دیشب در جلسهی عمومی انجمن مستندسازان سینمای ایران در ساختمان شماره یک خانه سینما انتخابات برگزار شد. گزارش عملکرد هیئت مدیرهی پیشین شنیده شد و به سلامتی، هیئت مدیرهی تازه انتخاب شد. کارت عضویتمان را هم که به آرم خانه سینما مزین بود دادند دستمان و انگار نه انگار که شمقدری و سجادپوری آمدهاند و رفتهاند. موقع صرف چای و شیرینی در حیاط خانه سینما اما بوی شورجه هنوز میآمد و حرف از گفتگویش با فرشته طائرپور در خبرگزاری فارس در ۱۶ آذر ۹۲ بود.
شورجه: ما «اطلاعات دقیق» داریم، مدرک داریم در این زمینه، بنده تمام این مدارک را کامل خواندهام.
طائرپور: چه مدرکی؟ کدام اطلاعات؟ اول که گفتند آن مستندسازهای خانه سینما که دستگیر کردیم جاسوس بیبی سی بودند، ولی بعد همهشان تبرئه و آزاد شدند.
شورجه: خوب قرار که نبود تا صد سال در زندان بمانند. بالاخره که باید آزاد میشدند...
طائرپور: ولی تاثیرات آن تهمت بیاساسی که به آنها زده شد، جای خودش باقی ماند...
شورجه: تهمت نبود واقعیت بود، مدارک اینجاسوسی موجود است...
طائرپور: یعنی چه مدارک جاسوسی موجود است؟ چه کسی این اجازه را به شما داده که به این راحتی به سینماگران تهمت بزنید؟ اگر مدرکی دارید چرا منتشر نمیکنید؟
شورجه: شما دوست دارید منتشر کنیم؟
در حیاط خانه سینما دوستی از شکایت رسمی از شورجه حرف میزد و همکاری از تحریم ارشاد تا زمان حضور او در اداره صدور پروانه. همکاران دیگری هم کتبا نفرین نامه نوشتهاند و بعد از فحشهای آبدار، از شورجه خواستهاند تا اگر مرد است اسناد و مدارک را منتشر کند... اما همکاران ما خواهان انتشار چه اسنادی هستند؟ میشود حدس زد مدارکی که شورجه دیده و سند جاسوسی انگاشته چیست؛ نظر شورجه که مهم نیست، مهم این است که این مدارک از قضا همانطور که او توصیفش میکنند جایی وجود دارند و هنوز به آنها مراجعه و استناد میشود. صفحاتی که اغلب وسط بزن بزن و در فضا و دورانی پرتنش مرقوم شدهاند و پیش از کارشناسی دقیق و اساسی مورد قضاوت قرار گرفتهاند، فعلا شدهاند مهمترین برگهای دفتر زندگی ما و قرار هم نیست بایگانی شوند. هرازگاه خاکشان تکانده میشود و بازخوانی میشوند تا اگر دوباره تقی به توقی خورد و کسی با کسی سر جنگش افتاد، بشوند سند خیانت ما و ما بشویم وجه المبارزهی آنها.
سادهانگارانه است اگر خیال کنیم چون چند نفر از مستندسازان تبرئه شدند، پای آن مدارک مهر باطل خورده و قائله ختم به خیر شده و وقت تسویه حساب رسیده. ولی حالا که مملکت در صلح و صفا و امن و امان است، وقت و فرصت کافی برای کارشناسی دقیقتر و تهیهی آنچه بشود به آن مدرک مستند گفت که هست. نمیدانم آیا سادهانگارانه است اگر میشد امیدوار بود آن «اطلاعات دقیق» بجای بازخوانی، بازنویسی شوند و حتی عندالزوم دوباره گردآوری شوند تا اگر دوباره روزی روزگاری به هر دلیل لازم شد به آنها رجوع شود، درست، قابل استناد و حتی قابل انتشار باشند. خلاصه در جواب سوال آقای شورجه، بنده که اصلا دوست ندارم «اطلاعات دقیق» ایشان را بخوانم. اطلاعات دقیقتر اگر تهیه شد، حتما بدهند تا همه بخوانیم.