او عاشق کارش است
به بهانه ی بزرگداشت رضا برجی در جشنواره فیلم فجر

[ محمدعلی فارسی ]

صحبت از مستند در سینمای ایران کمی سخت و بدون باور است. مستندسازی در سینمای ایران هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است؛ و اگر بخواهیم این شاکله را به سینمای مستند جنگی تقسیم بندی کنیم، باید بگویم که آمار این گونه مستندسازی بسیار ناامید کننده است. البته در یک برهه ای آثار خوبی در این زمینه ساخته شد. مثل آثار شهید مرتضی آوینی که هنوز هم بسیاری از سینماگران و منتقدان این آثار را نامیرا و قابل باور می دانند. هر چند به عقیده ی بنده آثار ثبت شده توسط شهید آوینی به دو بخش تقسیم می شوند. آثاری که تاریخ مصرف دارند و مربوط به یک برهه از زمان هستند و آثاری که تازگی خود را هنوز در ارتباط با مخاطب حفظ کرده اند. اما چیزی که بدیهی است، این آثار جزو آثار پربیننده¬ ی زمان جنگ است که بسیاری از مردم با آن ارتباط خوبی برقرار می کردند. از طرف دیگر اگر بخواهیم این گونه مستندسازی در سینمای ایران را آسیب شناسی کنیم، باید بگویم به دلیل علاقه ی جوانان در برهه ای از زمان به سینما و ورود به آن، هر کس که به هر نحوی می خواست در این حوزه کاری انجام بدهد، با مستند جنگی کار خود را آغاز می کرد. به همین دلیل تعداد قابل توجهی آثار سخیف و بسیار سطحی و با کیفیت پایین ساخته شد؛ که این اتفاق منجر به این شد که مردم نسبت به تماشای این گونه مستند ها واکنش منفی نشان بدهند. چرا که این مستندها را یک مدل پرداخت سفارشی از یک موضوع می دانستند. شاید زمانی بود که مردم مستندهای شهید آوینی را از جنس مردم می دانستند. اما از یک مقطعی به دلیل این که این گونه مستند ها به جریان حاکمیت متصل شد، اتفاقی که افتاد این بود که مردم این طور برداشت می کردند که این گونه آثار تابلویی است در مقابل خطاهای مسئولان که بهانه شان جنگ بوده است تا بتوانند در پشت آن پنهان بشوند. در صورتی که اگر همین الان یک اثر خوبی ساخته بشود و پخش بشود، مردم نه تنها نسبت به آن موضع نخواهند گرفت که قطعاً همراه خواهند شد. همین الان و با گذشت دو دهه از جنگ تحمیلی بسیاری از سوژه ها هستند که واقعاً جای کار دارند و قطعاً آثار شاخصی از درون آن بیرون می آید، اما متاسفانه هیچ گونه حمایتی از لحاظ مالی توسط نهادهای دولتی صورت نمی گیرد.
بعضی از همکاران مستندساز ما هستند که تمام عمر و زندگی خودشان را در راه کارشان گذاشته اند. باید گفت دیگر آنها جانباز راهی هستند که درونش قدم می گذارند. رضا برجی از لحاظ کاری بسیار شبیه به من است. مستندسازی منهای بحث تعهد بیشتر برای ما شبیه به یک جور دل مشغولی است. رضا برجی هم از همین دست آد م هاست. وقتی که جنگ ایران تمام شد، برای آن که علاقه زیادی به کاری که انجام می داد داشت، بلند شد و به مناطقی سفر کرد که درون آن جنگی صورت گرفته بود. از افغانستان و کوزوو و چچن و عراق سفر کرد تا این خلاهای کاری و روحی اش را پرکند. و در این سفرها کارهای بسیار شاخصی را هم ارائه داد. هرچند الان هم به دلیل کار و مشغله زیاد به شدت بیمار است و از شدت بیماری و به تجویز پزشک مورفین مصرف می کند که بسیار چهره اش را تکیده کرده. اما باز هم با همین احوالات به سراغ کار خودش می رود و آن را انجام می دهد.

 

منبع: رای بُن مستند | تاريخ: 1388/11/06
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد