خاکسترهای داوودیه، یک مستند گزارشی درباره ی کشتار و به آتش کشیدن"دیوید کوروش"و هوادارانش بود که اخیراً از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد. آن رخداد که در جهان بازتاب وسیعی داشت، در دوران کلینتون رخ داده بود. با این مستند، مخاطبانش، برخوردهای مختلفی کرده اند تا جایی که من می توانم تصور کنم و در جریان داوری ها بوده ام، کلاً چنین واکنش هایی بروز کرده است:
1- باز سیمای جمهوری اسلامی، پته دشمن را به آب انداخت و خود را توجیه کرد. اما این بار رویداد، زنده نیست و مربوط به گذشته ای سپری شده است و چون منتقدان آن را با مسائل مبتلا به و تازه ی ما مقایسه می کنند، به عوض تاثیر مثبت، اثر منفی می نهد و حتی مقاومتی به زیان قربانیان جهت باور کردن روایت مستند پدید می آید.
2- خاکسترهای داوودیه مهم نیست که از چه کانال و چه کشوری به نمایش درآمده، به عنوان یک سند زنده و انکارناپذیر گویای خشونت نظام حاکم بر آمریکاست که مدعی لیبرالیسم، دموکراسی و حقوق بشر است، از این نظر آگاهی بخش و افشاکننده دروغ های جمهوریخواهان و دموکرات ها به یک میزان بوده است.
3- نباید به خاکستر داوودیه، با دیدگاه سیاسی برخورد کرد و سیاست زدگی در نقد فرهنگ و هنر سیاست ارگان هایی است که قادر به تحمل دیدگاه آزادانه آفریننده اثر و نقد خود متن نیستند. خاکستر داوودیه را باید با متر و معیار مستند گزارشی سنجید که اتفاقاً نمره خوبی می گیرد.
4 - چگونه می توان یک مستند سیاسی را بدون زاویه ی دید سیاسی و سنجش سیاست مستند بررسی کرد؟ این تفکر، یک دگماتیزم یاوه ی فرمالیستی است. اتفاقاً اهمیت خاکسترهای داوودیه نشان دادن سرشت خشونت بار قدرت در جهان معاصر ولو در مدعی ترین دموکراسی های سرمایه داری است و منتقد کاری به دعوای جمهوری اسلامی و آمریکا نباید داشته باشد.
بدیهی است واکنش تماشاگران محدود به همین چهار مورد نبوده است. هر یک از این داوری ها چیزی از حقیقت را در خود نهان دارند ولیکن به عنوان یک مستندساز، یک تماشاگر و یک منتقد سینمای مستند، باید بگویم برای من بیش از هر چیز، زاویه سینمای مستند اهمیت داشت است.
3- یعنی:
1- خاکسترهای داوودیه مبین اهمیت انکارناپذیر تصویر مستند و ناممکنی حذف تصویر مستند است.
2- خاکسترهای داوودیه نشان می دهد چشم مستند، افشاگر است و دیگر نمی توان ولو چون سی سال پیش، بسیاری از رخدادهای هولناک سیاستمداران و قدرت ها را از نگاه مستند پنهان داشت.
3- این فیلم جداگانه باید نقد شود. مثلاً باید مشخص شود وقتی یک لحن تبلیغی، صدای یک سویه ای را پخش می کند و صدای طرف مقابل حذف می شود، این امر به زیان خود قربانیان و افشای ماجرای هولناک خواهد بود.
4- مهمتر از همه نمایش این فیلم در شبکه ملی سیمای جمهوری اسلامی چنین پرسشی را پیش می آورد: آیا تصاویر مستند آگاهی بخش در مورد خشونت دیگران تنها دیدنی است؟ یا کمترین نشان راستی و عقلانیت و تمایل به نفی زشتی ها حکم می کند بیشتر و پیش تر از آن ما خواستار نمایش زشتی های خود برای ریشه برافکندن شان باشیم؟