دوستی دارم محترم و البته قدری درویش مسلک. در این پانزده سالی که میشناسمش زندگی سالمی کرده و سرش همیشه به کارش بوده و اصطلاحا جاده خاکی نرفته. چند روز قبل که به صرف چلوکباب نوروزی دیدمش و از حال و روزش پرسیدم جوابی شنیدم که برایم شگفت بود؛ گفت دلال شده.
گذشتهای که در آن شاد بودهاند
نگاهی به مستند مهرجویی، کارنامه چهل ساله
[ مریم سپاسی ]
شروع نوستالژیک مستند با تصاویری از سهراب سپهری، گلی ترقی و... کسانی که در حافظهی تاریخی ما ویژه و ماندنی شدهاند نوید مستندی پرکشش و دیدنی است. تصاویر قدیمی این اشخاص اگرچه دور و با کیفیت کم است، اما ...
گفتار، متن ادبی مستقل نیست
[ گفتوگو با روبرت صافاریان دربارهی گفتار در فیلم مستند ]
امیر حسین ثنائی
همان طور که فیلم بدون گفتار داریم، فیلمهای گفتارمحور هم داریم. فیلمهای که به تمامی بر گفتار متکیاند و بر مبنای گفتار شکل میگیرند. فیلم گفتوگو با انقلاب که گفتارش را میخوانید، از این فیلمهاست.
این تکه فیلم مرا به یاد پدر میاندازد که طاقت آن همه صحبت راجع به شکنجه را نیاورد و یک روز فرو ریخت. و به یاد شبهایی که به سبب اعتصاب کارکنان اداره برق، خانه را با شمع روشن میکردیم.
تقریبا بیشتر روزنامه و مجلات، صفحه یا ستونی دارند که مال معرفی کتابهای تازه درآمده است. هر کدام هم اسمی روی آن میگذارند به سلیقه و انتخاب خودشان؛ مثلا تازههای نشر، معرفی کتاب، داخل ویترین... یا چیزی از این دست. صفحههای این طوری، همیشه حرص مرا در میآورند. شاید حتی بتوانم بگویم از این صفحات متنفرم.