آمیختگی تجربه و فلسفه
نگاهی به مستندسازی فیلم‏سازان خوزستانی

[ معصومه کیانی ]

کار مخاطب آنجا آغاز می‏شود که کار سینماگر به پایان می‏رسد و این ابتدای زندگی فیلم است؛ چرا که مخاطب اثر معناهای آن را می‏آفریند. البته بسیاری برآنند که مخاطب آثار پیشرو در ساختن معنا سهیم است اما پرسشی که پیش می‏آید، این است که مشخصه‏ی آثار پیشرو در شرایط کنونی ما تا چه اندازه روشن است و تا چه اندازه می‏توان آنها را در نسل امروز مستندسازان یافت؟ آن هم در نسلی از مستندسازان خوزستانی که به ساخت مستندهای تجربی روی آورده‏ و شکل، فرم و ساختارهای متفاوتی را در مستندسازی تجربه می‏کنند. اگرچه همچنان به تکرار مضامین جنگ در فیلم‏هایشان عادت کرده‏ایم، اما مشخصه‏ی اصلی کار آنها، تفاوتشان با مستندهایی با مضمون دفاع مقدس است که از تلویزیون هزاران بار پخش شده است.
شاید بتوان گفت نسل جدید مستندسازان خوزستان که از دهه‏ی هفتاد و گاه هشتاد کارشان را آغاز کرده‏اند و جز موج سوم مستندسازان ایران به شمار می‏آیند، بسیاری از مضامین پیش پاافتاده را از زاویه‏ی تازه‏ای به تصویر می‏کشند، تا آنجا که حتی موضوعی مانند جنگ نیز از زاویه‏ی نگاه آنها به تصویر کشیده می‏شود و نه بر اساس گفته‏ها و شنیده‏هایی که از این اتفاق وجود دارد.
گاه حتی تصویر جنگ در بسیاری از این مستند‏ها تا آن اندازه بدیع و تازه است که این امکان را برای مخاطب فراهم می‏کند که بتواند شخصیت‏ها و اتفاق‏ها را مورد قضاوت قرار دهد، زیرا فیلم‏سازی که راه تاویل را روی مخاطب می‏گشاید، جنگی را به تصویر می‏کشد که نه تنها دیگر مسائل اخلاقی و انسانی را القا نمی‏کند، بلکه از رسوب آن در لایه‏های اجتماعی می‏گوید که دچار آسیب شده‏اند، جنگی که زمان ندارد و شاید بهتر است بگویم که این مستندسازان به پرداختن به فلسفه جنگ نزدیک شده‏اند.
با همه‏ی اینها، نمی‏توان از ویژگی داستانی بودن این مستندها نیز چشم برداشت؛ مستندهایی که معمولا چند شخصیت و برهه‏ای از زندگی آنها را به تصویر می‏کشد و شاید به قول محمد تهامی‏نژاد، خصیصه‏ی اصلی‏اش رنگ غم غربت باشد. از سوی دیگر، اغلب فیلم‏هایی که به مضامین این منطقه می‏پردازند، در لبه‏ی سیاست و اجتماع پیش می‏روند، چرا که بسیاری از شرایط اجتماعی پیش آمده در آنجا، حاصل تصمیم‏گیرهای سیاستمداران این مملکت بوده است.
هر چه هست، باید گفت مضامینی که امروز دستمایه‏ی مستندسازان خوزستانی قرار می‏گیرد، موجب ایجاد فاصله و تفاوت بسیار کار آنها با مستندهایی شده است که در دهه‏ی 60 به این منطقه می‏پرداخت و فرهنگ و آداب و رسوم آنجا را به تصویر می‏کشید. مستندساز امروز خوزستانی اگر بخواهد این مسائل را به تصویر بکشد، آنها را در رویارویی با مسائل اجتماع امروز ترسیم می‏کند و بی‏آنکه به ریشه‏ی این فرهنگ برسد، تنها به لایه‏های سطحی بسنده می‏کند.
هر چند شاید غافل شده باشد از سرزمینی که نخستین ساکنان‏اش، یعنی خوزی‌ها، با ایلامیان هم‏تبار بودند و سرزمین عیلام که بخشی از خوزستان بوده و یادآور تمدن‏های دیرینه‏ی ایران است و هنوز هم اقوامی مثل صائبین که در کرانه‏ی رود کارون ساکن هستند، پیروان آیین‌های کهن زرتشتی، کلدانی‏ها و گروهی از پیروان آیین بهایی در این منطقه زندگی می‌کنند.

 

منبع: رای ُبن مستند | تاريخ: 1389/08/24
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد