دوشنبه شب گذشته، اول آبان ماه، پروژهی به تماشای مستند با نمایش فیلم مستند بودن یا نبودن ساختهی حسن لطفی در شهر قزوین آغاز شد. در اولین جلسه از برنامههای به تماشای مستند که با اسقبال فراوان تماشاگران علاقهمند همراه بود، بعد از پایان نمایش فیلم، جلسهی پرسش و پاسخ با حضور حسن لطفی (کارگردان) و ابوالفضل سروش مهر (مستندساز) به عنوان مجری و کارشناس برگزار شد.
در ابتدای این نشست حسن لطفی ضمن ابراز خرسندی از پخش فیلمش به عنوان آغازگر برنامهی به تماشای مستند از رضا بصیری مدیریت سینما مهتاب که امکان اکران فیلمها را به دوستداران مستند و فیلمسازان جوان داده است و همینطور از کلیهی عوامل فیلمش تشکر کرد و در جواب این سوال که چه ایدهی اولیهای باعث شد در مورد علی دهباشی فیلم بسازید گفت: "علی دهباشی را از جلسات داستانی که داشتیم میشناختم و با شخصیتاش تا حدودی آشنا بودم. بعد از ساخت مستند پسرک چشم آبی در مورد جواد مجابی فیلم را به علی دهباشی نشان دادم و بعد فهمیدم او هم چندان برای ساخت فیلمی درباره خودش بیمیل نیست و این شد که دهباشی مقابل دوربین ما نشست." وی افزود: "من سعی کردم در طول کار علی دهباشی را در موقعیت قرار دهم؛ اما خود دهباشی زیرک بود و به محض روشن شدن دوربین بازی خوبی میکرد و به جرات میتوان گفت راحتتر و بهتر از بزرگان سینما بود که در این فیلم میبینید."
کارگردان مستند بودن یا نبودن در پاسخ به این سوال که دلیل حضور کم بزرگان ادبیات در این فیلم با توجه به سابقهی ارزشمند دهباشی در ادبیات چه بود گفت: "دربارهی علی دهباشی قبلا فیلمهایی ساخته شده بود و بسیاری از اهالی ادبیات گفتنیها را دربارهی او گفته بودند و مطمئنا این کار تکرار آن گفتهها میشد؛ در ضمن من هم باید با توجه به علاقه و خواست خودم سراغ آدمهایی میرفتم که بتوانم فیلم خودم را بسازم."
حسن لطفی دربارهی اتفاقی که در طول فیلم از آن صحبت به میان میآید ولی نهایتا خیلی این مساله باز نشده و به آن پرداخته نمیشود توضیح داد: "اتفاقی که برای دهباشی افتاده بود برایم در ابتدا جذاب بود و قصد عنوان و پرداخت شدنش را داشتم؛ ولی در طول کار و آشنایی بیشترم با دهباشی به این نتیجه رسیدم که با توجه به خانوادگی و خصوصی بودن این موضوع پرداخت بیشتر روی آن نه تنها دهباشی را بازنده اعلام میکند، حتی ممکن است ورود به آن قضاوت درست و عادلانه را به همراه نداشته باشد. بنابراین در طی کار خودم به این باور رسیدم که این مساله در مقابل شخصیت علی دهباشی موضوع کاملا کوچک و بیارزشی است."
وی در ادامه دربارهی ساختار اپیزودیک کار و دور شدن از تعاریف کلاسیک فیلم مستند اضافه کرد: "بعد از تجربهی پسرک چشم آبی و اپیزودیک کار کردن ترجیح دادم آن را در سه گانهای که سومی هم در حال ساخت است تکرار کنم."
وی ادامه داد: "این دور شدن از شکل و چارچوب همیشگی فیلمهای مستند شاید تماشاگران علاقمند به آن ساختار را از دیدن این فیلم پشیمان کند؛ اما خودم را راضی میکند، چرا که به دنبال همین الگوی بهم ریختهای بودم که در فیلم دیدید."
سازندهی مستند بودن یا نبودن سوال مبنی بر جانبدارانه نگاه کردن به شخصیت دهباشی را اینگونه پاسخ داد: "همانطور که گفتم دهباشی آدم زیرک و قدرتمندی است. کسی که میتواند مجلهای به خوبی بخارا را به تنهایی چاپ کند، جلسات مختلفی را به تنهایی اداره کرده و همه را برای خود کند، نقاط مثبت زیادی دارد که همینها با توجه به نقاط ضعفش او را برای من دوست داشتنی میکند. قبول دارم که در مستند پرتره نشان دادن نقاط منفی به جذابیت کار کمک میکند؛ اما جامعهی ما آن را نمیپذیرد. ضمن اینکه اعتقاد دارم تخریب کردن کار آسانی است؛ اما بازسازی آن آسان نیست."
حسن لطفی دربارهی داشتن یک فیلمنامه کامل و دکوپاژ از قبل تعیین شده در کار مستند گفت: "در این فیلم من همه چیز را دربارهی دهباشی میدانستم. قبل از شروع کار بسیار دربارهی او مطالعه کرده بودم و جزئیات کاملی از او در ذهنم بود؛ اما با توجه به بینظمی خودم فیلمنامه و دکوپاژی روی کاغذ نداشتم."
وی اضافه کرد: "در طول کار میدانستم چه میخواهم و دوربینم کجا و چطور حرکت کند. صحنههایی مثل تماشای تلویزیون و یا بد شدن حال دهباشی کاملا کارگردانی و از قبل طراحی شده بود."
در پایان گفتنی است پروژهی به تماشای مستند با همت سایت رای ُبن مستند و با همراهی انجمن سینمای جوانان ایران – دفتر قزوین هر هفته روزهای دوشنبه ساعت ۱۹ در سینما مهتاب قزوین برگزار شده و شرکت در آن برای عموم آزاد میباشد.