در ستایش زندگی روزمره
نگاهی به مستند زندگی در یک روز

[ عطیه عطارزاده ]

زندگی در یک روز (کارگردان: کوین مک دانلد، تهیه کننده: ریدلی اسکات، به کمک یوتیوب و شبکه‌ی نشنال جیوگرافی)؛ مستندی۹۵ دقیقه‌ای است که با استفاده از فیلم‌های ویدیویی شخصی که توسط مردم عادی از زندگی روزمره‌شان در تاریخ ۲۴ جولای سال ۲۰۱۰ گرفته و در یوتیوب آپلود شده، ساخته شده است.
کلیپ‌های مورد استفاده در این فیلم از میان ۸۰۰۰۰ ویدیو با زمان ۴۵۰۰ ساعت که از ۱۹۲ کشور مختلف به دست آمده، انتخاب و کنارهم گذاشته شده‌اند. فیلم نهایی اول بار در ژانویه ۲۰۱۱ در جشنواده ساندنس اکران شد و در اکتبر‌‌‌ همان سال از سوی شبکه‌ی youtube برای دیدعموم به صورت مجانی بر روی این وبسایت قرار گرفت. (۱)
کوین مک دانلد در مورد تکیه‌ی ساختار روایی فیلم بر یک روز اظهار می‌دارد که این انتخاب به این دلیل انجام گرفته که درواقع یک روز به شکلی پایه‌ای‌ترین واحد ساختاری زمانی زندگی آدمی است. انتخاب روز ۲۴ جولای نیز بر این اساس انجام گرفته که این روز اولین یکشنبه‌ی پس از جام جهانی ۲۰۱۰ بوده و مردم درآن فراق کافی برای پرداختن به فیلم را داشته‌اند. (۴)
زندگی در یک روز از نیمه شب (اولین ساعت روز ۲۴ جولای) آغاز می‌شود و زندگی انسان‌ها را بر اساس پیش رفتن زمان، ساعت به ساعت به تصویر می‌کشد. از بیدارشدن، شستن دست وصورت و صبحانه خوردن گرفته تا تفریحات و ورزش‌های مختلف، ازعبادات تا مراسم عروسی و جشن‌های مختلف؛ از تولد تا مرگ، از تهیه‌ی غذا تا طبخ و خوردن آن، از اولین تجارب عاشقانه تا تجربه‌ی زوج‌های ۷۰ ساله، از ترس‌ها و اشک‌ها و جنگ‌ها و ویرانی‌ها تا وصف عشق و شادی و حیات، همه و همه موضوعاتی است که در این فیلم توسط مردم این کره‌ی خاکی روایت می‌شود.
برای تولید این فیلم، مک دانلد از طریق یوتیوب، وب‌سایت‌ها، روزنامه‌ها و سایر رسانه‌های جمعی از مردم جهان خواست تا در روز ۲۴ جولای ۲۰۱۰ از زندگی خود فیلم بگیرند. او همچنین در کنار توضیح پروژه و نحوه‌ی تولید و ارسال آثار، سوالاتی نظیر چه چیزهایی را دوست دارید؟ از چه چیزهایی می‌ترسید؟ و سوالاتی از این دست را برای مخاطبان خود مطرح ساخت تا در فیلمشان بدان‌ها پاسخ گویند. به گفته‌ی فیلمساز ۷۵درصد این فیلم برگرفته ازکلیپ‌های آپلود شده در اینترنت و بقیه‌ی آن حاصل فرستادن ۴۰۰ دوربین به بخش‌های مختلف جهان برای گرفتن تصاویری از مناطق مختلف ـ ونه فقط کشورهای پیشرفته ـ بود. (۳)
پس از گردآوری تمامی فیلم‌ها، تعدادی مشاهده‌گر/ محقق که غالبا از دانشجویان سینما بودند، به مشاهده و دسته‌بندی فیلم‌ها براساس موضوع و کیفیت پرداختند و به آن‌ها بین یک تا پنج ستاره دادند. این درحالی بود که مک دانلد به همراه تدوینگرش جو واکر و گروه تولید کار شکل دادن به ساختار روایی فیلم را آغاز کرده بودند. نظم بخشیدن و شکل دادن به انبوه کلیپ‌های موجود، بزرگ‌ترین چالش تولید این فیلم بوده است. (۳) به گفته‌ی جو واکر؛ زندگی دریک روز می‌توانست میلیون‌ها شکل و روایت وریتم داشته باشد. واکر برای تدوین این فیلم آن‌را به چندین قسمت موضوعی تقسیم کرد و پس از شکل دادن به هر قسمت به ایجاد رابطه میان این بخش‌ها پرداخت. در این میان موسیقی فیلم که توسط هری گرگسون ویلیامز ساخته شد، در ایجاد وحدت و پیشبرد روایت نقش بسیار مهمی ایفا کرده است.
زندگی در یک روز در واقع تلاشی برای روایت زندگی بشر است بر این کره‌ی خاکی. نشانی از این حقیقت که آدمی با فرهنگ‌ها و موقعیت‌های فرهنگی، جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی مختلف در سرتاسرکره‌ی زمین با ویژگی‌های اصلی مشابه، عادات، دغدغه‌ها، افکار و رفتار کمابیش یکسان زندگی می‌کند. این فیلم مرثیه‌ای است در ستایش زندگی؛ تلاشی برای ثبت یک روز از زندگی بر کره‌ی زمین توسط ساکنانش. این مستند دارای ویژگی‌ها و جنبه‌های منحصر به فردی است که برای توضیح و تحلیل هر یک مطالعه‌ای مبسوط و جداگانه لازم است. برای مثال موضوعاتی چون زندگی روزمره و ثبت و نمایش آن در سینمای مستند، روایت مستقیم و قراردادن دوربین در دستان سوژه (آماتور) برای روایت شخصی زندگی خود، قدرت اینترنت در شکل دادن به سینمای مستند و ارایه‌ی روایت‌های جهانی و مباحثی از این دست تنها بخشی از موضوعات قابل طرح در رابطه با این فیلم در حوزه‌ی سینمای مستند هستند.
وقتی از مک دانلد در مورد ایده‌ی شکل گرفتن این فیلم می‌پرسند، می‌گوید که او همواره به دنبال آن است که به مخاطب چیزی جدید ارایه دهد، چیزی که پیش‌تر در زندگی ندیده باشد. این تجربه حس یا موضوعی جدید شامل خود او نیز می‌شود. در واقع مک دانلد معتقد است چیزی که شما را یک فیلمساز نگه می‌دارد، تجربه‌ی چیزی است که ممکن است به شکست بینجامد. با این حساب، زندگی در یک روز نیز برای مک دانلد تجربه‌ای پرخطر بوده است. او خود را به دست این خطر سپرده که دوربین را در دست سوژه‌ی کاملا آماتور بسپارد و منتظر نتیجه‌ای که می‌توانسته هیچ باشد بماند. مک دانلد اما ایده‌ی کلی این مستند را از مستندساز محبوبش، همفری جنینگر بریتانیایی گرفته است. جنینگز که برای مستندهای شاعرانه‌اش در مورد انگلستان در طول جنگ جهانی دوم همچون به بریتانیا گوش دهید و یا خاطرات تیموتی شهرت دارد، از جمله پایه‌گذاران جنبش مشاهده جمعی در دهه‌ی ۹۰ بود. در این حرکت از حدود ۵۰۰ مشاهده‌گر خواسته شد که به مشاهده‌ی زندگی عادی مردم بریتانیا بپردازند و مسایل مختلف مربوط به زندگی آن‌ها، از کارهای روزمره تا عقاید و مسایل فکری را یادداشت کنند؛ آن‌ها همچنین برای تحقیقات خود از سوالات بسیار ساده‌ای مثل این‌که چه چیزی را دوست دارید و سوالاتی از این دست استفاده می‌کردند. این تحقیق وسیع پس از جنگ جهانی در شکل دادن به ساختار حکومتی انگلستان به شدت مورد استفاده قرار گرفت. کوین مک دانلد با الهام از این آرشیو که اکنون در کتابخانه‌ی دانشگاه ساسکس انگلستان موجود است، طرح مستندی با ویژگی‌های مشابه را ارایه داد. (۴)
او زندگی در یک روز را بسیار شبیه به این آرشیو می‌داند و می‌گوید: "زندگی در یک روز موقعیتی شگفت‌آور برای شنیدن صداهای مردم عادی‌ای بود که جهان را همان‌طور که می‌دیدند توصیف می‌کردند و به ما درباره‌ی ترس‌ها وعشق‌هایشان می‌گفتند. من می‌دانستم که نتیجه‌ی این کار چیز جالبی درمورد این‌که ما به عنوان یک نوع موجود زنده چه هستیم را نشان می‌دهد اما هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که نتیجه‌ی کار تا این اندازه می‌تواند تاثربرانگیز باشد و عواطفمان را برانگیزاند."
این نگاه تا حدی چشم‌چرانه به زندگی روزمره‌ی دیگران (البته در این فیلم بواسطه‌ی گذاردن دوربین در دست خود سوژه، معنای نگاه خیره‌ی لورا مالوی نیز تغییر کرده و به چالش کشیده می‌شود)، همواره در طول تاریخ سینمای مستند و از‌‌ همان اولین روزهای شکل‌گیری آن مورد توجه کارگردانان و از عوامل جذابیت این سینما برای مخاطبان بوده است. اولین فیلم‌های تاریخ سینما که خود اولین آثار سینمای مستند محسوب می‌شوند، یعنی آثار برادران لومیر، فیلم‌هایی بسیار ساده هستند که تنها به ضبط همین زندگی عادی و روزمره می‌پردازند: فیلم‌هایی همچون غذادادن مادر به کودک، خروج کارگران از کارخانه و آثاری از این دست. اما رفته رفته با توسعه‌ی صنعت سینما، دوربین‌های برادران لومیر نیز از حیطه‌ی جغرافیایی شهرهای آن‌ها فرا‌تر رفته و به ثبت زندگی در نقاط دیگر جهان و پخش آن برای مردمی که در جغرافیایی دیگر می‌زیستند پرداخت. این عمل همزمان برای مخاطب دو کارکرد داشت: یکی آن‌که او را با امر ناشناخته و زندگی‌هایی که از حد توان دیداری او خارج بود آشنا می‌ساخت و دوم آن‌که با نشان دادن ویژگی‌های مشترک، درعین تصویر تفاوت‌های فرهنگی واقلیمی واقتصادی، او را از دنیای کوچک خود خارج کرده وبه گستره‌ی حیات بشری پیوند می‌زد. این نگاه که در ذات سینمای مستند وجود دارد، در طول تاریخ توسعه یافت و در کشورهای مختلف و در دستان فیلمسازان گوناگون آثار مختلفی را شکل بخشید. در واقع سینمای مستند با گرایش مردم‌شناسانه یا‌‌‌ همان مردم‌شناسی بصری با مدیوم سینما، فرزند همین نگاه و تخصصی شدن همین ویژگی سینمای مستند است. اما زندگی در یک روز نیز وامدار این نگاه اساسی جهان مستند است؛ وامدار میل بشر به مشاهده‌ی زندگی‌های دیگر و همچنین وامدار میل او به ثبت زندگی خود در گستره‌ی بی‌پایان زمان. ۸۰۰۰ کلیپ ارسالی به صفحه‌ی اینترنتی این فیلم (با توجه به انبوه کسانی که به دلایل متفاوت به اینترنت دسترسی نداشته و یا اصلا از چنین فراخوانی مطلع نشده‌اند) در یک روز، دلیل خوبی برای این مدعاست که بشر برای جاودانه کردن خود و لحظات زندگی خود دست به چه کار‌ها که نمی‌زند! در واقع آخرین کلیپ فیلم نیز که درآن دختر جوانی درمقابل دوربین خود اعتراف می‌کند که زندگیش هیچ چیز خاصی برای ثبت با دوربین ندارد اما او فقط می‌خواهد بگوید که هست، همین بودن را دوست دارد و می‌خواهد آن‌را ثبت کرده و نشان دهد، خود تاکیدی است بر همین میل به جاودانگی.
از سوی دیگر تماشای این فیلم بیش از هر میل دیگری، پاسخگوی‌‌‌ همان میل آغازین آدمی به دیدن ناشناخته هاست: دیدن لحظاتی از زندگی یک انقلابی، جواب رد شنیدن پسری جوان، لحظه‌ی مشاجره‌ی یک زن و مرد، لحظه اعتراف به ترس‌ها وشکست‌ها و سایر لحظات شخصی‌ای که در زندگی عادی امکان مشاهده‌ی آن‌ها وجود ندارد. به قول آدام استرنبرگ، نویسنده‌ی نیویورک تایمز به یادماندنی‌ترین لحظات این فیلم لحظات غیرقابل انتظار شخصی است. این فیلم سعی دارد تا داستان یک سیاره را بگوید اما این حس آسیب پذیری این لحظات به شدت خصوصی است که به عنوان بخشی از هدفی بزرگ‌تر، تامل و درنگ مخاطب را برمی انگیزاند. (۳)
اما علاوه بر روایت زندگی روزمره، آن‌چه این مستند را خاص و یگانه می‌کند، روایت زندگی روزمره از نگاه خود سوژه است. در واقع چنان‌چه مک دانلد می‌گوید او امیدوار بوده که با این فیلم، امکانات و پتانسیل‌های فیلم‌های ساخته شده توسط سوژه بهتر درک شود. درواقع قدرت زندگی در یک روز نه در ارایه‌ی تصاویری از زندگی، بلکه در نشان دادن لحظاتی ناب و بسیار شخصی از آن است که تنها با استفاده از تکنیک سوژه ـ فیلمبردار قابلیت دستیابی به آن وجود داشته است. این‌که زنی زمانی‌که از ترس حرف می‌زند، هیکل فربه و بدشکل خود را نشان دهد و بی‌مهابا بگوید که: این است چیزی که من از آن می‌ترسم، یا این‌که شخصی دیگر در مقابل دوربین اشک بریزد و به ترس خود از تنهایی اعتراف کند و یا این‌که فردی ملاقات عاشقانه‌اش را نشانمان بدهد ودر لحظه‌ای که از کسی که دوست می‌داشته جواب ردشنیده به دوربین نگاه کند و شکستش را با تلخی برای ما (مخاطب فرضی او که تمام دیگری‌ها هستند) بازگوید، تنها به مدد گذاشتن بار فیلم بر شانه‌های خود سوژه امکان پذیر شده است. درواقع این حد از نزدیک شدن که همواره در فراخوان‌های پیش از شروع کار نیز توسط کارگردان و تدوین‌گر مورد تاکید قرار می‌گرفته، قدرتمند‌ترین شاخصه‌ی روایت این فیلم است. در این فراخوان‌ها همواره تاکید بر ثبت لحظات واقعی و تلاش برای خود بودن و پرهیز از مصنوعی شدن بوده و بر این مسئله که ویژگی‌های تکنیکی به هیچ وجه به اندازه‌ی وفاداری به واقعیت فردی اهمیت ندارد تاکید می‌شده است.
البته دراین میان نمی‌توان نقش فوق‌العاده‌ی اینترنت و یوتیوب را نیز درساخت فیلم و شکل دادن به زیبایی‌شناسی آن نادیده گرفت. درواقع زندگی در یک روز روایت زندگی مردم در کره‌ی زمین در قرن بیست ویکم است اما نه تنها به دلیل آن‌چه در محتوای فیلم وجود دارد، بلکه همچنین به دلیل تکیه بر تکنیک ساخت و روش گردآوری مصالحش.
زندگی در یک روز مستندی است که در صورت نبود اینترنت به هیچ وجه امکان ساخته شدن نداشت. همچنین این فیلم پس از اکران جشنواره‌ای به صورت مجانی در شبکه‌ی یوتیوب قرار گرفت و بدین ترتیب محصول حرفه‌ای یکی از بر‌ترین کارگردانان سینمای حرفه‌ای جهان را به فضای مستندهای مستقل اینترنتی وارد ساخت. از این رو زندگی در یک روز را می‌توان ازجمله بهترین نمونه‌های موجود در نشان دادن امکانات اینترنت درایجاد یک فرهنگ جدید جهانی و نیز در معرفی پتانسیل‌های این تکنولوژی در توسعه‌ی مرزهای سینمای مستند و ارائه‌ی تعاریف جدید از سینمای مستند اینترنتی یا آنلاین نیز دانست.

منابع:

[۱] Macdonald، Kevin، «Life in a Day | Kevin Macdonald» (http: / / www. smh. com. au/ entertainment/ movies/
turning-the-web-into-a-worldwide-wonder-۲۰۱۱۰۱۲۷-۱a۶qt. html). Smh. com. au. ۲۰۱۰-۰۷-۲۴، Retrieved Feb۱۱، ۲۰۱۲.
 [۲] Macdonald، Kevin، «Life in a Day: Around the world in ۸۰، ۰۰۰ clips» (http: / / www. guardian. co. uk/ film/ ۲۰۱۱/ jun/ ۰۷/ (life-in-a-day-macdonald) (WebCite archive (http: / / www. webcitation. org/ ۶۶SKgjlnO)}، The Guardian، Retrieved Feb ۷، ۲۰۱۲.
 [۳] Sternbergh، Adam، «Around the World in One Day» (http: / / www. nytimes. com/ ۲۰۱۱/ ۰۷/ ۲۴/ magazine/
around-the-world-in-one-day-on-youtube. html) (WebCite archive (http: / / www. webcitation. org/ ۶۰oh۹OFTa))، The New York Times، Retrieved Feb ۸، ۲۰۱۲.
 [۴] Watercutter، Angela، «Life in a Day Distills ۴، ۵۰۰ Hours of Intimate Video Into Urgent Documentary» (http: / / www. wired. com/underwire/ ۲۰۱۱/ ۰۷/ life-in-a-day-interviews/ all/ ۱) (WebCite archive (http: / / www. webcitation. org/ ۶۱۸iCAaQF))، Wired magazine، Retrieved feb ۸، ۲۰۱۲.


در همین زمینه:
نمایش فیلم در یوتیوب
ویدیویی از مک دانلد در آرشیو دانشگاه ساسکس
ویدیوی جوواکر در مورد ساخت یک روز از زندگی
ویدیوی مک دانلد در مورد دعوت به ساخت فیلم

منبع: رای ُبن مستند | تاريخ: 1391/01/23
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد