همان طوری که اشاره شد، تفسیر فیلمبرداری از مصادیق واقعی به عنوان رمزگان، به نظر تنها گریزگاهی است که برای تشخص بخشی به گونهای از فیلم، تحت عنوان مستند، میتواند قابل اتکا باشد. وقتی ما این امر را به صورت اختیاری یا حتی از روی اجبار بهعلت عدم دسترسی به واقعیت و ...
تحلیل ماهیت رسانه و نقشی که دوربین در بازنمایی جهان مادی ایفا میکند، این نکته را موکد میسازد که غالب گونههای سینمایی بر پایهی ارجاعات کلی و دائمی به جهان پیرامون معنا مییابند و در این مورد به ندرت میتوان فیلمهایی را یافت که هیچ ارجاعی به آن نداشته باشند.
فیلم مستند فیلمی است که در آن میان تولید کننده از یک سو و تماشاگر از سوی دیگر، نوعی توافق ضمنی یا شبه قرارداد پدید میآید که مشمول فسخ پذیری است. اما دیدگاه مبتنی بر نامگذاری/ واقع نمایی چنین القا میکند که صرفاً دو نوع فیلم وجود دارد: داستانی و غیر داستانی.
فیلم مستند فیلمی است که در آن میان تولید کننده از یک سو و تماشاگر از سوی دیگر، نوعی توافق ضمنی یا شبه قرارداد پدید میآید که مشمول فسخ پذیری است. اما دیدگاه مبتنی بر نامگذاری/ واقع نمایی چنین القا میکند که صرفاً دو نوع فیلم وجود دارد: داستانی و غیر داستانی.
بسیاری بر این عقیدهاند که فیلم مستند فیلمی است که در آن از مصادیق واقعی تصویربرداری شده است و به همین اعتبار تصور آنرا دارند که چنین مصادیقی را مستقیما در فیلم کشف کنند. این انتظار بهظاهر ساده متضمن آن است که شی سینمایی را بهجای شی واقعی بپذیریم و رسانهی سینما را چونان ...