در هوای گرگ و میش ...
یادداشت کارگردان

[ رضا مجلسی ]

فیلم مستند"سپیده علم کشید"، همانگونه که مجلسی کارگردانش در یادداشت اشاره می کند، موضوعی قوم نگارانه را برگزیده و به قوم مراغیان، باورها و زندگی و ... آن ها می پردازد. مجلسی پیش از این فیلم های"بی بی تاب"، "زمزمه های بی نام و نشان از سرزمین سبز"، "قصه مرا پایانی نیست"، "چرخ گردون" و ... را کارگردانی کرده است. این فیلم در بخش مسابقه ی مستندهای کوتاه و نیمه بلند بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در می آید.

یک پژوهشگر مردم شناس برای تحقیق به روستایی دورافتاده و کوهستانی که مکان زندگی قومی باستانی به نام مراغیان است سفر می کند. مراغیان که به"کله بزی ها" هم معروف هستند، در ارتفاعات البرز مرکزی ایران، در مناطق صعب العبور الموت قزوین زندگی می کنند. پژوهشگر سالمند برای اولین بار نیست که به این روستا می آید. او حدود30 سال پیش نیز به عنوان یک معلم سپاهی دانش به مدت یک سال در این روستا خدمت و زندگی کرده است. و حالا به جز مسئله پژوهش، یک انگیزه ی دیگر هم باعث شده که او پس از  این همه سال بار دیگر  به این روستا بازگردد؛ در دورانی که او در این روستا معلم بوده به دخترکی دل می بندد، اما بدلیل آن که مراغیان با مردم آیین های دیگر وصلت نمی کنند،لاجرم این عشق بی سرانجام می ماند و ... .
مراغیان، مردمانی هستند که در طی سده ها به آیین های باستانی و راز آلود خود پایبند مانده اند. اما هیچ کس حتی آنانی که سال ها در کنارشان زیسته اند، چیز زیادی از آیین ها و باورهای آنان دستگیرشان نشده است. چرا که یکی از اساسی ترین باورهای آنان رازداری قومی است. فیلم ازطریق حضور  پژوهشگری که آگاهی پیشین از آنان دارد، وجوه پژوهشی و مردم شناسانه را منعکس می کند. همین روایت غیرمستقیم تاکید بر راز آلودگی و عدم قطعیت وجوه مردم شناسانه اثر دارد.   اما گذشته از همه ی ارزش های قوم نگاری و مردم شناسی که موضوع آن دارد، فیلم می کوشد که تنها یک گزارش صرف و سردستی از واقعیت نباشد.
مضمون فیلم روایتی است از انسان هایی که در یک جغرافیای پیرا مونی، در مرز بین گذشته و امروز، سنت و مدرنیسم قرار گرفته اند؛ در وضعیتی بینابینی. آنان از سویی به هزاره ها پیوند خورده اند و از سوی دیگر با دگرگونی های زندگی معاصر مواجه هستند. بی گمان وقتی مردمانی  احساس کنند که ریشه هایشان در حال برکندن است، یک تراژدی آغاز شده است، فیلم رویکردی مردم شناسانه دارد و تنها سند تصویری از آیین ها، باور ها و زبان این قوم باستانی و در حال انقراض است؛ اما تنها ثبت و ضبط آیین ها و باورهای یک قوم مهجور را هدف خود قرار نمی دهد. همزمان روایت شخصی پژوهشگر را تصویر می کند که زمانی در میان آنان زندگی کرده است. او با سفر دوباره به میان این مردم  خاطرات عشق  بی سرانجام خود را هم مرور می کند. این تمهید کمک می کند که سیر در گذشته ی از دست رفته توسط یک فرد‏، سفر به تاریخ از دست رفته ی یک قوم را تداعی کند. به عبارت دیگر  از یک سو روایتی است  از وضعیت یک قوم که می تواند یک نمونه از نمونه های بی شمار در روی زمین باشد و در لایه ای دیگر رنج یک فرد را به تصویر می  کشد. این دو سطح فیلم یک نقطه ی مشترک دارد و آن غمخواری برای گذشته ای است که از دست رفته است. مراغیان برای توصیف  هوای گرگ و میش اصطلاح زیبایی دارند:" اسپیه علم کشوسته!" به معنی: سپیده علم کشید. توصیفی که بیانگر وضعیت بینابینی و در حال گذار آنان هم هست.

سپیده علم کشید
تحقیق و کارگردانی: رضا مجلسی، تصویربردار: فرهاد ربیعی، صدابردار: نیما پورعباسی، صداگذار: محمد زارعی، موسیقی: سهراب محرابی، تدوینگر: رضا مجلسی، گوینده: فرامرز طالبی، آهنگساز: سهراب محرابی، تهیه کننده: مرکزگسترش سینمای مستند و تجربی و علیرضا سبط احمدی، 37 دقیقه، 1388.

 

منبع: رای بُن مستند | تاريخ: 1388/11/07
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد