سینمای مستند و ارشاد دولت دهم

[ مرتضی شاملی ]

سینمای مستند ایران از ابتدای انقلاب با چالش های جدی رو به رو بوده است. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم از عمده ترین این چالش ها مقوله ی شناسایی سینمای مستند است توسط سیاستگذاران فرهنگی و سینمایی کشور. بودند کسانی که داعیه دار و عهده دار سیاست های سینمایی کشور بودند اما سینما را فقط سینمای اکران می دانستند و خانه سینما را فقط متعلق به اصناف مخصوص سینمای اکران. بعضی از آنها (بماند که بعد کوتاه آمدند و سر خم کردند) حتی نمی خواستند قبول کنند یا صلاح شان نبود قبول کنند که سینمای مستند هم سینماست، سینمای مستند ایران تا امروز راه سختی را برای تثبیت و حقانیت خود طی کرده است و گویا هنوز هم باید طی کند.
چند روز قبل از رای اعتماد مجلس به وزرای دولت دهم، مدیرعامل و برخی از اعضای خانه ی سینما طی نشستی با آقای سید محمد حسینی وزیر فعلی فرهنگ و ارشاد، نامه یی به او تسلیم کردند حاوی شش سرفصل که در سرفصل چهارم آن، انحلال چند مرکز و بنیاد از جمله "مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی" درخواست شده بود. چند روز بعد انجمن های"مستندسازان سینمای ایران" و "تهیه کنندگان سینمای مستند" که هر دو از صنوف خانه ی سینما هستند و قاعدتاً باید در جریان تصمیمات خانه ی سینما، خصوصاً در امر سینمای مستند باشند، در بیانیه یی با تاکید بر انتقادهای اساسی شان به چگونگی نقش دولت در سینمای مستند، پیشنهاد مدیریت خانه ی سینما برای انحلال مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی را مطرح کردند و آن را به ضرر سینمای مستند و باعث نگرانی مستندسازان دانستند.
با وجود این در دفاعیات آقای حسینی برای کسب رای اعتماد می شد به نوعی تاثیر توصیه های مدیرعامل خانه ی سینما را دید. هرچند وزیر پیشنهادی در سخنانش پیرامون سینما، به حذف هیچ مرکز و بنیادی از جمله مرکز گسترش سینمای مستند اشاره نکرد. اما به کلیاتی پرداخت که هیچ اثر و خبری از سینمای مستند در آنها نبود؛ "معرفی هرچه بیشتر و ارتقای سینمای ملی و افزایش سهم سینمای ملی، حمایت از تولید محصولات سینمایی ارزشمند با مشارکت نخبگان این حوزه، پیگیری طرح جامع سینماها، تاسیس شهرک سینمایی و تلویزیونی، حمایت همه جانبه از سینمای کودک و نوجوان، حمایت ویژه از تولیدات فاخر با توجه به هویت ایرانی و اسلامی، حمایت از ساخت بازی های رایانه یی سالم و انیمیشن و بسط و توسعه آن برای معرفی هرچه بهتر اسطوره های ایرانی." چنانچه می بینید، دریغ از یک کلمه در سخنان آقای حسینی که به طریقی ذهن را متوجه چیزی به نام سینمای مستند کند، مگر این که سعی کنیم به خودمان بقبولانیم که منظور آقای حسینی از سینمای ملی- که چند بار هم به آن اشاره می کند- به نحوی شامل سینمای مستند هم می شود که البته من شک دارم، سینما- با سابقه یی که من از تلقی آقایان از این کلمه دارم- یعنی همان سینمای اکران و گیشه. اما سینمای مستند؟ واقعیت این است که "سینمای مستند" در این کشور هنوز که هنوز است سینمایی است ثانوی. علت اصلی این مساله هم خصلتی است که در ذات سینمای مستند است؛ چالشگری و حقیقت یابی. و این چیزی است که به مذاق همه خوش نمی آید. اگر غیر از این بود مسلماً به نحو شایسته تری با سینمای مستند برخورد می شد و این امری است که در نهایت و به ناگزیر روزی صورت می گیرد و حتماً به نفع توسعه کشور در زمینه های مختلف خواهد بود. 

 

منبع: روزنامه اعتماد  | تاريخ: 1388/07/26
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد