بیل نیکولز و مقدمه بر مستند

[ محمد تهامی‌نژاد ]

مواجهه‌ی فیلم مستند با جهان تاریخی مبنای نظریه و طبقه‌بندی بیل نیکولز است: "جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم نه جهان محصول ذهن فیلمساز". وی جدا از پرداختن به رویکردهای این سینما می‌گوید که چگونه می‌توان برای موثرترشدن فیلم مستند از فنون بلاغت سود جست.
آیا نظریه‌ها مقدم بر فیلم مستند هستند یا تابعی از آن‌اند؟ این کریب در کتاب نظریه‌های مدرن در جامعه‌شناسی می‌نویسد:"نظریه فقط در صورتی مفید و موثر است که بتوانیم چیزی از آن یاد بگیریم و در صورتی می‌توانیم از نظریه چیزی یاد بگیریم که بتوانیم آن را به کار بندیم". (۱)
پل وارد در کتاب مستند، حواشی واقعیت می‌نویسد:"آشکار است که حالا هم مثل همیشه، مستند به عنوان یک رده یا مقوله، در دو عرصه‌ی پرده‌ی بزرگ و کوچک، سرزنده و شاداب است. بخشی از سرزندگی‌اش به خاطر این است که مستندسازان و دست‌اندکارانِ این حیطه نسبت به فضای در حال تغییر شبکه‌های تلویزیونی واکنش نشان می‌دهند. به عبارت دیگر الگو‌ها و تمایلات تازه‌ای در مستند به وجود می‌آید... من معتقدم نشاط و سرزندگی‌ حیطه‌ی مذکور برای خودش معنایی دارد. نمونه‌هایی به طور مرتب ظاهر می‌شوند تا به جای این‌که آن‌ها را حقیر بشماریم و خیلی راحت کنار بگذاریم ما را درباره‌ی معنای مستند به تفکر و تجدید نظر وادارند.
برای مثال تمایلی در مستند وجود دارد که به طور فزاینده از تصاویر کامپیو‌تر بنیاد CGI [که توسط کامپیو‌تر به وجود می‌آید] و سایر تمهیدات دیجیتالی استفاده کند. راه‌ رفتن با دایناسور (بی‌بی‌سی، ۲۰۰۰) از تکنولوژی دیجیتالی استفاده کرد تا به شیوه‌ی هایپر رئالیستیک [چیزی که خود را واقعی می‌نمایاند ولی واقعی نیست] نشان دهد که زندگی در عصر ماقبل تاریخ چگونه می‌توانست باشد. همچنین مستندهایی وجود دارد که به جای بازسازی دراماتیک از سی‌جی‌آی استفاده می‌کند تا برای مثال آخرین لحظه‌های شهر پمپی در بحبوحه‌ی فوران کوه آتش‌فشان وزوو را به نمایش درآورد".
چرا بیل نیکولز در میان نظریه‌پردازان سینمای مستند، چهره‌ی شاخصی است؟ آیا به این دلیل نیست که تحول نظری همپای تحول در عرصه‌های عمل اجتماعی و هنری موضوع درخور توجهی است و تشخص بیل نیکولز در شناخت این تحولات بوده است؟ پل وارد می‌نویسد:
"بیل نیکولز در کتاب بازنمایی واقعیت (۱۹۹۱) خطوط کلی‌ تیپولوژی یا گونه‌شناسی سینمای مستند یعنی اکسپوزیتوری (توضیحی)، مشاهده‌ای، تعاملی و بازتابی را طرح کرد. در کتاب مقدمه بر مستند (۲۰۰۱) مفهوم تعاملی [که پیش از آن سینماحقیقت نام داشت] جای خودش را به مشارکتی داد تا مستندهای بیشتری را تحت پوشش خود بگیرد. در دو کتاب اخیر از شیوه‌ی شاعرانه نیز شناخت بیشتری فراهم آورده است"(ص۱۳).
کیت بیتی درباره‌ی شیوه‌شناسی بیل نیکولز می‌گوید:
"فرمول‌بندی شیوه‌ها، کوشش بیل نیکولز برای مشخص‌سازی طرح کلی و خصوصیات سینمایی است که مستند نامیده می‌شود. او می‌خواست ویژگی‌هایی را که به صورتی تاریخی در خدمت بازنمایی مستند بوده است تحلیل کند. شیوه‌ها بستر و زمینه‌ای وسیع‌تر برای کارکردهای مستند فراهم می‌آورند".
از سوی دیگر استلا بروتزی در مقدمه‌ی کتاب مستند جدید، یک مقدمه انتقادی به بیل نیکولز ایراد می‌گیرد: "نخستین موضوعی که در نظریه‌پردازی سینمای مستند باید مورد حمله قرار گیرد، تحمیل شجره‌نامه‌ی تاریخ سینمای مستند است و موثر‌ترین تبار‌شناسی‌‌ همان زنجیره‌ی شیوه‌ها در نظریه‌ی بیل نیکولز است که تصور می‌کند شیوه‌ها سبب به‌وجودآمدن شیوه‌ی بعدی و توسط آن‌ها جایگزین می‌شوند".
بیل نیکولز در کتاب مقدمه بر مستند (۲۰۰۱) تلویحا در پاسخ به این ایراد می‌نویسد:"ترتیب ارائه‌ی این شش شیوه حدودا به ترتیب زمانی عرضه و شیوع آن‌ها وابسته است. ممکن است این‌طور به نظر برسد که شیوه‌ها یک تاریخ سینمای مستند فراهم می‌آورند اما باید به خاطر داشت که این کار به صورتی ناقص صورت می‌گیرد. شیوه‌ها نمایانگر زنجیره تکاملی نیستند که شیوه‌ی بعدی گواه برتری بر شیوه‌ی قبلی و غلبه بر آن باشد".
کیت بیتی شیوه‌ها را زمینه‌ای برای کارکردهای مستند می‌شناسد. کارکردهایی که بخشی از کتاب مقدمه بر مستند به ویژه در مفهوم هویت‌های فرهنگی به آن اختصاص دارد.
امروزه درباره‌ی سینمای مستند بحث‌های مفصل در جریان است. همچنان که دکتر حمید نفیسی برای توضیح فیلم‌های ایرانیان مقیم خارج از کشور و در مفهوم فراخوانی‌ حافظه، نظریه‌ی لمس اپتیکی (tactile optics) را وضع کرده است.

پی‌نوشت:
۱- ترجمه‌ی محبوبه مهاجر، انتشارات سروش، ۱۳۷۸

در همین زمینه:
کتاب تئوریک، نه فنی
مقدمه‌ای بر فیلم مستند

این نوشته ابتدا در ماهنامه‌ی ۲۴ (شماره‌ی ۶۷، بهمن ۸۹) منتشر شده است.

 

منبع: رای ُبن مستند | تاريخ: 1389/11/26
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد