ساختن مستند سیاسی برای افراد مستقل و غیرسیاسی به مفهوم خاص، چالشی جسورانه و حتی بعضاً خطرناک محسوب میشود. در جوامعی که ساختار سیاسی بستهتری دارند، سیر تهیه و نمایش چنین مستندهایی عزمی جزم و عبور از هفتخوانهای خاص را طلب میکند، اما این استقلال موجب ارتباط بهتر مخاطبان مستند میشود، چراکه مستندهای سیاسی سفارشی با وجود همه حمایتها، حتی اگر در بیان واقعیت سالم، بیطرف و رسا باشند و اطلاعات زیادی در اختیار قرار دهند، مخاطبان محدودتری دارند. مستند صندلی ۲۵۷ ساخته محسن خانجهانی، مستند سیاسی برگزیده جشنواره سینما حقیقت و کاندیدای جشنواره فجر، مستندی بیطرف و جذاب است که به انتخابات مجلس در یکی از حوزههای انتخابیه ایران میپردازد.
با وجود سادگی موضوع در نگاه نخست، این مستند حداکثر دستاورد ممکن برای موضوعش را به ارمغان آورده و حتی بیشتر از آن به لایههای اجتماعی و فرهنگی و رویکردهای مردم پرداخته است.
دوربین مستندساز در مدت محدود چند روزه، تبلیغات کاندیداهای مجلس و فعالیتهای انتخاباتی آنها را در این حوزه دنبال میکند و علاوه بر ضبط حوادث مستند، شخصیت اجتماعی کاندیداها و مهمتر از آن ویژگیهای فرهنگی-انتخاباتی و رویکرد مردم منطقه را در روند انتخابات و پس از اعلام نتیجه آرا، نمایش میدهد.
نکته مهم این مستند، نمایش تمام و کمال رفتار و اخلاق انتخاباتی در بافتی کوچک است که به شدت مشابه و نمایانگر بافت بزرگ کشوری به نظر میرسد؛ اینکه این واحد کشوری به نمایش درآمده مجموعهای از آن چیزی است که غالباً از کاندیداها و رایدهندهها در طی سالیان مختلف، شنیدهایم و میشنویم. دیدگاههای مردم، شیوههای تبلیغ و مدیریت تبلیغی، نگاه کاندیداها به انتخابات و جایگاه و اثرشان، گفتوگوها، مجادلهها و ارزشگذاریها، به شدت عمومی، باورپذیر و منطبق با واقعیت است و به همین سبب با اینکه این مستند مانند بسیاری از مستندها در پی غنای فرم نبوده است، اما به خاطر ویژگی ذکرشده و همچنین با وجود محدودیتهای زمانی، مکانی و فرهنگی، اثری ماندنی و مهم در سینمای مستند ماست.
اشکالات کوچک تصویربرداری که قطعاً به خاطر شتابزدگی ناشی از محدودیتهای یک مستند واقعی است که اتفاقاتش قابل بازسازی نیستند و همچنین نبودن بعضی صحنهها مثل صفهای رایگیری و مانند آنکه ناشی از محدودیتهای مجوزی و شاید فرهنگی است، کاملاً قابل اغماض است.
ارجاعات طبیعی و بجا مثل تراکتهای رنگارنگ انتخاباتی بر زمین گلآلود چشم به راه تعمیر، گاو چشمبستهای که برای قربانی شدن کشیده میشود تا غذای تبلیغاتی را تامین کند، نمای دستهای زنان بومی که از منفذی کوچک برای گرفتن غدا دراز شدهاند، کارناوال تبلیغاتی ماشینهای شاسی بلند در جادههای همیشه خاکی و نمای عبور مرغی در پس زمینه جماعت تبلیغاتی و به مدد آن نمایش کل روستا از زاویه شاید تنها خیابان اصلی!... به کار بیان مستندنگار آمده و موفق عمل کرده است.
نکته ویژه در مردمشناسی این منطقه در سکانسهای مصاحبه با چوپان برجسته شده است. با وجود رویکردهای فرهنگی کاملاً معمولی و قابل انتظار طرفداران کاندیداها، چوپانهای مورد مصاحبه مخصوصا چوپانی که در بیابان دامداری میکند نگاه روشن و شفافی به انتخابات دارد او کلان نگرانه تحلیل میکند و استنتاجش به شکل حیرت آوری شعور و بینش سیاسی او را به نمایش میگذارد. مصاحبههای دیگر هم با اینکه کاملاً سریع، خبری و بدون برنامه ریزی به نظر میرسند و در عین صداقت به مثابه نوعی کار تحقیقی در حوزه مردم نگاری است. واکنش طرفداران کاندیداها قبل و بعد از پیروزی، نگاه کاندیداها به یکدیگر، نگاه کاندیداها به خودشان و نوع تمجید و تحلیل ارجحیتشان بر دیگری، شعرخوانی شاعران قبل و بعد از پیروزی انتخاباتی، کاملاً دیدنی و تفکربرانگیز است. مستند خانجهانی یک جامعهشناسی همگانی بصری شیرین و تلخ و بیتکلف است که در عین بیطرفی الگویی خوب و الهام بخش برای مستندسازانی است که در مستندنگاری به مردم و واقعیت موجود بیشتر از آرا و ذهنیات خود تکیه میکنند و این راستی با وجود همه کاستیهایی که وجود دارد و رشد هر روزه سینما و پیچیدهتر شدنش، آن را اجتنابناپذیر میکند، موجب خلق مستندی جذاب و موفق میشود که میتواند مخاطبان و حتی منتقدان را راضی کند!
- این یادداشت ابتدا در ماهنامهی فیلم نگار منتشر شده است.