این فیلم قبل از روز انتخابات تکثیر می‌شود ...
[ گفت و گو با رخشان بنی ‌اعتماد ]

لیلی نیکو نظر

در این روزهای پرهیاهوی انتخاباتی، کارگردان"روزگار ما"جایی؛ در دفتری حوالی سینما فرهنگ، روزهای شلوغ و پرکاری دارد. رخشان بنی اعتماد، این روزها درگیر مستند"ما نیمی از جمعیت ایرانیم" است. او همزمان می سازد و تدوین می کند. نمی خواهم بیش از این در اشاره ی این گفت وگو چیزی بگویم. حکایت کارگردان"روزگار ما"و این روزهایش و فیلم مستندی که این روزها درگیر آن است، همه به شرح و تفصیل در گفت وگو آمده. از این اشاره، به سرعت بگذرید و این گفت وگو را بخوانید.

خانم بنی اعتماد، هدفتان از"ما نیمی از جمعیت ایرانیم"چیست؟
ببینید، چیزی که در فضای انتخابات امسال بیش از هر چیز به چشم می خورد، فضای مطالبه جویی اقشار و طیف های گوناگون جامعه است. این فضا، کاندیداها را در موقعیتی قرار داده که نتوانند شعارهای کلی و غیرقابل تفسیر دهند و کلی گویی کنند. این فضا به گونه ای است که کاندیداهای انتخابات امسال مجبور شده اند دیدگاه های مشخص خود را درباره ی موارد مختلف بیان کنند. طبیعتا این اتفاق، در شرایطی که کاندیداها برآمده از احزاب نیستند، به سختی رخ داده و این خودش زمینه ای برای حرکت های مدنی در جامعه است؛ همین که اقشار و گروه های مشخص از کاندیداها می خواهند آنها برنامه های خود را درباره ی مسائل و مواضع معین اعلام کنند. مهم ترین مسئله ای که در این انتخابات مطرح شده؛ مسئله زنان است. طرح مطالبات زنان معمولا در طول تاریخ، به دلیل بهانه هایی که براساس شرایط و موقعیت های خاص اجتماع، آورده شده، همیشه به تعویق می افتاده. خود این یک مسئله است؛ همین که طرح مسائل زنان معمولا در اولویت قرار نمی گیرد و اتفاق بدتر این که طرح این مطالبات در فضاهای غیرملتهب تر هم به دلیل مسائل فرهنگی به تعویق افتاده، به انزوا کشیده شده و حتی با آن برخوردهای تند سیاسی شده است و اتفاقا همین برخوردها باعث شده تا بخشی از فعالیت های زنان جنبه ی سیاسی پیدا کند. به همین خاطر مسئله ی"نیمی از جمعیت ایران"به حاشیه رانده شده است.
آیا انتخابات امسال شرایط ویژه تری در این رابطه دارد؟
اتفاقی که در این دوره ی انتخابات افتاده، این است که زنان تصمیم گرفته اند مطالباتشان را در همین ایام پیگیری کنند تا این مطالبات پس از انتخابات به حاشیه نرود و زنان در قالب همگرایی و ائتلاف دارند مطالباتشان را مطرح می کنند. این جمع ها به دنبال تریبونی هستند که خواسته هایشان را مطرح کنند، اما این اتفاق، این حرف ها دقیقا از دل مردم جامعه بیرون می آید. درست است که خیلی از زن ها نمی توانند با ادبیات یک مدافع حقوق زنان خواسته هایشان را ادا کنند، اما این نیاز برای طرح مسائل - الان – به صورت یک فضای غیرقابل انکار در جامعه دیده می شود. حالا هدف من؛ این کاری است که من از یکی، دو سال پیش تحقیقاتش را شروع کردم. می خواستم درباره ی مطالبات کلی و مشترک بین زنان؛ زنان با دیدگاه های مختلف، یک مستند بسازم. این فرصت در این زمان - زمان پیش از انتخابات دهم ریاست جمهوری - به وجود آمد. یعنی همان ائتلاف و جمع های زنان جدا از دیدگاه های سیاسی، فرهنگی و حتی عقیدتی حول محور مسائل مشترک دور هم جمع شدند و کاری که الان در این مستند دارم انجام می دهم، تصویر این موقعیت و این فضا و مطالباتی است که به صورت سوال از کاندیداهای ریاست جمهوری پرسیده می شود. یعنی اساس فیلم طرح سوالاتی از جانب زنان مختلفی است که درباره ی مطالبات زنان از کاندیداها می پرسند. ساختار فیلم براساس طرح این مطالبات و دیده شدن و پاسخ چهار نامزد تایید صلاحیت شده ی انتخابات ریاست جمهوری است تا بتوانند در یک وقت فشرده و مساوی، برنامه های خودشان را بیان کنند.
یعنی در واقع شما در حال ساختن فیلم مستندی هستید که بخشی از این فیلم مستند، دیده شدن بخش دیگر این فیلم از سوی کاندیداهاست؟
بله، البته به دلیل فشاری که در این ایام روی نامزدهای انتخاباتی است و حتی این افراد ممکن است با سوالات جزئی تر و کلی تر روبه رو شده باشند، شاید پاسخ های چند دقیقه ای این افراد یک برآیند کلی باشد از پاسخ آنها به مطالبات مختلف زنان و آن چه که می شود در یک زمان مشخص و در یک فیلم مستند گنجاند. اگر قرار باشد به جزئیات بپردازیم، مسلما باید وقت بیشتری صرف شود؛ و به دلیل فشردگی این فیلم مسلما به همه چیز پرداخته نشده.
این پاسخ نامزدهای انتخاباتی قرار است به چه صورت باشد؟
در قالب برنامه های اعلام شده ی خودشان یا موضوعاتی که در فیلم هست؛ یک برخورد زنده تر در مقابل آن مجموعه مطالبات و دیدگاه های مطرح شده در فیلم.
این مطالبات از طرف چه کسانی مطرح شده است؟ سوال شخصیت های برجسته ای است که در این سال ها در حوزه ی زنان خیلی مطرح بوده اند یا فرضا مطالبات زنی در صف نان هم مطرح شده است؟
مطالبات هم از طرف بخشی از فعالان حقوق زنان از طیف های مختلف و هم از سوی زنان معمولی جامعه مطرح شده و جای خیلی از افراد در فیلم خالی است. این به آن معنا نیست که فعالان حقوق مدنی محدود به همین کسانی می شوند که من در فیلم از آنها استفاده کرده ام. افراد زیادی در دسترس نبوده اند یا زمان اجازه نداده با آنها صحبتی شود. بسیار مایل بودم با کسانی که نسبت به طرح این مطالبات موضع تدافعی دارند؛ با بخشی از زنان که اصلا لزومی برای طرح مسائل زنان نمی بینند، صحبت کنم، اما متاسفانه هیچ کدام حاضر نشدند در فیلم حضور داشته باشند.
دلیلشان چه بود؟
دلیل که ... هیچ کس دلیل نیاورد؛ همه بهانه بود. ولی بسیار مایل بودم کسانی که به نوعی باید طرف پاسخ گویی به این مطالبات قرار بگیرند، حاضر باشند؛ مثل کسانی که در موقعیت های اجرایی هستند؛ افرادی که در سازمان ها و نهادهای مربوط به زنان سمت های اجرایی دارند و طرح بسیاری از این انتقادات و مطالبات به عملکرد آنان برمی گردد.
همه ی این ها را گفتید، اما دغدغه ی ساختن این مستند از کجا آمد؟
ببین، من به بعضی فیلم ها می گویم"فیلم های لازم". این به نظرم از آن دسته ی فیلم های لازم است.
شما این اصطلاح را درباره ی خون بازی هم به کار می بردید. درباره ی خون بازی هم اعتقاد داشتید که ساختن این فیلم لازم بوده. البته شما در آن جا به اندازه ی کافی به جنبه های آرتیستیک این کار لازم هم توجه داشتید.
درباره ی خون بازی این امکان وجود داشت؛ فیلم داستانی بود، اما گاهی اوقات آدم کمیِ زمان را احساس می کند. گاهی وقتی آدم احساس می کند فرصت کم و تنگناها زیاد است، به این فکر می افتد که بهتر است کارهای لازم را انجام بدهد. در شرایطی که جامعه با معضلات بسیاری روبه روست، من فکر می کنم بیشتر باید کارهای لازم را انجام بدهم. این هم از آن موضوعات بود؛ این فضا، این مطالبات که تریبون بسیار محدودی دارد و خودش با خودش یک خودسانسوری به همراه می آورد، باید مطرح شود. البته در نهایت این را در نظر داشته باشیم که حرکت رو به جلو و به پیش است و متوقف نشدنی است.
از این ترس ندارید که به فیلمتان یک برچسب"فمینیستی"بچسبانند؟
راستش من خودم بعضا با برخی از فعالان حقوق زنان این بحث را داشته ام که با اطلاق یک عنوان؛ عنوانی که مفهوم آن - به دلیل عدم آگاهی - باعث بسیاری از سوءتفاهم ها در جامعه است، چه دلیلی دارد که من ادعا کنم یک فمینیست هستم؟! من فکر می کنم مطالبات حقوق زنان آن قدر اهمیت دارد که این بهانه به دست دادن اشتباه است؛ همان بهانه ای که باعث می شود این بحث تا این حد جدی با موانع روبه رو شود. اتفاقا در بحث حقوق و منافع زنان بحث عدالت خواهی هم مطرح است. خانواده هنوز از نهادهای جدی جامعه ماست و ما وقتی درباره زن ها حرف می زنیم، از حقوق خانواده؛ از حقوق دختر، حقوق همسر و حقوق مادر می گوییم. و البته این هم کاملا اشتباه است که برای مهم جلوه دادن نهاد خانواده، نقش زن را فقط در خانواده تعریف و او را به عنوان یک موجود فعال اجتماعی فراموش کنیم، یعنی در این جا هم حقوق زنان به فراموشی سپرده شود؛ و فکر می کنم این حربه که چون این بحث فمینیستی است، پس نباید مطرح شود، بسیار کهنه است. من هیچ ادعا و هیچ مارک فمینیستی را برای این فیلم نمی پذیرم. ولی فکر می کنم این حرف هایی است که باید شنیده شود.
تا حالا بهترین برخوردی که با شما شده، از سمت جناح خاصی بوده یا همه دارند همکاری می کنند؟
فعلا در صحبت هایی که با نامزدهای انتخاباتی شده، همه ی آنها استقبال کرده اند. فقط در یک مورد هنوز جواب قطعی نگرفته ایم، ولی به هر حال هیچ اعلام رد این دعوت هم در کار نبوده. چون این فیلم بدون هیچ گونه موضع گیری حرفش را زده و آن چه مربوط به کاندیداهای مختلف است، در فرصت مساوی، امکانی است که در اختیار هر کدام از آنها قرار می گیرد تا برنامه هایشان را اعلام کنند. پس دلیلی برای رد این دعوت وجود ندارد. طبیعتا حضور هر چهار کاندیدا می تواند به توضیح وضعیت خودشان بیشتر کمک کند تا آن که در نتیجه فیلم بخواهد موثر باشد.
فکر می کنید این فیلم چقدر در فضای انتخاباتی موثر است و چقدر ممکن است تاثیر بلافاصله ای در فضای موجود داشته باشد؟
این که ما این طور بی وقفه کار می کنیم، دلیلش این است که بتوانیم پیش از انتخابات این فیلم را تکثیر کنیم.
از چه طریق؟
بعد از گرفتن مجوز از طریق همین شبکه ی توزیع نمایش خانگی، تا در قالب یک سی دی تکثیر شود. خود این موقعیت یک امکان آگاه سازی برای زنان است تا رایی که ما زن ها به صندوق می اندازیم یا نمی اندازیم، دارای معنا باشد.
خانم بنی اعتماد، از عدم جانبداری در مستندتان گفتید. سوال من این است که چقدر این امکان پذیر است؟ تا چه اندازه این که بدون جانبداری فیلم بسازید، اتفاق افتادنی است؟
من اصلا قصد ندارم نگاه منتقدانه ی خودم به شرایط را پنهان کنم، ولی آن چیزی که در این فیلم اهمیت دارد، تریبونی است برای طرح موضوعی با این اهمیت و این ابعاد که همیشه یک جوری به فراموشی سپرده می شود؛ تریبونی که بتواند این دیدگاه های مختلف را مطرح کند. البته چون در فضای انتخاباتی هستیم، به همان اندازه ای که مهم است این مطالبات مطرح شود، این حساسیت هم به وجود می آید که شاید بیان مطالبات و شکل تجمع ها و ائتلاف ها برای حمایت از کاندیدای خاصی است، در صورتی که ماجرا اصلا به این شکل نیست. حتی در همان جمع کسانی که الان دور هم جمع شده اند؛ از کسانی که نمی خواهند رای بدهند تا کسانی که می خواهند به کاندیداهای اصولگرا رای بدهند تا کسانی که می خواهند به کاندیداهای اصلاح طلب رای بدهند، حضور دارند و اصلا همین اهمیت جمع شدن زنان به این شکل، این نوید خوب را می دهد که یک حرکت مدنی انجام شده است. پس به همان اندازه که این جمع ها توانسته اند خودشان را از جانبداری سیاسی جدا کنند، طبیعتا در این فیلم هم باید همین اتفاق بیفتد. بنابراین اصلا و ابدا مهم نیست که من شخصا از چه کاندیدایی حمایت می کنم و به چه کاندیدایی رای می دهم. الان وظیفه من این است که این موقعیت و این فضای واقعیِ تا پیش از این پنهان شده را آشکار کنم و من هم سطح فیلم را در حد یک شعار و یک جانبداری سیاسی از کاندیدایی خاص محدود نمی کنم.
جالب این جاست که این نگاه همیشه در سینمای شما حضور داشته؛ همین که زنان در سینمای شما مهم هستند؛ در مرکز توجه هستند، قصه و ماجرایشان مهم است، مطالباتشان هست و حضور دارند، اما هیچ وقت سینمای شما در حد شعار تنزل نکرده و شعارزده حرفی گفته نشده و فکر می کنم این ادامه ی نگاه شما در مستندهایتان است.
سعی می کنم نگاهم ورای جانبداری های سیاسی باشد. هدفم این نیست که خودم را در باند خاصی محدود کنم. دلم می خواهد در جایی قرار بگیرم که از آن جا بتوانم بدون جانبداری به شرایط و موقعیت ها نگاه کنم. محدود شدنم در یک شعار سیاسی یا عنوان انتخاب شده جناحی یا تشکیلاتی هیچ وقت چیزی نیست که در قالبش گنجانده شوم. دلم می خواهد فارغ از همه این ها به آن موقعیت سیاسی اجتماعی نگاه کنم.
راستی فکر می کنید اولین کاندیدایی که جلوی دوربینتان قرار می گیرد، چه کسی است؟
از همه ی کاندیداها در یک زمان واحد به صورت شفاهی و نامه رسمی دعوت شده و ما حالا منتظر پاسخ آن ها هستیم تا ظرف چند روز آینده، به ما اعلام کنند چه وقتی می توانند برای دیدن فیلم حاضر شوند.
روایت فیلم و ساختار آن چگونه است؟
نزدیک ترین تعریفی که به ذهنم می رسد، یک گزارش است. و این گزارش باید زبان، ساختار و بیانی که بتواند موقعیت حاضر را تشریح کند، دارا باشد. قصد هم ندارم بگذارم التهاب دوران انتخابات بر فضای فیلم تاثیر بگذارد. قرار نیست التهاب این زمان را بیشتر از چیزی که هست، نشان دهیم. البته ریتم باید به نوعی به کار گرفته شود که فیلم برای مخاطب جذاب باشد، چون به هر حال فیلم پرحرفی است. اما خب فضای انتخاباتی به نوعی باید در فیلم مطرح شود.
بحث ها و صحبت های مراجع تقلید در این فیلم مستند مطرح شده یا قرار است مطرح شود؟
در این فیلم نه، اما در نسخه ی کامل تری که قرار است در یک فرصت بهتر و در شرایطی که تحت فشار زمانی این چنینی نباشیم ساخته شود، صحبت های مراجع تقلید هم منعکس می شود. این نسخه ی اولیه ای است که بعدا کامل می شود.
خانم بنی اعتماد، حال خودتان این روزها خوب است؟ به آینده امیدوار هستید؟
حالم که باید خوب باشد، به دلیل کاری که دارم انجام می دهم و امیدوار هستم که انجام شود. انگیزه ام برای ساختن فیلم خیلی زیاد است و درباره ی امیدواری هم بگویم که من هیچ وقت ناامید نیستم، اما همیشه نگران هستم و این نگرانی در شرایط فعلی طبیعی است.

در همین زمینه:
زیر پوست شهر
قدم زدن در برزخ
قصد بیان سرفصل ها را داشتم
فیلمی برای آن که فراموش نکنیم
این فیلما رو به کی نشون میدین؟!
رخشان بنی اعتماد در جشنواره ی یاری
دوربینی که مطالبات زنان را پیگیری می کند
مسایل زنان به همه ی مردم ایران مرتبط است

 

 

منبع: هفته نامه چلچراغ | تاريخ: 1388/03/09
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد