با من و همراه منی ...
یادداشتی بر مستند " یار دبستانی من"

[ تورج ربانی ]

 1
مستند"یار دبستانی من" به کارگردانی "محسن خان جهانی" که به یک قطعه ی معروف موسیقی می پردازد، در جشنواره ی فیلم کوتاه به نمایش در آمد. اعتراف می کنم که قبل از دیدن فیلم دیدگاه مثبتی نسبت به موضوع و نامش نداشتم، ولی رویکرد کارگردان همه چیز را تغییر داد. فیلم 26 دقیقه ای که نمی دانم قرار بود چقدر باشد، ولی به سادگی تاثیر عمیقی می گذارد. روایت ساده و بدون آلایشی که بر گفت و گو استوار است و اجازه می دهد که بیننده قضاوت کند. اینجاست که قضاوت مخاطب با نوستالژی اش می آمیزد و هیجانی را پدید می آورد؛ فیلم عجله ای برای نتیجه گیری ندارد و موسیقی اش را حضور آدم ها تعیین می کند. با این تفاوت که موسیقی همانی است که فیلم بر پایه ی آن بنا شده است. اینجا کنکاشی برای چگونگی خلق این اثر وجود ندارد، فیلم به جستجوی تاثیرات ترانه می پردازد و برتری اش این است که در این زمینه قضاوتی ندارد و فقط گزارش می دهد. در اغلب گفت و گوهای فیلم، دستی یک میکروفون یقه ای کوچک را در مقابل دانشجویان گرفته است و یا نورپردازی مستقیم و عیانی که در پیش گرفته شده است و ...  اینها همه به عمد دیده می شوند و نشان از رابطه ای بی واسطه است.
2
سرآغاز فیلم که توام با تیتراژ و تصاویر مبهم نوازندگان موسیقی و سازهایشان است تناسبی با موضوع اصلی فیلم که در ادامه به آن پرداخته می شود ندارد و ایده ای است که تنها در حد ایده باقی مانده است؛ و بر خلاف ظاهر زیبایش آغاز  درخشانی نیست. حضور موسیقدان ها در فیلمی که می خواهد بیشتر به تاثیر یک قطعه موسیقی بر اجتماع بپردازد تا روند خلق آن، کمی ناهمگون به نظر می رسد و تاکید بیش از اندازه بر این موضوع و از جمله فضای ارکستر ملی بی فایده مانده است. همچنین در نگاه استنادی فیلم ناقص است. اطلاعاتی به مخاطب نمی دهد، در صورتی که می توانست حاوی داده هایی باشد که اکنون نیست و نبودنش در نگاه اول نقص به نظر می رسد. اما با اندکی تامل پی می بریم به این که کارگردان آگاهانه یا اتفاقی به نبودن هایی دست پیدا کرده است که قدرت تخیل و برداشت های ذهنی بینندگانش را گسترش می دهد و در این امر ظرافتی را در پیش می گیرد. چنان که نبودن تصویری از استودیوی ضبط  این قطعه، تخیل نابی را از فضایی که اثر در آن ضبط شده است به مخاطبش  هدیه می کند و یا مثال های دیگری که می توان به آن پرداخت. از طرفی انتخاب درست پس زمینه ی گفت وگو ها که متناسب با شخصیت هاست و همچنین زاویه های انتخاب شده برای انجام گفت و گو متناسب با اثر و بی طرفانه است. همانند گفت و گو با عطریانفر، جمشید جم، و دانشجو ها به خصوص نمای دو نفره ی دانشجویان دختری که سوالی را مطرح می کنند و ... همگی  درست به نظر می رسند. اما در همین زمینه فیلم از شلختگی ها و انتخاب های عجیبی نیز رنج می برد که در نتیجه ی کلی فیلم تاثیری ندارد. و می توانست با رویکرد دیگری مخاطبش را هدایت کند.
3
محسن خان جهانی کارگردان این مستند در گفت و گویی  به این خصیصه ی خود اشاره می کند که موضوعات جنجالی را دوست دارد، اما پرداخت او در مستند یار دبستانی نه تنها جنجال برانگیز نیست بلکه آرام است و اجازه می دهد که مخاطب با برداشت شخصی اش از فیلم و نوستالژی اش از ترانه ی یار دبستانی من به جمع بندی برسد و قضاوت کند. همانند استفاده از تصاویر آرشیوی انقلاب که به سادگی فقط در جایشان قرار گرفته اند و بدین ترتیب ممکن است جنجالی درونی در مخاطب ایجاد کنند و عکس العمل های متفاوتی از خود باقی گذارند که بی تردید برتری فیلم نیز در همین نقطه است.
زنگ مدرسه
ترانه ی یار دبستانی من، چنان که می دانیم در هر بستر زمانی بر اساس رویدادهای روز جامعه تعریف، تحریف و گاهی بدور از نیت واقعی سازندگانش مورد استفاده ی گروه ها و تفکرات مختلف و متضاد قرار گرفته است و جالب این که فیلم نیز در همین زمینه همپای قطعه پیش می رود؛ ده نمکی در فیلم به همین موضوع اشاره می کند و این تنها جایی است که خالق فیلم حکمی را صادر می کند. این بدیهی است، چنان که برخورد بینندگان در اولین نمایش، همین تلقی را تقویت می کند و این بدان معناست که خوانش های متفاوتی از مستند یار دبستانی من نیز خواهد شد که زمان و رویداد های اجتماعی سمت و سوی آن را مشخص خواهند کرد.

در همین زمینه:
مستندسازی وقت تلف کردن است

 

منبع: رای بُن مستند | تاريخ: 1388/09/05
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد