وقایع اتفاقیه
گفتار فیلم مستند ایران در اعلان

[ فرحناز شریفی ]

سال ۱۲۲۹ خورشیدی است. سه سال از سلطنت ناصرالدین شاه قاجار می‌گذرد. نزدیک به ۹۷ درصد از مردم ایران بی‌سوادند و هفتاددرصد ده نشین. حکومت ارباب رعیتی. اغلب نیازهای این جامعه که سخت سنتی و خرافاتی است از محصولات کشاورزی تامین می‌شود. چهارده سال از چاپ کاغذ اخبار، اولین روزنامه ایرانی می‌گذرد که امیرکبیر وقایع اتفاقیه را با چاپ سنگی به طور هفتگی منتشر می‌کند. در شماره اول این روزنامه نوشته می‌شود: «از جمله محسنات این گازُت یکی آنکه سبب دانایی و بینایی اهالی این دولت علیه است و دیگر اینکه اخبار کاذبه‌ی اراجیف که گاهی بر خلاف احکام دیوانی و حقیقت حال در بعضی از شهر‌ها و سرحدات ایران پیش از این باعث اشتباه عوام این مملکت می‌شد بعد از این بواسطه روزنامچه موقوف خواهد شد. در سال ۱۲۳۱ خورشیدی، خبر قتل امیرکبیر این گونه چاپ می‌شود: میرزا تقی خان که سابقا امیر نظام و شخص اول این دولت بود در شب شنبه، هجدهم ماه ربیع الاول در کاشان وفات یافت. در شماره ششم وقایع اتفاقیه اولین اعلان مطبوعاتی تاریخ ایران چاپ می‌شود.
موسیو روجِیازِی نام تاجر فرنگی چند بار مال التجاره به دارالخلافه آورده که به فروش برساند. در خانه الله ویردی آقا نزدیک به سفارتخانه دولت بهیه انگلیس در محله‌ی عباس آباد منزل دارد و موافق به تفصیل ذیل اجناس آورده است. زنجیر ساعت از طلا و غیره. دستبند و غیره.
با وجود چاپ این اعلان‌ها گردانندگان نشریه ناچار می‌شوند برای بسیاری که هنوز معنی اعلانات را نمی‌دانند توضیحی دهند. اعلانات چیزی است که بسیار به کار عامه مردم می‌آید و در کل روزنامه‌های دول خارجه که چاپ می‌زنند هست. قاعده‌اش این است که کسی چیزی داشته باشد که بخواهد به فروش برساند یا چیزی بخواهد بخرد و کمیاب است و به دستش نمی‌سد یا چیزی بخواهد اعلام نماید.
حسب الحُکم دیوان اعلا قیمت اعلانات دراین روزنامه به این تفصیل است: بیشتر از چهار سطر نباشد یک‌هزار دینار، کمتر هم باشد یک‌هزار دینار و اگر بیشتر باشد از قرار هر سطری پنج شاهی.
در این دوران ایران بیشتر با روس، انگلیس و هند در تجارت است. سلطان صاحبقران امتیازات زیادی به بیگانگان می‌دهد، از جمله امتیازات توتون و تنباکو.
فروش توتون و تنباکوی کشور به یک انگلیسی سپرده می‌شود تا در ازای آن سالانه ۱۵۰۰۰ لیره به دولت بپردازد. مردم ناخشنودند و آگهی‌های کمپانی‌ها را از دیوار‌ها پاره می‌کنند. میرزای شیرازی به حرام بودن قلیان و چپق فتوا می‌دهد، گرفتاری بزرگ شده و شاه نمی‌داند چه کند.
شاه ناگزیر می‌شود با پذیرفتن پانصد هزار لیره تاوان، امتیاز را لغو کند. این نخستین جنبش مردم است. حرکتی که چند سال بعد به انقلاب مشروطه منجر می‌شود.
بیشتر اعلانات این دوره، اعلان فروش خانه و کتاب و گاهی اشیا یا اشخاص گمشده است.
میرزا محمد علی طبیب مشهور به دواساز در جلو خان مسجد شاه دارالخلافه در جنب درب مسجد سمت مدرسه صدر حجره گشوده…
یک دختر بچه به سن هشت یا نه سال شب پنج شنبه چهاردهم ذیقعده در سرچشمه ویلان…
کیف فرنگی علاالدوله فراش باشی که مشتمل بر نوشتجات بوده مفقود شده…
دستمال کاغذی ادیب الممالک در عصر پنج شنبه گذشته مفقود شده…
یک توله سگ یک ماه و نیمه نر از نوع کاکر اسپانیل متعلق به شارژ دافر در خیابان عباس آباد مقابل سفارت آمریکا مفقود شده است…
پسری دو ساله هر کس گم کرده باشد از دوازدهم رجب در انجمن تعصب دروازه قزوین دریافت نماید.
سال ۱۲۷۵ خورشیدی است. ناصرالدین شاه به ضرب گلوله میرزا رضای کرمانی در حرم عبدالعظیم به قتل می‌رسد. پس از او پسرش مظفرالدین، مردی دمدمی و معتقد به اوهام و خرافات به سلطنت می‌رسد. شاه سخت بی‌پول است. پزشکان برای درمان بیماری‌اش رفتن به اروپا و شستشو در آب‌های معدنی را پیشنهاد می‌کنند. شاه برای هزینه این سفر، مخفیانه از بانک استقراضی روس وام می‌گیرد و چند ماه بعد با کیسه تهی به ایران بر می‌گردد. ایران در دامان روس و انگلیس در نواسان است. نارضایتی مردم از حکومت اوج می‌گیرد. انجمن‌های سری برای اصلاح امور مملکت تشکیل می‌شوند. تعداد متحصنین حرم عبدالعظیم از ده هزار نفر تجاوز می‌کند.
سال ۱۲۸۵ خورشیدی، شاه به خواسته‌ی متحصنین، فرمان مشروطه را امضا می‌کند و چند ماه بعد در سن پنجاه و چهار سالگی در می‌گذرد.
مشروطه خواهی نثر اعلان‌های این دوره را با الفاظی شعاری آراسته و به آن رنگ و روی ملی داده است.
با به سلطنت رسیدن محمدعلی شاه، آشوب‌ها ادامه پیدا می‌کند. اختلاف میان شاه و مجلس به اوج می‌رسد تا بالاخره در تیرماه ۱۲۸۷ پس از درگیری میان مشروطه خواهان و قوای قزاق، مجلس به توپ بسته می‌شود. محمدعلی شاه حکومت نظامی اعلام می‌کند. سرانجام جنگ به نفع مشروطه خواهان پایان می‌پذیرد و ولیعهد سیزده ساله، احمدمیرزا، به سلطنت می‌رسد.
آتش جنگ جهانی اول شعله ور می‌شود. احمد شاه بی‌طرفی ایران را در جنگ اعلام می‌کند اما قوای نظامی انگلیس، روسیه و عثمانی از سه طرف وارد ایران می‌شوند. ایران بیشتر از بیست سال است که رنگ آرامش به خود ندیده است. احمدشاه در سفر خارج است. روزنامه‌ها به بهانه‌ی چاپ عکسی از وی با کلاه شاپو به او حمله می‌کنند: «مردم، این است صورت پادشاه شما و این است درجه وطن دوستی» و این در حالی است که کمتر از ده سال بعد کلاه شاپو به اجبار به کلاه رسمی مردان ایرانی تبدیل می‌شود.
در این دوره آگهی مرحومین با توصیف دقیق حال محتضران بیشتر جلب توجه می‌کند.
بِگم خانم صبیه محترمه مرحوم نایب السلطنه در سن شصت و چهارسالگی به رحمت ایزدی پیوست…
مجدالدوله که مدتی بود به مرض خراج مبتلا بود به رحمت ایزدی پیوست…
و بعد از آن به تب مبتلا شدند بحدی که نبض او در هر یک دقیقه صد و چهل می‌زد و از تکلم باز مانده هر چند اطبا جهد کردند سودی نبخشید…
بحمدالله در این ماه از معارف کسی مرحوم نشده که نوشته شود…
نام: رضا مشهور به رضا خان، رضا ماکسیم، میر پنج، سردار سپه، پهلوی. در ۲۵ آذر ۱۳۰۴، بر تخت مرمر جلوس می‌کند. گرایش شدید رضا شاه به مدرنیزه کردن جامعه، باعث ایجاد تغییرات بنیادی در ارزش‌ها و فرهنگ مردم می‌شود و این تغییرات شیوه نوین مصرف را در جامعه رواج می‌دهد. دولت به مردم می‌آموزد که وطن پرست باشند و واژه وطن پرستی به آگهی‌ها نیز راه می‌یابد.
وطن به شیره و بنگ و تریاک آلوده است و آگهی‌های ترک تریاک به وفور در روزنامه‌ها دیده می‌شود.
برای ایجاد کارخانه‌های مختلف و توسعه راه آهن و جاده‌ها، مهندسین خارجی به همراه ماشین آلات و قطعات آن‌ها، به کشور وارد می‌شوند. گرایش رضا شاه به آلمان باعث می‌شود این کشور مقام دوم را در معاملات ایران پیدا کند. در این دوره بیست و هفت در صد از کل تجارت ایران با آلمان است که در سال ۱۳۱۹ به چهل و یک و نیم درصدافزایش می‌یابد.
از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰، بودجه ایران بیست و دو برابر می‌شود.
ایران سرگرم نوسازی است. در خیابان‌ها و کوچه‌ها، کارگران مشغول کارند. پیاده رو‌ها گسترش می‌یابد. سیم‌های تلفن کشیده می‌شود، کافه‌ها و رستوران‌ها ساخته می‌شود.
از میان اشیای سرازیر شده به بازار ایران، گرامافون محبوبیت زیادی پیدا می‌کند. اولین مشتریان گرامافون، قهوه خانه‌ها هستند. بازار ایران بستر مناسبی برای ورود انواع صفحه هاست.
دو سال بعد از تاجگذاری رضا شاه، هر سال صد جوان به هزینه دولت برای تحصیل به اروپا اعزام می‌شوند. اینان حاملان تجدد و تمدن فرنگی هستند. سال ۱۳۰۶، استفاده از کلاه پهلوی اجباری می‌شود و سال بعد قانون یک دست شدن لباس به تصویب مجلس شورای ملی می‌رسد. لغو مالیات اتومبیلهای وارداتی، باعث افزایش ورود اتومبیل به ایران می‌شود. تجارت اتومبیل را در ابتدا کارخانه‌های آمریکایی اداره می‌کنند اما بعد‌ها آلمانی‌ها هم وارد این تجارت می‌شوند.
تعداد سینماهایی که خبر افتتاح خود را در روزنامه‌ها چاپ می‌کنند، روز به روز افزایش پیدا می‌کند. ستارگان فیلم‌های سینمایی، معیاری برای زیبایی‌اند. فیلم‌ها به زنان و مردان ایرانی نشان می‌دهند که چگونه شبیه ستارگان مورد علاقه خود باشند. سینما به بازار مصرف ایران دامن می‌زند.
در سال ۱۳۱۲، فیلم حاجی آقا آکتور سینما نمایش داده می‌شود و در‌‌‌ همان روزهای آغازین تولد سینما در ایران، تبلیغات وارد سینما هم می‌شود. در صحنه‌ای از فیلم حاجی آقا، تبلیغ ساعت امگا بصورت میان نویس دیده می‌شود.
در سال ۱۳۰۹، برادران سَروری، موشق و ناپلئون، از ارامنه مهاجر روسیه اولین کارگاه تبلیغاتی را در خیابان لاله زار تاسیس می‌کنند. اولین اعلان‌های سینمایی را آن‌ها طراحی می‌کنند اما به روایتی کانون آگهی زیبا که در سال ۱۳۱۶ تاسیس می‌شود، نخستین موسسه‌ی تبلیغاتی ایران است. این کانون بطور رسمی به عضویت اتحادیه‌ی موسسات تبلیغاتی انگلستان و آمریکا درمی آید. کانون آگهی زیبا، توسط فردی به نام مُعِزی تاسیس می‌شود و حمزه نعمتی، گرداننده بعدی و نهایی آن بسیاری از مدیران موسسات تجاری و تولیدی را جلب می‌کند و آن‌ها را با نقش آگهی در پیش برد اهدافشان آشنا می‌سازد.
سال ۱۳۱۳. رضا شاه عزم سفر به ترکیه می‌کند. این اولین بار است که وی به سفر خارج می‌رود و دومین و آخرین بار آن زمانی است که برای تبعید به جزیره موریس می‌رود و هیچگاه باز نمی‌گردد.
رضا شاه باور نداشت که ترکیه تا این اندازه دچار تحول و دگرگونی به سبک اروپا شده باشد. او بدون توجه به باورهای عمیق مذهبی مردم می‌گوید: «از وقتی به ترکیه رفتم و زن‌های آن‌ها را دیدم که پیچه و حجاب را دور انداخته‌اند و دوش به دوش مرد‌هایشان در کارهای مملکت به آن‌ها کمک می‌کنند دیگر از هرچه زن چادری است بدم آمده است.»
دو هفته مانده به ۱۷ دی ماه سال ۱۳۱۴، بازار کار خیاطان و آرایشگران و کلاه دوزانی که با سبک و مد غربی آشنا هستند بسیار گرم می‌شود. دو هزار مانتو به خیاطان تهران سفارش داده می‌شود. موی هزاران زن قیچی می‌شود و چهره تازهای به آن‌ها می‌دهد. در جشن دانشسرای عالی، شاه با همسر و دختران بی‌حجاب خود در مراسم شرکت می‌کند و عملاٌ موضوع کشف حجاب در ایران اعلام می‌شود و زنان محجبه ناچار خانه نشین می‌شوند.
فداکاری برای تصمیم مقدس بانوان
بدن لاغر و ضعیف دیگر حالا مد نیست_ خانم‌هایی که میل به صحت مزاج و بدن فربه دارند….
برای تماشای بهترین کلاه‌های زنانه مستقیماٌ به مغازه‌ی بِن آر تشریف بیاورید.
محکمه خانم قمرالملوک معترف دیپلمه در قابلگی از دار…
جنب قنادی پارس
اولین متخصص سلمانی زنانه_برای اصلاح، فر، فرشش ماهه، رنگ کردن مو به رنگهای مختلف طبیعی و توالت عروس و غیره…
ِفر بی‌آب، شامپو، ماساژ، بور کردن مو، خشک کردن سر، دو طرف ده دقیقه
طرفدار حقیقی ترقی بانوان اهالی بازارند
تئا‌تر بدبختی زن در جامعه به قلم آقای رضا خان احتشامی…
از سال ۱۳۰۵، ساخت راه آهن تهران شمال آغاز می‌شود. در ساخت و ساز آن، پنجاه هزار کارگر مشغول کارند.
در اردیبهشت ۱۳۱۵، راه آهن افتتاح می‌شود. جاده سازی‌های گسترده نیز باعث راه اندازی شرکت‌های مسافربری و توریستی می‌شود.
پانزده اردیبهشت ۱۳۱۹، راس ساعت ۱۹، دستگاه پخش صدا افتتاح می‌شود. باران شدیدی می‌بارد. مردم در میدان سپه، در گوشه‌ی عمارت پست و تلگراف، که بلندگویی بر بالای آن نصب است جمع شده‌اند تا با این پدیده جدید آشنا شوند. رادیو پس از روزنامه، دومین رسانه در ایران است.
در ایران که هنوز بی‌سواد فراوان است و خواندن دشوار، رادیو به سرعت جای خود را در خانه‌ها پیدا می‌کند. به همراه رادیو، آگهی که تا آن زمان برای باسوادان بود، ناگهان مخاطبان بسیاری پیدا می‌کند. تبلیغات رادیویی حدودا از سال ۱۳۲۶، آغاز می‌شود اما رادیو مه‌مان تازه وارد منازل ایرانی، با ورود متفقین به ایران نقش مهمی در تبلیغات سیاسی جنگ جهانی دوم پیدا می‌کند.
سوم سپتامبر ۱۹۳۹، فرانسه و انگلستان رسما به دولت آلمان اعلام جنگ می‌دهند. آغاز جنگ جهانی دوم. ایران باز هم اعلام بی‌طرفی می‌کند اما نیروهای متفقین به دولت ایران اعلام می‌کنند که اگر تغییری در سیاست خود ندهد، وارد خاک ایران خواهند شد. آنچه متفقین از ایران می‌خواهند اخراج کلیه آلمانی‌ها و همراهی با انگلیسی‌ها برای ارسال مواد خوراکی و تجهیزات جنگی به روسیه است. آلمان‌ها ایران را ترک می‌کنند اما متفقین همچنان وارد تهران می‌شوند. سرانجام رضا شاه در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ مجبور به استعفا می‌شود و پسرش، محمدرضا به سلطنت می‌رسد.
 «نظر به اینکه من همه قوای خود را در این چند ساله مصروف امور کشور کرده و ناتوان شده‌ام، حس می‌کنم که اینک وقت آن رسیده است که یک قوه و بنیه جوان‌تری به کارهای کشور که مراقبت دائم لازم دارد بپردازد.»
به روایتی موسسه تبلیغاتی مترو به مدیریت یوسفی اولین موسسه‌ای است که فیلم‌های تبلیغاتی نیم و یک دقیقه‌ای را برای پخش در سینما‌ها تهیه می‌کند. گرچه به روایتی دیگر، کانون آگهی زیبا، تهیه و نمایش اسلایدهای تبلیغاتی سینمایی را قبل از آن به عهده داشت.
تقریبا تا سال ۱۳۲۵، طرح‌هایی که در روزنامه‌ها و مجلات چاپ می‌شود، ‌‌‌‌ همان طرح‌هایی است که از طریق موسسات خارجی، به دست شرکت‌های وارد کننده می‌رسد و فقط متن آن‌ها فارسی شده است. در فاصله سال‌های ۱۳۲۴ تا ۱۳۴۰، موسسه‌های تبلیغاتی زیادی از جمله شبرنگ، هاواس، کاسپین، ستاره، فاکوپا و چاپار تاسیس می‌شود.
در آبان ۱۳۲۲، استالین، چرچیل و روزولت، وارد تهران می‌شوند. سران متفقین در اعلامیه‌ای از کمک‌های ایران و تحمیلاتی که در جنگ به ایران وارد آمده قدردانی می‌کنند، اما اشغال ایران توسط متفقین اثرات جبران ناپذیری بر زندگی اقتصادی مردم به جا گذاشته است. برای رهایی از بُن بست اقتصادی، عمده‌ترین سرمایه داران و صاحبان صنایع، با پشت گرمی سران حکومت، تنها راه را شکل دادن به نظمی نوین می‌دانند که ایالات متحده قدرت تعیین کننده اقتصادی و سیاسی آن باشد.
۱۳۲۸. جبهه ملی به رهبری دکتر مصدق، تشکیل می‌شود.
۱۳۲۹. طرح همکاری و استفاده از اصل چهار ترومن، به مبلغ پانصد هزار دلار، بین ایران و آمریکا امضا می‌شود. به موجب این قرارداد، ایران از انواع کمک‌های مالی و فرهنگی که در آن قرار داد ذکر شده، برخوردار خواهد شد. در همین سال، طرح ملی شدن صنعت نفت، در مجلس شورای ملی به تصویب می‌رسد. مردم، نمایندگان مجلس را غرق بوسه می‌کنند اما در پی شکایت دولت انگلستان از فصل قرارداد شرکت نفت انگلیس و ایران، دادگاه لاحه عدم صلاحیت خود را درباره رسیدگی به اختلاف ایران و انگلیس اعلام می‌کند. جراید همچنان بزرگ‌ترین ابزار تبلیغاتی هستند و بیش از هفتاد درصد از بوجه‌های تبلیغاتی، در دو روزنامه کیهان و اطلاعات صرف می‌شود.
در سال ۱۳۳۲، که دکتر مصدق نخست وزیر ایران است، میزان واردات پنج میلیارد ریال است ولی در سال ۱۳۳۸، به چهل و یک میلیارد ریال می‌رسد. صادرات به استثنای نفت در سال ۱۳۳۲، چهل و هشت میلیارد ریال بوده که در سال ۳۸ به هفت میلیارد ریال می‌رسد.
دولت آمریکا که از تاثیر کمونیسم روس‌ها و از دست دادن موقعیت خود در ایران هراس دارد، به همراه انگلیس تصمیم به سرنگونی دکتر مصدق می‌گیرد.
در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، فضای جامعه بر ضد مصدق تغییر می‌یابد و زد و خورد بین موافقین و مخالفین دکتر مصدق و شاه شدت می‌گیرد. شاه به همراه ثریا به رُم می‌رود اما بعد از کودتا بلافاصله به ایران بر می‌گردد.
به دنبال کوتای ۲۸ مرداد، جامعه باید نه به سوسیالیسم گرایش داشته باشد نه به اسلام و نه به ملی گرایی. جامعه مطلوب برای شاه، جامعه‌ای غرب گرا و مطیع است. دکتر مصدق به اتهام قیام علیه رژیم سلطنتی، به سه سال حبس و سپس تبعید به احمدآباد محکوم می‌شود. وی بعد از قرائت رای دادگاه می‌گوید: «من خیلی متشکرم! ملت ایران و همچنین دنیا معنای مشروطیت را فهمید»
سال بعد رابطه ایران با کنسرسیوم نفت که آمریکا و انگلیس از سهامداران اصلی آن هستند، از سر گرفته می‌شود. سرازیر شدن وامهای آمریکا به ایران و دخالتهای سیاسی و نظامیانش، باعث وابستگی کامل ایران به آمریکا می‌شود. آمریکا در صدر تجارت خارجی ایران ایستاده است.
تعداد فیلم‌های ساخته شده از هفت فیلم در سال ۱۳۳۱ به بیست فیلم در سال ۱۳۳۲ می‌رسد. با افزایش ظرفیت سینما‌ها و ورود انواع فیلم‌های آمریکایی و اروپایی و همچنین تولید فیلم‌های فارسی، بودجه‌های هنگفتی صرف تبلیغ در سینما‌ها می‌شود.
وزارت کشور به علت افزایش میزان آگهی‌های تجارتی در سینما‌ها، در دی ماه ۱۳۳۸، پخش بیش از ده دقیقه آگهی تبلیغاتی را مجاز نمی‌داند.
در این دوره سی و هشت درصد از کل آگهی‌ها ملیت خارجی دارند که آمریکا، آلمان و انگلیس در صدر هستند. بیست و هشت درصد آگهی‌ها بطور مستقیم مردم را به مصرف کالای خارجی تشویق می‌کنند. این روند نسبت به دوره‌های قبل، افزایش یافته است.
در سال ۱۳۳۷، اولین فرستنده تلویزیونی در ایران افتتاح می‌شود. موسس آن، حبیب الله ثابت پاسال، مالک کارخانه پپسی کولا در تهران است. تلویزیون ایران در پخش آزمایشی خود، ساعت‌ها جمله‌ی تلویزیون ایران را همراه با تصویر نقشه‌ی کشور نمایش می‌دهد. مردم پشت وی‌ترین مغازه‌ها می‌ایستند و با کنجکاوی به آن خیره می‌شوند. تلویزیون‌های وارد شده به ایران در سال ۱۳۳۷، پنج هزار و شصت و پنج دستگاه و سال بعد، بیست و شش هزار و نهصد و هفتاد دستگاه است. حداقل قیمت تلویزیون هزار تومان و حداکثر آنچهار هزار تومان است.
در سال ۳۷، تلویزیون ایران روزی چهار ساعت برنامه پخش می‌کند که یک پنجم آن آگهی‌های تبلیغاتی است که در ابتدا به صورت اسلاید پخش می‌شود و مربوط به کالاهایی است که مالک تلویزیون خصوصی نمایندگی آن‌ها را در ایران دارد مانند پپسی کولا.
در‌‌‌ همان سال‌ها، اولین تابلوهای تبلیغاتی نئون در تهران نصب می‌شود. چاپ و توزیع پوستر‌ها و کاتالوگ‌های رنگی آغاز می‌شود. با انتشار انواع مجلات هفتگی و ماهانه، آگهی‌های بازرگانی سهم عمده‌ای را در همه‌ی رسانه‌ها به خود اختصاص دادهاند.
در سال ۱۳۴۱، اصلاحات ارضی آغاز می‌شود. بانیان این اصلاحات مدعی هستند که تجدید مالکیت، مبارزه با فساد و کاهش هزینه‌های زندگی، در راس برنامه‌های انقلاب سفید قرار می‌گیرد. دولت آمریکا هجده میلیون دلار به عنوان کمک به اصلاحات ارضی به دولت ایران پرداخت می‌کند.
دی ماه ۱۳۴۱، طرح سپاه دانش برای مبارزه با بیسوادی آغاز می‌شود. امام خمینی شرکت در رفراندوم اصلاحات اجتماعی را تحریم می‌کند و می‌گوید: «اگر این مملکت اشغال آمریکاست پس چرا این قدر دم از ترقی می‌زنید؟»
تاثیر فرهنگ غرب در آگهی‌های بازرگانی نیز مشهود است تا جایی که عمو نوروز هم به شکل و شمایل بابانوئل در می‌آید.
در پانزده خرداد سال ۱۳۴۲، بدلیل دستگیری امام خمینی توسط رژیم شاه، ناآرامی‌ها به اوج می‌رسد. کمتر از یک ماه از این اتفاق می‌گذرد که جینا لولو بریجیدا به تهران می‌آید. در حالیکه موج اعتراضات علیه رژیم رو به گسترش است، روزنامه‌ها خبرهایی از جینا چاپ می‌کنند. در‌‌‌‌ همان سال‌ها، کارخانه‌ی اتومبیل سازی ایران ناسیونال آغاز به کار می‌کند. نام اتومبیلهای این کارخانه، پیکان است.
در تقابل با تجمل گرایی آمریکایی، سوسیالیزم شوروی نیز با کلماتی چون پرقدرت، جان سخت، و محکم به آگهی‌های این دوره راه پیدا می‌کند.
در دهه چهل، تهران جدید کم کم جای تهران قدیم را می‌گیرد. ساختمان‌ها، هتل‌ها، بوتیک‌ها، کافه‌ها و دانسینگ‌ها، همه و همه باعث تغییر بافت شهری می‌شوند. تبلیغ لوازم منزل، لباس و محصولات آرایشی مد روز، در همه رسانه‌ها جایگاه ویژهای دارند. آن‌ها تصویری از رویای آمریکایی‌اند که از رادیو و تلویزیون به تابلوهای شهری هم راه پیدا می‌کند. تابلوهای نئونی که چهره‌ی شبهای تهران را روشن می‌کنند.
در سال ۱۳۴۹، نخستین جشنواره فیلم‌های تبلیغاتی در شیراز برگزار می‌شود و صد و ده فیلم تبلیغاتی به نمایش در می‌آید.
این فیلم که توسط سازمان فاکوپا ساخته شده، برنده‌ی یکی از جوایز اصلی جشنواره می‌شود. سازمان فاکوپا که توسط فرهاد هرمزی در سال ۱۳۳۷ تاسیس شده، درسال ۱۳۵۰، جایزه بزرگ سازمان جهانی تبلیغات را کسب می‌کند.
مهر ۱۳۵۰. جشن ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی.
 «آزادمردِ آزادمردان، آسوده بخواب که ما بیداریم و همواره بیدار خواهیم بود»
هزینه‌ی جشن ۲۵۰۰ ساله، شانزده میلیون و هشتصد هزار دلار است و این در حالی است که ایران سه هزار میلیون دلار بدهکار است. این هزینه بازتاب بدی در داخل و خارج ایران دارد و مورد انتقاد قرار می‌گیرد.
میزان واردات از صد میلیون دلار در سال ۱۳۲۶ به هجده میلیارد دلار یعنی ۱۸۰ برابر در سال ۵۶ می‌رسد. افزایش واردات کالا و مصرف گرایی روز افزون جامعه، موجب افزایش بیش از پیش تبلیغات می‌شود. در این مقطع آگهی‌ها اغلب مربوط به کالا‌ها و خدمات آمریکایی‌اند و آلمان و انگلیس در رده‌های بعدی قرار دارند. انگیزه‌هایی چون سرگرمی، مُد، سهولت کسب پول، خوشبختی و وضع اجتماعی بر‌تر نسبت به دوره‌های قبل بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد.
سال ۱۳۵۰. اولین گروه دانشجویان رشته روابط عمومی و تبلیغات، شروع به تحصیل می‌کنند. در این سال موسسات آمریکایی، پانصد و چهل و سه میلیون دلار در ایران سرمایه‌گذاری کرده‌اند و متجاوز از دویست شرکت انگلیسی در ایران مشغول به کارند. اردشیر زاهدی می‌گوید ایران به تنهایی وسیع‌ترین بازار برای کالاهای آمریکایی است و هشدار می‌دهد اگر آمریکایی‌ها خواسته‌های ایران را درک نکنند، این بازار را از دست خواهند داد.
در تیر ماه ۱۳۵۴، آیین نامه امور تبلیغاتی و کانون‌های آگهی به تصویب می‌رسد. در ماده نوزده آن تبلیغاتی که مروج فساد اخلاقی یا مغایر احساسات دینی و ملی و یا برخلاف عفت عمومی باشند، ممنوع اعلام می‌شود. سال ۱۳۵۵، بیش از ده هزار جوان ایرانی ویزای دانشجویی دریافت می‌کنند و به آمریکا می‌روند در حالیکه فقر و اختلاف طبقاتی، رودررویی غیر مستقیم با مذهب و نفوذ رو به گسترش قدرت‌های خارجی، نارضایتی مردم را روز به روز عمیق‌تر می‌کند.
مهر ۱۳۵۷، امام خمینی از بغداد به پاریس می‌رود و در بیانیه‌ای خطاب به مردم ایران، طرد رژیم سلطنتی، برکناری و محاکمه‌ی وزیران و نمایندگان دربار و رفع هر نوع برتری و سلطه‌ی خارجی بر ایران را خواستار می‌شود. در روزهای آشوب و درگیری‌های خیابانی، سه میلیارد تومان کالا در مرز ایران و ترکیه در خطر نابودی است.
صد‌ها کامیون خارجی، پس از چند روز معطلی، کالاهای تجار ایرانی را در میان برف و گل و لای تخلیه می‌کنند و می‌روند. آمریکایی‌ها با شتاب تهران را ترک می‌کنند. فقط در روز ۱۱ بهمن ۵۷، ۱۲۰۰ آمریکایی از تهران می‌روند. در جریان انقلاب، ۱۲۰ سینما در ایران طعمه حریق می‌شوند که سی و دو تای آن‌ها در تهران است. در آن روز‌ها، سینما‌ها مظهر رواج فرهنگ غربی به شمار می‌رفتند. دیوار‌ها بستر مناسبی برای نوشتن شعار‌ها و تبلیغات ضدسلطنتی می‌شود. با مختل شدن روند پخش برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی، پخش هرگونه آگهی تا ده سال بعد متوقف می‌شود.

عکس صحنه‌ای از فیلم است.
این نوشته ابتدا در پرونده‌ی «گفتار در فیلم مستند» در سایت ومستند منتشر شده است.

 

منبع: رای ُبن مستند | تاريخ: 1391/09/06
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد