهای از فیلمها نیز با بیتوجهی و کوتاهی همراه است. به یقین میتوان فرضیهی اینکه ما ملتی هستیم که نسبت به حفظ گذشتهی خود بیتفاوتیم را در این مورد نیز درست دانست.
مورد مهم دیگری که در این مستندها ذهن سازندگان را به خود مشغول میکند؛ حضور عوامل فیلم اصلی به صورت مصاحبه و گفتوگو و همکاریهای دیگرگونه است. هر چه همکاری کارگردان، تهیهکننده، فیلمبردار، بازیگران و دیگر عوامل فیلم اصلی با گروه سازندهی مستند صمیمانه و دوستانه باشد؛ فیلم ساخته شده کاملتر و جذابتر و دیدنیتر شده و ببیننده جای خالی هیچ کس را احساس نخواهد کرد. نکتههای بدیعی که حتی جنبههای آموزشی و کاربردی برای دانشآموختگان و علاقهمندان سینما دارد با حضور عوامل اصلی ممکن میشود.
بازسازی سکانسها و صحنههایی از فیلمها از دیگر تمهیدهایی است که سازندگان به ذهنشان خطور میکند. بیش از هر چیز ضرورت بازسازی و چرایی آن اهمیت زیادی دارد. صرف بازسازی کردن محض، نمیتواند علت محکم و متقنی برای این رویکرد باشد. داشتن یک طرح منسجم و جاافتادن بازسازی سکانس یا صحنهای در طرح میتواند منطق ایجاد آن را برای بیننده باورپذیر و پذیرفتنی کند.
تحقیق و پژوهش عنصر مهم و پراهمیتی است که سازندگان مستندهای مذکور به طور کامل و دقیقی باید آن را مد نظر قرار دهند. تحقیقی جامع، اطلاعات کاملی را دربارهی فیلم اصلی به بینندگان خواهد داد. تحقیق را میتوان از هر جایی آغاز کرد. نشریات، کتابهای سینمایی و عوامل فیلم، سازنده را با حجمی از اطلاعات روبرو خواهند کرد. مسالهای که عموماً در این گونه تحقیقات با آن روبرو میشویم، صحت و درستی منابع تحقیق است. در گفتوگو با عوامل هنگامی که به ویژه زمانی طولانی از زمان اکران فیلم اصلی گذشته باشد، با اطلاعات بعضاً نادرستی روبرو خواهیم شد. حتی پیش میآید کسی عمداً اطلاعات غلطی به سازندهی مستند میدهد، در این صورت احاطهی محقق و بینشی که او همیشه با خود به همراه دارد یاریگر اوست.
تدوین نقش مهم و کارسازی در این گونه فیلمها دارد. انبوهی از اطلاعات روی میز تدوین قرار گرفته است. چه میزان از گفتوگوهای تصویربرداری شده را باید در فیلم قرار داد؟ بیننده عموماً از گفتوگوهای طولانی با حرفهای تکراری رابطهی خوبی برقرار نمیکند. حرفها بایستی کوتاه و مقطع و با حفظ ریتم و ضرباهنگ فیلم در جایی مناسب قرار گیرند.
زنده کردن خاطرات، رویکرد دیگری است که عموماً در این گونه مستندها دیده میشود. ما مردم اصولاً خاطرهبازی هستیم و این تصاویر میتواند بخشی از روحیهی خاطرهباز ببینندگان نسبت به فیلم اصلی را تحریک کند. سفر به لوکیشنهای فیلم اصلی و تصویربرداری از آنجا میتواند پاسخی به این رویکرد باشد. مورد دیگری که اهمیت زیادی دارد و بهتر است که مورد غفلت قرار نگیرد؛ شرایط و وضعیت فیلم اصلی در زمانهی خلق آن است. فیلمی که در زمان جنگ ساخته شده، شرایط خاصی در تولید آن حاکم بوده است. هر برههی تاریخی میتواند مقتضیات خاص خودش را داشته باشد. سازندهی مستند با بیان این شرایط به نوعی با نگرشی تاریخی به اثر میپردازد. در پایان یادآور میشود این مجموعه فرصت مغتنمی است تا دستاندرکاران سینما با رویی باز پذیرای گروههای تولیدی آثار باشند و با همکاری همدلانهی خود مهیای آثاری ماندنی دربارهی تاریخ سینمای ایران باشند.
عکس: پشت صحنهی فیلم سینمایی در مسیر تندباد. عکاس: حسین ملکی