لکهای شبیه نقشهی یک جزیره زیر آرنج دست راستم دارم که تا مدتها فکر میکردم نقشهی گنج است و بالاخره یک روز بیگانگان مرا به خاطرش میدزدند! نه، ابدا، این کتاب هیچ چیزی راجع به بیگانگان و حملهی جانوران غول آسا ندارد.
فیلم اگر چه در روستاهای مرزی ایران جریان دارد، اما مرزی جز انسانیت نمیشناسد. نظرم به دو سکانس عبور قاچاق برهها و کشته شدن یکی از اعضای گروه مین یابها است.
در ستایش زندگی روزمره
نگاهی به مستند زندگی در یک روز
[ عطیه عطارزاده ]
این فیلم مرثیهای است در ستایش زندگی؛ تلاشی برای ثبت یک روز از زندگی بر کرهی زمین توسط ساکنانش. فیلم دارای ویژگیها و جنبههای منحصر به فردی است که برای توضیح و تحلیل هر یک مطالعهای مبسوط و جداگانه لازم است.
دوستی دارم محترم و البته قدری درویش مسلک. در این پانزده سالی که میشناسمش زندگی سالمی کرده و سرش همیشه به کارش بوده و اصطلاحا جاده خاکی نرفته. چند روز قبل که به صرف چلوکباب نوروزی دیدمش و از حال و روزش پرسیدم جوابی شنیدم که برایم شگفت بود؛ گفت دلال شده.