پخش اینترنتی فیلم کوتاه"قضیه شکل اول، شکل دوم"ساخته ی عباس کیارستمی در فضای امروز جامعه ی ما، ارجاعی فرهنگی به یک مساله امروزی است که ٣٠ سال پیش هم مساله ی روز بود. همیشه در چالش های ذهنی ای که فرد و اجتماع درگیر آن می شوند، مهم ترین دستاویز برای تحلیل ذهنی و تفسیر کاربردی، فرهنگ و پیشینه ی فرهنگی است. پیشینه ی فرهنگی هر جامعه پستوی مطمئنی است برای کمک به ذهن افراد تا با مراجعه و کمک گرفتن از آن، بشود با سهولت با چالش مساله روز روبه رو شد. بدون شک عدم دسترسی عمومی و نگرش انتقادی به این پیشینه یکی از مهم ترین مسائل حیاتی هر جامعه ای محسوب می شود. این که مردم چطور با گذشته ی خود ارتباط برقرار کرده و با چه فرآیند هایی به تحلیل امروزی آنها برسند، شاه کلید دروازه ای است که بر بالای آن کلمه هویت نقش بسته است. به عبارت ساده تر ملت باهویت، ملتی است که گذشته ی خود را، با نگاه انتقادی مرور کند و ملت بی هویت هم، بدون شک ملتی است که یا با گذشته خود ارتباط ندارد، یا فاقد ذهن انتقادی به گذشته است. فیلم کوتاه"قضیه شکل اول، شکل دوم"ساخته ی عباس کیارستمی، ٣٠ سال پیش در فضای جامعه ی ایرانی پس از انقلاب به جست و جوی پاسخ این سوال برمی خیزد که مرز وفاداری یا خیانت کجا است؟ انسان وفادار در یک ساختار اجتماعی مدرن چه ویژگی ای دارد و آدمی در کجا محق است که به آرمان و ایده ی درونی خود پشت کند. فیلم عباس کیارستمی با ساختار ساده و صریح به این موضوع می پردازد که قضاوت ما درباره ی آدم های مقاوم و خودفروخته در ارتباط با یک منش فکری یا یک عقیده از کدام منظر می تواند با واقعیت منطبق باشد. کیارستمی ٣٠ سال پیش این سوال را مطرح می کند که آیا زاویه ی دید ما به موضوع مهم است یا نسبت ما با موضوع. این سوال فلسفی که در فضای سیاسی، مفاهیم سیاسی و در فضای فرهنگی مفاهیم اجتماعی پیدا می کند، موضوع امروز جامعه ی ما هم هست. موضوعی که با توجه به استقبال رسانه ای از فیلم کیارستمی انگار همچنان موضوعی تازه و امروزی است. فیلم از آن جا اهمیت پیدا می کند که رفتار ساده ی چند دانش آموز درقبال کتمان یا افشای نام همکلاس خود به مسوولان مدرسه، به شور گذاشته می شود. به فهرست کسانی که به این شور دعوت شده اند، دقت کنید. کمال خرازی (مدیر وقت عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)، غلامحسین شکوهی (وزیر وقت آموزش و پرورش)، نادر ابراهیمی (نویسنده)، غلامرضا امامی (نویسنده)، احترام برومند (گوینده رادیو)، سیدعلی موسوی گرمارودی (شاعر)، مسعود کیمیایی (کارگردان)، عزت الله انتظامی (بازیگر)، محمود عنایت (متفکر)، ابراهیم یزدی (وزیر وقت امور خارجه)، ایرج جهانشاهی (کارشناس تعلیم و تربیت و نویسنده)، صادق قطب زاده (رئیس وقت رادیو و تلویزیون)، نورالدین کیانوری (دبیر اول وقت حزب توده)، آیت الله خلخالی (حاکم وقت شرع دادگاه انقلاب)، عبدالکریم لاهیجی (حقوقدان) و دو رهبر مذهبی از اقلیت های کلیمی و ارمنی. فیلم با این مشورت سیاسی و فرهنگی به روش رایج کیارستمی به دنبال نمایش شکا ف ها و گونا گونی نظرات و دید گاه ها نسبت به موضوع است. این کار مخاطب باهوش و باهویت است که این شور و مشورت را در ذهن با خود و دیگران ادامه دهد و نگاه انتقادی به گذشته را به امروز تداوم دهد و از میان این همه حرف و این همه نظر موافق و مخالف، نسبت خود را با موضوع پیدا کند. وظیفه ی دشواری است. قبول. اما مگر به قول شاملو انسان دشواری وظیفه نیست؟