1
اگر می خواهید مستندساز شوید، تماشای تلویزیون را فراموش کنید. منظورم تنها شبکه های داخلی یا شبکه های ماهواره ای نیست، کل رسانه های تصویری مورد نظرم است. رسانه های تصویری باعث اغتشاش ذهنی مستندساز می شوند و ریتم درونی او را به هم می ریزند. رسانه های تصویری واقعیت را بازپردازی می کنند، اما در مستند واقعیت به تصویر کشیده می شود بدون هیچ کم و کاستی ... . همین موضوع باعث می شود مستندساز با تماشای آنچه در شبکه های تلویزیونی به تصویر کشیده می شود به بازسازی واقعیت عادت کند و آن را با واقعیت اشتباه بگیرد. در اینجا مثالی مطرح می کنم. ما در شبکه های تلویزیونی مطابق عرف و قانون جامعه، تصاویر زنان را حتی در کنار همسر و فرزند خود با حجاب می بینیم، اما مستندساز باید واقعیت را منعکس کند. در شبکه های تلویزیونی گاه مصاحبه هایی خودنمایانه نشان داده می شود، اما مستندساز باید خودش را کنار بکشد و فقط و فقط واقعیت را به تصویر بکشد، بدون هیچ دخل و تصرفی.
2
اگر می خواهید مستندساز شوید آنچه را دیگران می دانند نباید بگویید. اطلاعات عمومی دادن در مستند به درد نمی خورد. چون اگر مخاطب آن را نداند هم برایش قابل دسترس است. مستندساز باید آنچه را دیگران نمی دانند بگوید یا حداقل برداشت اختصاصی خودش را نسبت به یک موضوع داشته باشد. در بعضی مواقع فیلم های مستندی به دست ما می رسد که در آن یک کشاورز بیل به دست نشان داده می شود و صدایی آن تصویر را این گونه توضیح می دهد:" این پیرمرد کشاورز است." آیا چیزی که مستندساز می بیند و دیگران هم آن را می بینند به توضیح دادن نیاز دارد؟
چیزی که ساخت مستند را مشروع می کند این است که مستندساز نگاه و روایت متفاوتی داشته باشد. او باید مثل یک کاشف عمل کند و آنچه را کشف می کند به شیوه ی تصویری روایت کند.
عکس: حمید جعفری
در همین زمینه:
مستند گونه های مختلف دارد