فیلم مستند «گزارشی درباره مینا» به کارگردانی کاوه مظاهری روایتگر زندگی زنی بیخانمان و معتاد به مواد مخدر است. فیلم، گزارشی از فرایند روزمرگی زنی ارائه میدهد که علیرغم دشواریهای وضعیت خاصش هنوز میکوشد تا پیوندش را با جهان اجتماعی حفظ کند. این مستند، در سیزده روز نوروز فیلمبرداری شده تا گویای این واقعیت باشد که در میان شادی، دیدوبازدید و سفرهای دورهای مردم تهران، زنی به نام «مینا» در قطعهای از زمین این شهر فراموششده است.
«گزارشی درباره مینا»، مستندی اجتماعی است که در آن انواع مسائل و انحرافات اجتماعی نمایش داده میشود؛ اما در کلیت فیلم دو مسئله عمده «اعتیاد به مواد مخدر» و «بیخانمانی» قابلتوجه است که در ادامه با رویکردی جامعهشناسانه موردبررسی قرار میگیرد.
این مستند که تاکنون در جشنواره سینماحقیقت و جشن خانه سینما به نمایش درآمده، به عنوان تنها نماینده ایران در جشنواره معتبر یاماگاتای ژاپن (۱۶ تا ۲۳ مهرماه) و در بخش «جریان جدید آسیا» به نمایش درآمد و مورد تقدیر ویژه هیئت داوران قرار گرفت.
«آنومی(۱)»، انحراف اجتماعی و اعتیاد به مواد مخدر
اعتیاد یکی از چالشها و مسائل اجتماعی مهم در جهان و جامعهی ایران به شمار میرود؛ ازاینروی در مطالعات جامعهشناختی جایگاه ویژهای دارد و نظریههای متعددی پیرامون چرایی، چگونگی و آسیبهای آن مطرحشده است.
«آنومی» یکی از مهمترین نظریههای جامعهشناختی در حوزه مسائل اجتماعی است. نخستین بار «امیل دورکیم(۲)» آنومی را وارد جامعهشناسی کرد و سپس «رابرت مرتن(۳)» آن را در مطالعه انحرافات اجتماعی گسترش داد. در نظریه آنومی «رابرت مرتن»، دو عنصر مهم به نام «اهداف» و «وسایل» دستیابی به آن اهداف موردتوجه است.
اهداف یعنی منظورها و علاقههایی که بهوسیله فرهنگ جامعه تعریف و تعیینشده و برای همه اعضای جامعه یا بخشهایی از آن بهصورت هدفهایی مشروع درآمده است. وسایل نیز شیوههای پذیرفتنی رسیدن به این اهداف را تعیین، تنظیم و نظارت میکند (کوثری، ۱۳۸۲: ۱۹)؛ بنابراین مفهوم «آنومی»، به فشاری اطلاق میشود که وقتی هنجارهای پذیرفتهشده (اهداف) با واقعیت اجتماعی (وسایل) در ستیزند، بر رفتار افراد وارد میآید (گیدنز، ۱۳۸۷: ۱۵۹).
«مرتن» واکنش افراد جامعه در انطباق اهداف و وسایل را در پنج مقوله همنوایی(۴)، نوآوری(۵)، تشریفات پرستی(۶)، عقبنشینی (انزواطلبی)(۷) و طغیان(۸) بخشبندی کرده است (رک شیخاوندی،۱۳۸۶: ۹۸). به نظر وی در این پنج واکنش، عقبنشینی یا انزواطلبی، انطباقی است که افراد معتاد به مواد مخدر برمیگزینند. در شیوه انزواطلبی، افراد به دلیل ناموفق بودن خود در دسترسی به اهداف میکوشند که خود را از جامعه دور نگهدارند؛ بنابراین نه اهداف و نه وسایل را میپذیرند. آنها گوشهگیر و منزوی هستند و معمولاً به مواد مخدر و الکل پناه میبرند. چنین افرادی در جامعه هستند اما از آن نیستند و از نظر جامعهشناسی بیگانههایی واقعی را تشکیل میدهند (کوثری،۱۳۸۲: ۲۱).
در فیلم «گزارشی درباره مینا» نیز «مینا» بهعنوان فردی معتاد به مواد مخدر در انطباق عقبنشینی و انزواطلبی جای میگیرد. منش و سبک زندگی وی نیز گویای چنین رویکردی است. او در خرابهای بهدوراز اجتماع زندگی میکند و توجه چندانی به اتفاقات دنیای اطرافش ندارد. خانهای خیالی برای خودساخته که دیوار ندارد، ولی به تصور وی دارای حرمت و چهارچوبی است.
شخصیت منزوی «مینا» بیش از هر زمان درصحنههایی نمایان میشود که صدای رادیو پخش میشود. در چند باری که گویندههای رادیو درباره فرارسیدن بهار، سفرهای نوروزی و حوادث مطرح روز صحبت میکنند، «مینا» یا خواب است یا بیاعتنا در حال انجام یکی از فعالیتهای روزانهاش؛ بههیچوجه صدای رادیو وارد دنیای ذهنیاش نمیشود که گویی نمادی از جهان اجتماعی و روزمره افراد جامعه است.
با این اوصاف، «مینا» بهعنوان سوژهای که فردیت و هویتی ویژه دارد تفاوتهایی با دیگر معتادان دارد و گاهی از دنیای درونیاش بیرون میآید و میکوشد وفاقش را با جامعه برقرار کند.
راست این است که در فیلم با «مینا»یی آشنا میشویم که در چالش با زنی معتاد و منزوی از یکسو و زنی ساده و اجتماعی از سوی دیگر است.
در ابتدای فیلم وقتی او را میبینیم که در حال جارو کشیدن حیاط، خاکروبی وسایل منزل خیالیاش، رفتن به بازار و خرید سفره هفتسین است؛ در تمام این کنشها زنی ساده و اجتماعی در پیوند با جامعه و سنتهایش است. کسی که میخواهد سوی دیگر خود را از یاد ببرد و مانند مردم شهر، آیین دیرین نوروزی را بهجا آورد. با این اوصاف حادثهای دوباره به او یادآوری میکند که سوی واقعی «مینا» که دیگران آن را میشناسند، کیست؟
حادثه ازاینقرار است که مردی با بنزین، وسایل و سرپناه نایلونی او را به دلیلی نامشخص به آتش میکشد. پسازاین صحنه، دیگر مخاطب، فعالیتی اجتماعی از «مینا» نمیبیند که نشاندهنده تمایلش به حضور در جامعه و بودن میان مردم باشد. درصحنهای که او با ناراحتی و درماندگی درباره آتشسوزی با چند مرد گفتوگو میکند؛ دیگر چهره زنی که پس از خانهتکانی به بازار رفته و با شور و شوق مشغول خرید و چانهزنی برای هفتسین بوده است، دیده نمیشود و یا تا زمانی دیگر به حاشیه رفته است.
به نظر میرسد تناقض میان «مینا»ی اجتماعی ابتدای فیلم و «مینا»ی منزوی پس از حادثه آتشسوزی، میتواند نمادی از چالشهای او در زندگیاش باشد. بدین گونه که او بارها تلاش کرده با وضعیتش بجنگد، آن را از یاد ببرد و با جامعه ارتباط بگیرد؛ ولی اتفاقهایی مانند به آتش کشیدن وسایلش که زاییده وضعیت اعتیاد اوست دوباره موجب عقبنشینی وی و بازگشتش به انزوا شده است.
«بیخانمانی(۹)»، چالشها و آسیبهای آن
«بیخانمانی» مسئلهای اجتماعی و چندجانبه است که به دلایل گوناگونی روی میدهد. بیخانمانهای شهری کسانی هستند که مکانی ثابت، منظم و کافی برای اقامت شبانه ندارند.
ناتوانی در پرداخت اجاره و تامین هزینههای محل سکونت، اعتیاد به مواد مخدر، بیماری و اختلالات ذهنی و روانی، معلولیت و ناتوانیهای جسمانی، فقدان مهارتهای شغلی و گسیختگی از خانواده از عوامل مستقیم موثر بر این پدیده است (رک دغاقله، ۱۳۸۹: ۴۳-۴۲).
نتایج تحقیقات برخی جامعهشناسان نشان میدهد که میان بیخانمانی زنان و نداشتن روابط اجتماعی یا ناکافی، رابطه معناداری وجود دارد. به باور آنها بیخانمانی درنتیجه فرایند افزایش گسیختگی از سازمانهای سنتی و قوانین اجتماعی روی میدهد؛ بنابراین وجود شبکه حمایت اجتماعی مناسب، متغیری کلیدی در پیشگیری از بیخانمانی و بسیاری از نتایج منفی آن است. حمایت اجتماعی در خانواده، داشتن شبکهای از دوستان یا خانواده یا هر دو که فرد هنگام نیاز بتواند به آن تکیه کند میتواند فرایند بیخانمان شدن فرد را متوقف کند (رک علیوردی نیا، ۱۳۸۹: ۳۳-۳۲).
در این فیلم نیز داستان زندگی «مینا» پیش از بیخانمان شدن از همین گسست از شبکه حمایت اجتماعی و نهادهای سنتی (بهعنوان مهمترین عامل بروز پدیده بیخانمانی) حکایت دارد.
او با همسرش (رضا) در منزل پدری «رضا» زندگی میکرد؛ اما یک روز «مینا» از مادر همسر شکایت میکند و همین زمینهای میشود برای اینکه به کمک و راهنمایی یکی از خویشاوندان، جایی بروند که «هیچکس اذیتشان نکند.»
آنها دو سال در خانهای اجارهای با یکدیگر زندگی میکنند تا سرانجام «رضا» براثر حادثهای از دنیا میرود. «مینا» داستان زندگیاش را تا همینجا بازگو میکند؛ ولی میتوان تصور کرد که او پس از مرگ همسر با چه مسائل و مشکلاتی روبهرو شده است. ناتوانی در پرداخت اجاره خانه، تامین هزینههای زندگی، بیسوادی، فقدان مهارتهای شغلی بخشی از چالشهایی است که میتوان برای او متصور شد. همچنین او با تنش و درگیری از خانواده همسرش جداشده است. در نقلقولهای مشاجره رضا و مادرش چنین جملهای از زبان «مینا» بازگو میشود: «به شما چه زن من (مینا) بَده؟ خوبه؟ بیکس و کاره؟...»؛ بنابراین گویا خودش نیز خانوادهای قابلاتکا نداشته و بهطورکلی از داشتن شبکه حمایت خانوادگی، دوستانه و اجتماعی بیبهره بوده است. تمام این عوامل سرانجام مانند زنجیرهای بههمپیوسته زمینه بیسرپناهی و بیخانمان شدن «مینا» را فراهم آوردهاند.
بیخانمانی بهعنوان یکی از مسائل جامعه شهری آسیبها و انحرافات بسیاری به همراه دارد. سوءتغذیه، ابتلا به بیماریهای واگیرداری چون ایدز و هپاتیت، قرار گرفتن در معرض خشونت خیابانی و جرائم شهری تنها بخشی از مخاطرات زندگی یک فرد بیخانمان قلمداد میشود (دغاقله، ۱۳۸۹: ۴۴). همچنین رابطه میان استعمال مواد مخدر و بیخانمانی دوسویه فرض شده است. به این صورت که مصرف مواد مخدر احتمال بیخانمان شدن را افزایش میدهد یا ممکن است پیامد بیخانمانی فرد باشد.
در مستند «گزارشی درباره مینا» باوجوداینکه تصویری از آسیبهای بیخانمانی سوژه نمایش داده نمیشود؛ اما اتفاقهایی چون به آتش کشیدن وسایل «مینا» و دزدی پیاپی از کیف پولش میتواند نمونهای از خشونت و تعرضهایی باشد که «مینا» بهعنوان یک بیخانمان متحمل میشود.
اما آنچه در فیلم، مبهم میماند زمان و دلیل گرایش «مینا» به مواد مخدر است. از همین روی این سوال که او چه زمانی (پیش یا پس از بیخانمانی) معتاد شده است؟ از ناگفتههای فیلم به شمار میرود.
گزارشی درباره مینا
کارگردان و تصویربردار: کاوه مظاهری، تحقیق: فروغ عزیزی، تدوینگر: پویان شعلعه ور، صدابردار: احمد افشار، صداگذار: حسن شبانکاره، عکاس: مریم مجد، طراح پوستر: علی باقری، تهیه کننده: کاوه مظاهری، ۵۲ دقیقه، ۱۳۹۳
۱. Anomie
۲. Amile Durkheim
۳. Robert Merton
۴. Conformity
۵. Innovation
۶. Ritualism
۷. Retreat
۸. Rebellion
۹. Homeless
منابع
دغاقله، عقیل، سمیرا کلهر، آسیبهای شهری در تهران، چ اول، تهران: جامعه شناسان، ۱۳۸۹
شیخاوندی، داور، جامعهشناسی انحرافات و مسائل جامعتی ایران، چ دوم، تهران: قطره، ۱۳۸۶
علیوردی نیا، اکبر، جامعهشناسی کارتنخوابی، چ اول، تهران: جامعه شناسان، ۱۳۸۹
کوثری، مسعود، «آنومی اجتماعی و اعتیاد به مواد مخدر»، فصلنامه اعتیاد پژوهی، سال دوم، شماره ۵، ۱۳۸۲
گیدنز، آنتونی، جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، چ ۲۲، تهران: نی، ۱۳۸۷
+ بخشی از این نوشته ابتدا در فصلنامه سینماحقیقت منتشر شده است.
*دانشجوی دکترای جامعهشناسی