قدم زدن در برزخ

[ محسن آزرم ]

جامعه شناس، قاعدتا، کسی ست که وقتش را صرف شناخت جامعه می کند؛ می خواهد از"پدیده های اجتماعی"سر درآورد و از آن جا که (به زعم ولتر) در جست وجوی علل کاملا انسانی تاریخ است، پیوستگی"تظاهرات گوناگون فعالیت بشر"را در این جست وجو در نظر می گیرد. درعین حال، مستندسازی هم که می خواهد در فیلمش از" پدیده های اجتماعی"سر درآورد و اصلا به نیت تشریح این پدیده ها به نمایش این" تظاهرات گوناگون فعالیت بشر"می پردازد، ای بسا، چاره ای ندارد جز این که"بر پایه مشاهده امور"کارش را پیش ببرد. تازه ترین مستند رخشان بنی اعتماد، از این منظر، تشریح و البته نمایش خواسته های"نیمی از جمعیت ایران" است؛ همه ی زن هایی که گمان می کنند (و باور دارند) که جایگاه حقیقی آنها در جامعه محترم شمرده نمی شود و کسی که در دهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری برگزیده می شود و ریاست قوه ی مجریه را به عهده می گیرد، در کنار همه ی وظایف ریز و درشتش،"باید"چاره ای هم برای آنها (نیمی از جمعیت ایران) بیندیشد؛ چند لایحه ای به مجلس ببرد، پیشنهاد تغییر در موادی از قوانین فعلی را بدهد که به زعم آنها"عادلانه"نیست و خلاصه این که همه ی آن بخش های (حالا) زیاد از حد قدیمی قوانین ایران را که مشکل گشای زنان در جامعه ی (به نسبت) مدرن ایران نیست، عملا تغییر بدهد. فیلم نشان می دهد که در اردیبهشت 1388، فعالان حقوق زنان، دست به" ائتلاف"می زنند؛ فارغ از آن که ممکن است در جزئیات توافقی باهم نداشته باشند، بر سر کلیاتی که باور دارند می تواند" کرامت انسانی"شان را احیا کند، به توافق می رسد. خود این" ائتلاف"، البته، مایه ی شگفتی ست؛ این که (تقریبا) همه ی فعالان حقوق زنان، زیر یک سقف جمع شده اند تا خواسته ی مشترکی را روی کاغذ بیاورند؛ بازگرداندن"ارزش وجودی زنان"به آنها و رعایت کامل حقوق شان. و از آن جا که همچه" ائتلاف"ی یک ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری شکل می گیرد، پرسش ها و درواقع خواسته های شان را با همه ی نامزدهای ریاست جمهوری درمیان می گذارند. نکته این است که مستند تازه ی رخشان بنی اعتماد، عمدا، دو بخش دارد؛ اول فیلمی که خواسته های زنان را از زبان خودشان شرح می دهد و موقعیت آنها را در جامعه به نمایش می گذارد و دوم واکنش سه نامزد (میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محسن رضایی در غیاب نامزد دیگر) به این فیلمی که تماشا کرده اند. و البته این دو بخش از ابتدا طوری در هم تنیده شده اند که مکمل یکدیگر باشند. این است که پیش از تماشای مستند اصلی (خواسته زنان) نامزدها و همراهان شان را می بینیم و در طول تماشای فیلم هم، چندبار، آنها را از پشت سر تماشا می کنیم؛ یعنی موقعیت تماشاگری که پای صندوق رای باید دست به انتخاب بزند، با موقعیت نامزدهایی که یکی از آنها، دست آخر، با رای مردم انتخاب می شود، عملا برابر است. همه یک فیلم را می بینند و همه از خواسته های زنان آگاه می شوند و پرسش های آنان را می شنوند و البته تصویرهای دردناکی را در میانه فیلم تماشا می کنند که ممکن است مایه ی تاثر شود و اشک به چشم شان بیاورد. فعالان حقوق زنان، خواسته های شان را به زبان می آورند، آن چه را که لازم است می گویند و قاعدتا به کسی رای می دهند که پاسخی به پرسش آنها بدهد. درعین حال، همه کسانی هم که فیلم را می بینند، قاعدتا، به این پرسش ها و البته پاسخ هایی که در انتهای کار از زبان نامزدهای حاضر و همراهان شان می شنوند، فکر می کنند. کارگردان، البته،"عدالت"را هم در حق نامزدهای حاضر رعایت کرده است؛ آنها را روی صندلی بخصوصی نشانده و اجازه داده است که در کنار یکی دو همراه فیلم را ببینند. (البته صندلی خالی نامزد غایب و همراهانش را هم می بینیم و نوشته ای روی تصویر توضیح می دهد که با وجود پی گیری های بسیار، نامزد چهارم برای تماشای فیلم روی این صندلی و در آن سالن بخصوص حاضر نشده است.) این دومین فیلم انتخاباتی رخشان بنی اعتماد است؛ هشت سال پیش"روزگار ما"را ساخت که هم درباره ی"رای اولی ها"ی شاد و سرخوشی بود که می خواستند در آینده ی کشورشان نقشی اساسی بازی کنند، هم درباره ی" آرزو"ی جوانی که هرچند، ظاهرا، مطابق تفسیر قانون، در شمار"رجل سیاسی"جای نمی گرفت و اصلا زندگی روبه راهی هم نداشت، می خواست رئیس جمهور شود و مشکلات دیگران را یکی یکی حل کند. ظاهرا که رخشان بنی اعتماد، در مقام فیلمسازی قابل و درجه یک و البته جامعه شناسی خبره،"بزنگاه های اجتماعی"و حاشیه هایش را بر"بزنگاه های سیاسی"و تبعاتش ترجیح می دهد و آن چه را به چشم دیگران نمی آید، یا دیگرانش صاحب ارزش نمی شمارند، به فیلمی بدل می کند که سند کم نظیری ست از وضعیت و موقعیت زنان روزگار ما. این است که در سینمای ایران، هیچ کارگردان زن دیگری را، عملا، سراغ نداریم که به اندازه ی رخشان بنی اعتماد، با تیزبینی، نکته سنجی و البته ذکاوت تمام،"موقعیت های ویژه"را در فیلم هایش جای داده باشد. موقعیت ویژه ای که در مستند"ما نیمی از جمعیت ایرانیم"، برای زنان پرسشگر فراهم شده است، مدیون همین تیزبینی و نکته سنجی ست. این مستندی ست که می شود (یا باید؟) دیدنش را در آستانه ی انتخابات ریاست جمهوری به همه توصیه کرد.

در همین زمینه:
زیر پوست شهر
قصد بیان سرفصل ها را داشتم
فیلمی برای آن که فراموش نکنیم
این فیلما رو به کی نشون میدین؟!
رخشان بنی اعتماد در جشنواره ی یاری
این فیلم قبل از انتخابات تکثیر می شود
دوربینی که مطالبات زنان را پیگیری می کند
مسایل زنان به همه ی مردم ایران مرتبط است

 

منبع: روزنامه اعتماد ملی | تاريخ: 1388/03/19
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد