با من بمان!
نگاهی به اهداف راه‌اندازی شبکه‌ی مستند

[ سمیرا سلطانـی ]

چرا؟ شاید این اصلی ترین بخش سئوالاتی است که پس از شنیدن خبر افتتاح رسمی شبکه‌ی مستند صداوسیما به‌ذهن می‌آید: چرا در این جلسه خبرنگاران سایر رسانه‌ها نبودند؟ چرا این شبکه با وجود فعالیت آزمایشی از مهر ۸۸ تا اواخر اسفند ۸۹ هنوز فعالیت رسمی خود را آغاز نکرده بود؟ و حالا که فعالیت رسمی آن اعلام شد، چرا مدیر آن هنوز مشخص نشده و برای آن سرپرست انتخاب شده است؟ این‌ها بخشی از چراهایی است که به ذهن می‌آید. اما آن‌چه این‌جا به آن پرداخته می‌شود، متفاوت است: چرا باید شبکه‌ی اختصاصی مستند راه‌اندازی شود؟ این نیاز به شبکه‌ی اختصاصی مستند تنها بر اساس نیاز مخاطب است یا بر اساس نیازی است که سیاست‌گذاران شبکه برای جلب نظر مخاطب دارند؟
سابقه‌ی شبکه‌های مستند در جهان به سال‌های قبل بر می‌گردد. یکی از قدیمی‌ترین این شبکه‌هاDiscovery Channel است که در سال ۱۹۸۵ تاسیس شده است. شبکه‌های مستند دیگری هم وجود دارد و‌ همان‌طور که برای این نوع شبکه‌ها تعریف شده است به پخش برنامه‌های مستند درباره‌ی تاریخ، علم، سیاست، جامعه و... می‌پردازند. برخی از آن‌ها ُبرد کشوری دارند و فقط در‌‌‌ همان محدوده‌ی سرزمینی و برخی دیگر با کمک اینترنت و سایر ابزار ارتباطی در سراسر جهان قابل دسترسی هستند.
موسسه‌ی تحقیقاتی هنر‌ها و علوم سینمایی آمریکا در تعریف فیلم مستند می‌گوید: "فیلم مستند فیلمی است که موضوع‌های تاریخی، اجتماعی، علمی و اقتصادی را بررسی کند. فیلم‌برداری مستند یا در هنگام وقوع حوادث و یا بعد از آن از طریق بازسازی آن‌ها انجام می‌گیرد. در این نوع فیلم اهمیت محتوای واقعی بیش از محتوای سرگرم کننده است." محتوای واقعی وجه اشتراک تعاریف بسیاری است که درباره‌ی فیلم مستند گفته شده است.
واقعیت، آن چیزی است که همه به دنبال آن هستند و از آن‌جا که به قول بوردیو تصویر، دارای تاثیر واقعی است یعنی می‌تواند چیزهایی را نشان دهد و نسبت به چیزهایی که نشان می‌دهد باور ایجاد کند، به نظر می‌رسد بهترین وسیله برای نشان دادن عینی‌گرایی رسانه و دخالت ندادن ارزش‌ها فیلم مستند است. چرا که مخاطب به دنبال واقعیت است و از آن‌جا که درک تصویر ساده‌تر و سریع‌تر است مخاطبان بیشتری را به خود جذب می‌کند.
شما به‌عنوان یک مخاطب بدون در نظر گرفتن سطح تحصیلات، سن، جنس و... خیلی ساده با تصاویری ارتباط برقرار می‌کنید که تمام مراحل یک سقوط هواپیما را بازسازی می‌کند؛ درباره‌ی زندگی و مراسم مردم سایر نقاط جهان صحبت می‌کند؛ به دل جنگل‌ها، دریا‌ها و مکان‌هایی می‌رود که ممکن است هرگز فرصت و امکان سفر به آن‌ها را نداشته باشید؛ افراد مهم تاریخ جهان را به تصویر می‌کشد که شما وقت و حوصله‌ی خواندن کتاب‌های قطور را برای آشنایی با آن‌ها ندارید. در واقع کافی است جلوی تلویزیون بنشینید و بدون این‌که یک سانتی‌متر از جایتان تکان بخورید با دنیاهای دیگری ارتباط برقرار کنید.
سرگرم شدن، درک زیبایی، ارضای کنجکاوی و آگاه شدن، کسب اطلاعات درباره‌ی جهان و... بخشی از انگیزه‌ها و نیازهای شما به عنوان یک مخاطب است که می‌تواند در آنچه برای شما تدارک دیده می‌شود نقش مهمی ایفا کند. سیاست‌های یک شبکه‌ی تلویزیونی که به‌دنبال جذب مخاطب هستند، از این فرصت می‌توانند بهترین استفاده‌ها را ببرند: گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن آن‌چه که آن‌ها می‌شنوند و می‌بینند.
بنابراین سیاست‌گذار اعم از ایرانی و یا خارجی بر اساس سیاست‌های خود برای تاثیرگذاری بر مخاطب برنامه‌هایی را تولید می‌کند که اگرچه از تصاویر واقعی استفاده شده است، اما چون فیلم‌ساز برای به‌تصویر کشیدن یک ماجرا با هر مضمونی مواد لازم ساخت یک مستند مثل تصاویر، مصاحبه‌ها و... را گزینش می‌کند مقداری "تفسیر" و "آفرینش" را در آن دخالت می‌دهد.
لوییس جانتی نویسنده‌ی کتابِ شناخت سینما می‌گوید: "تفاوت‌ها به درجه‌ی شدت و ضعف تفسیر آفرینش مربوط می‌شود. روش کار مستندساز، به طور کلی، استقرایی است. بدین معنا که او می‌کوشد تا الگوهای معین موجود در نفس واقعیت را دریابد و نه این‌که شکلی را از بیرون بر واقعیت اعمال کند."
 "اگر مستند با ابتکار و جذابیت‌های لازم ایجاد و کاری حرفه‌ای شود، اعتمادسازی بالایی ایجاد می‌کند و به نوبه‌ی خود از بسیاری از کارهای نمایشی جذابیت بالاتری دارد." این گفته‌ی ضرغامی، رئیس سازمان صداوسیما، در مراسم افتتاح شبکه‌ی مستند قابل تامل است. اگر بخواهیم بر اساس آن‌چه تا به حال گفته‌ایم انگیزه‌ها و چرایی‌های راه‌اندازی این شبکه را حدس بزنیم می‌توانیم بر "تلاش برای اعتمادسازی" متمرکز شویم. چراکه ضرغامی در تمام گفته‌های خود از ایجاد جذابیت برای جذب مخاطب سخن گفته است: "در همه‌ی حوزه‌ها اگر به درستی تشخیص دهیم که نیاز مردم چیست و خلاقانه و جذاب با سناریوی روشن و علمی، مستندسازی و تولیدات خودمان را عرضه کنیم یقین دارم که تحولی در مخاطبان سیما ایجاد می‌شود."
تلاش برای جلب مخاطب یک اصل غیرقابل بحث است که بوردیو میزان آن را خدای پنهان در تمامی رسانه‌ها می‌داند و کمترین تغییر در آن، رسانه را محکوم به مرگ می‌کند. اما چرا صداوسیما باید از فیلم مستند برای جذب مخاطب استفاده کند؟ در حالی که یکی از عرصه‌های رقابتی آن شبکه‌های فارسی زبان ماهواره‌ای پخش کننده‌ی فیلم و سریال است.
 "در همه‌ی حوزه‌ها از جمله حوزه‌های سیاسی بهترین قالب، مستند است. ما در طول همین سال‌ها تجربه کردیم مستند‌های سیاسی و دفاع مقدس که ساخته شد اصلا نگرش جامعه به بسیاری از مسائل سیاسی عوض شد، بسیاری از یادآوری‌های تاریخی انجام گرفت و مردم احساس کردند که خیلی مطالب را متوجه شده‌اند." کلیدی‌ترین قسمت سخنرانی ضرغامی همین است. آن‌چه در عرصه‌ی رقابت سریال‌ها و فیلم‌های داستانی نمی‌گنجد و الویت در سیاست‌های سازمان را نشان می‌هد. تلاش برای اعتمادسازی و تاثیرگذاری بر افکار عمومی در حوزه‌ی سیاست. تا به حال مستندهای سیاسی جنجال‌براگیزی از شبکه‌های مختلف سیما پخش شده است و شاید در دوره‌ی ضرغامی، مخاطبان تصاویری از آرشیو را دیدند که پیش از این، دیدنشان ممکن نبود. اگرچه ضرغامی می‌گوید: "مستندسازان بسیار خوبی در کشور داریم که باید از ظرفیت‌های آنان استفاده کرد." اما‌ همان‌طور که سال نکو از بهارش پیداست، ادامه‌ی روند برنامه‌های مستند سیاسی نیز با توجه به افتتاح خالی از اغیار شبکه‌ی مستند قابل پیش‌بینی است و بعید به‌نظر می‌رسد در طیف موضوعات و کارگردانان منتخب در حوزه‌ی سیاست با تغییراتی روبه‌رو باشیم.

این یادداشت ابتدا در ضمیمه‌ی روزنامه‌ی شرق (شنبه ۲۰ فروردین ماه) منتشر شده است.

 

منبع: رای ُبن مـستند | تاريخ: 1390/01/23
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد